♦️مشخصات اسلام(۲۹)
🔸اسلام شناسی(۱)
🔹ج. از نظر ايدئولوژى : («بايد» ها و «نبايد» های یک مکتب که متّكى بر جهان بینی خاصّى است كه آنها را توجيه مىنمايد)
4️⃣1️⃣ ضدّيت با ضدّ عقل:
🔻اسلام عقل را محترم
و او را پيامبر باطنى خدا مىشمارد.
🔻اصول دين جز با تحقيق عقلانى پذيرفته نيست.
در فروع دين، عقل يكى از منابع اجتهاد است.
🔻اسلام عقل را نوعى طهارت
و زوال عقل را
نوعى «محدث» شدن تلقّى مىكند،
لهذا عروض جنون يا مستى نيز همچون بول كردن يا خوابيدن،
وضو را باطل مىسازد.
🔻مبارزه اسلام با هر نوع مستى
و حرمت استعمال امور مستكننده مطلقا،
به علّت ضدّيت با ضدّ عقلهاست كه جزء متن اين دين است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 245-244-با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️امورى كه اجبار بردار نيست(۲)
1⃣ايمان
🔻يكى از چيزهايى كه خودش طبعا زور بردار نيست
و چون زور بردار نيست موضوع اجبار در آن منتفى است
ايمان است.
🔻آنچه كه اسلام از مردم مىخواهد ايمان است
نه تمكين مطلق ؛
اعم از آن كه ايمان داشته باشند يا ايمان نداشته باشند،
🔻آن به درد نمىخورد،
نمىتواند پايدار بماند،
تا زور هست باقى است،
زور كه رفت آن هم منتفى مىشود به انتفاء علت خودش.
🔻اسلام آمده است ايمان، عشق، شور و محبت در دلها ايجاد كند.
ايمان را كه نمىشود به زور به كسى تحميل كرد.
🔻آيه «لا اكْراهَ فِى الدّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِ»(بقره: 256)
شايد ناظر به اين جهت است كه تو از مردم ايمان مىخواهى،
مگر با اجبار هم مىشود كسى را مؤمن كرد؟!
🔻 اين است كه قرآن مىفرمايد مردم را با حكمت دعوت كن:
ادْعُ الى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ(نحل : 125)
: مردم را با دليل و منطق دعوت كن
تا روح و قلب آنها را خاضع
و عشق و محبت در دل آنها ايجاد كنى.
🔻در آيه ديگر مىفرمايد:
فَذَكِّرْ انَّما انْتَ مُذَكِّرٌ
لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ (غاشیه:21-22)
: اى پيغمبر! وظيفه تو گفتن و ابلاغ و يادآورى است،
تو كه مسلط بر اين مردم نيستى كه بخواهى به زور آنها را مؤمن و مسلمان كنى.
🔻طبعا در اين گونه مسائل بايد مردم آزاد باشند،
يعنى امكانى غير از آزادى وجود ندارد (ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(آینده انقلاب اسلامی ایران) ؛ ج24 ؛ ص387- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
🔸«باز خوانی اندیشه های رهبری» در «ایتا»
https://eitaa.com/rahbari1340
🔹«بازخوانی اندیشه های امام خمینی» در«ایتا»
https://eitaa.com/Imam1340
♦️آزادی و رشد(۱)
⭕️ امورى كه اجبار بردار نيست(۳)
2⃣رشد فکری
🔻يكى از مسائلى كه بشر بايد در آن آزاد باشد،
نه از نظر اين كه اصلا قابل اجبار نيست
بلكه از جنبه هاى ديگرى، رشد بشر است.
🔻بشر اگر بخواهد رشد پيدا كند بايد در كار خودش آزاد باشد،
در انتخاب خودش آزاد باشد.
🔻شما بچه تان را تربيت مى كنيد،
خيلى هم علاقه مند هستيد كه او آن طورى كه دلتان مى خواهد از آب دربيايد.
🔻ولى اگر هميشه از روى كمال علاقه اى كه به او داريد
در تمام كارها از او سرپرستى كنيد،
يعنى مرتب به او ياد بدهيد،
فرمان بدهيد كه اين كار را بكن،از اينجا برو؛
اگر مى خواهد چيزى بخرد همراهش برويد،
همواره به او دستور بدهيد كه اين را بخر، آن را نخر؛
محال است كه اين بچه شما يك آدم باشخصيت از آب دربيايد.
🔻در حدودى براى شما لازم است بچه تان را هدايت كنيد
و در حدودى هم لازم است او را آزاد بگذاريد،
يعنى
هم هدايت
و هم آزاد گذاشتن.
🔻وقتى اين دو با يكديگر توأم شد،
آنوقت بچه شما اگر يك استعدادى هم داشته باشد،
ممكن است كه يك بچه با تربيت كاملى از آب درآيد.
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص: 390-389- با تلخیص و ویرایش جزئی-
eitaa.com/shakhes1340
♦️آزادی و رشد(۲)
⭕️ امورى كه اجبار بردار نيست(۴)
🔻بسيارى از مسائل اجتماعى است كه اگر سرپرستهاى اجتماع افراد بشر را هدايت و سرپرستى نكنند گمراه مىشوند،
🔻اگر هم بخواهند و لو با حسن نيت (تا چه رسد به اين كه سوء نيت داشته باشند)
به بهانه اين كه مردم قابل و لايق نيستند
و خودشان نمىفهمند و لياقت ندارند
آزادى را از آنها بگيرند
اين مردم تا ابد بىلياقت باقى مىمانند.
🔻مثلا انتخابى مانند انتخاب وكيل مجلس مىخواهد صورت بگيرد.
ممكن است شما كه در فوق اين جمعيت قرار گرفتهايد حسن نيت هم داشته باشيد
و واقعا تشخيص شما اين باشد كه خوب است اين ملت فلان فرد را انتخاب كند،
و فرض مىكنيم واقعا هم آن فرد شايستهتر است.
🔻اما اگر شما بخواهيد اين را به مردم تحميل كنيد
و بگوييد شما نمىفهميد
و بايد حتما فلان شخص را انتخاب كنيد،
اينها تا دامنه قيامت مردمى نخواهند شد كه اين رشد اجتماعى را پيدا كنند.
🔻بايد آزادشان گذاشت تا فكر كنند،
تلاش كنند،
...يك دفعه انتخاب كند، به اشتباه خودش پى ببرد، باز دفعه دوم و سوم
تا تجربياتش كامل شود
و بعد آن ملت به صورت ملتى در بيايد كه رشد اجتماعى دارد.
🔻 و الّا اگر به بهانه اين كه اين ملت رشد ندارد و بايد به او تحميل كرد،
آزادى را براى هميشه از او بگيرند،
اين ملت تا ابد غير رشيد باقى مىماند.
🔻رشدش به اين است كه آزادش بگذاريم
و لو در آن آزادى ، ابتدا اشتباه هم بكند.
🔸صد بار هم اگر اشتباه كند باز بايد آزاد باشد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص: 391-392- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️مشخصات اسلام(۳۰)
🔸اسلام شناسی(۱)
🔹ج. از نظر ايدئولوژى : («بايد» ها و «نبايد» های یک مکتب که متّكى بر جهان بینی خاصّى است كه آنها را توجيه مىنمايد)
5️⃣1️⃣ ضدّيت با ضدّ اراده:
🔻همچنان كه عقل محترم است
و پارهاى از دستورهاى اسلامى براى نگهبانى عقل است،
اراده كه قوّه مجريّه عقل است نيز محترم است،
🔻از اين رو «بازدارنده ها» كه در زبان اسلام «لهو» ناميده شده است،
حرام و ممنوع است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 245-244-با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️امورى كه اجبار بردار است
ولى كمال مطلوب با اجبار حاصل نمىشود
🔻يك سلسله مسائل ديگر است كه در آنها مىشود مردم را اجبار كرد
ولى آن كمالى كه در آن كار مىخواهند،
به اجبار پيدا نمىشود.
🔻مثلا در اخلاقيات،
مردم موظفند راستگو باشند، امين باشند،
به يكديگر خيانت نكنند، عادل باشند.
🔻مىشود مردم را مجبور كرد كه دروغ نگويند، امين باشند؛
اگر خيانت كردند، دزدى كردند دستشان هم بريده شود.
ولى اين از نظر مقررات اجتماعى است.
🔻در اين گونه مسائل يك جنبه ديگرى هم وجود دارد كه جنبه اخلاقى مطلب است
و آن اين است كه :
اخلاق از انسان مىخواهد كه راستگو باشد، امين باشد.
🔻آنچه كه اخلاق مىخواهد اين نيست كه انسان راست بگويد
بلكه اين است كه انسان راستگو باشد،
يعنى راستگويى ملكه روحى او باشد،
تربيت او باشد،
تقوا در روح او وجود داشته باشد كه راستى و درستى و امانت
و آن چيزهايى كه فضايل اخلاقى گفته مىشود
به طبع ثانوى از روح او صادر شود؛
🔻يعنى وقتى كه راست مىگويد نه به خاطر ترس از قانون باشد
كه اگر دروغ بگويد قانون مجازاتش مىكند،
يا امانت داشته باشد نه به خاطر اين كه اگر خيانت كند
قانون مجازاتش مىكند،
بلكه امانت داشته باشد
به دليل اين كه امانت را براى خودش فضيلت و انسانيت مىشمارد،
راستگو باشد
براى اين كه راستى را براى خودش شرف و كمال مىداند
و از دروغ تنفر دارد و آن را زشت مىداند.
🔻پس راستى، درستى، امانت،
آنوقت براى بشر فضيلت و كمال است
كه به صورت يك تربيت درآيد
نه صرف اين كه فقط عمل و اجرا شود.
🔻اين گونه مسائل هم به اين شكل قابل اجبار نيست.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص: 389-390- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️معنای «احتمال اثر» و «عدم ترتب مفسده» در امر به معروف و نهی از منکر
🔻در باب امر به معروف و نهى از منكر، شرطى ذكر مىكنند تحت عنوان «احتمال اثر» ،
و شرطى ذكر مىكنند تحت عنوان «عدم ترتب مفسده» ؛
🔻يعنى امر به معروف و نهى از منكر براى اين است كه معروف رواج بگيرد و منكر محو شود،
🔻پس در جايى بايد امر به معروف و نهى از منكر كرد كه احتمالًا اين كار اثر داشته باشد
و اگر مىدانيم كه قطعاً بىاثر است واجب نيست؛
🔻ديگر اينكه اين عمل براى اين است كه يك مصلحتى انجام شود،
پس در جايى بايد صورت بگيرد كه مفسده بالاترى بر آن مترتب نشود.
🔻 لازمه اين دو شرط «بصيرت در عمل» است.
🔻آدمى كه در عمل بصيرت ندارد
نمىتواند پيشبينى كند كه آيا اثرى بر اين كار مترتب هست يا نيست
و آيا مفسده بالاترى هست يا نيست.
🔻اين است كه امر به معروفهاى جاهلانه
همانطورى كه در حديث آمده افسادش بيش از اصلاحش است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج4، ص: 822- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ مهجوريت قرآن در حوزه های علمیه و جوامع اسلامی (۱)
🔻ما امروز از اين نسل - نسل جدید - گله داريم كه چرا با قرآن آشنا نيست؟
🔻چرا در مدرسه ها قرآن ياد نمى گيرند،
حتى به دانشگاه هم كه مى روند از خواندن قرآن عاجزند؟
🔻البته جاى تأسف است كه اين طور است.
اما بايد از خودمان بپرسيم ما تاكنون چه اقدامى در اين راه كرده ايم؟
🔻 آيا با همين فقه و شرعيات و قرآن كه در مدارس است
توقع داريم نسل جوان با قرآن آشنايى كامل داشته باشد؟!
🔻عجبا كه خود نسل قديم قرآن را متروك و مهجور كرده،
آنوقت از نسل جديد گله دارد كه چرا با قرآن آشنا نيست.
🔻قرآن در ميان خود ما مهجور است
و توقع داريم نسل جديد به قرآن بچسبد!!
🔻الآن ثابت مىكنم كه چگونه قرآن در ميان خود ما مهجور است:
🔻اگر كسى علمش علم قرآن باشد
يعنى در قرآن زياد تدبّر كرده باشد،
تفسير قرآن را كاملًا بداند،
اين آدم چقدر در ميان ما احترام دارد؟
هيچ.
🔻اما اگر كسى «كفايه» آخوند ملّا كاظم خراسانى را بداند،
يك شخص محترم و باشخصيتى شمرده مى شود.
🔻پس قرآن در ميان خود ما مهجور است،
و در نتيجه همين اعراض از قرآن است كه به اين بدبختى و نكبت گرفتار شده ايم.
🔻ما مشمول شكايت رسول خدا «صلى الله عليه و آله» هستيم كه به خدا شكايت مى كند:
يا رَبِّ انَّ قَوْمِى اتَّخَذوا هذَا الْقُرْ انَ مَهْجوراً - (فرقان/ 30) :
[پروردگارا، قوم من اين قرآن را مهجور ساختند.].
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(ده گفتار) ج ص24 ص 535 -533 -با ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️مشخصات اسلام(۳۱)
🔸اسلام شناسی(۱)
🔹ج. از نظر ايدئولوژى : («بايد» ها و «نبايد» های یک مکتب که متّكى بر جهان بینی خاصّى است كه آنها را توجيه مىنمايد)
6️⃣1️⃣ كار:
🔻اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى است.
🔻انسان به حكم اينكه از جامعه بهره مىگيرد و بهره مىبرد
و به حكم اينكه «كار» بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع
و «بيكارى» بزرگترين عامل فساد است،
بايد كار مفيد انجام دهد.
🔻اسلام ،
«انگل بودن»
و «كلّ» بر جامعه بودن را در هر شكل
مورد لعنت قرار داده است :
«ملعون من ألقى كلّه على النّاس»
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 245-244-با ویرایش جزئی
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ مهجوريت قرآن در حوزه های علمیه و جوامع اسلامی در گفتار شهید مطهری
🔻يكى از فضلاى خودمان که به عتبات در عراق مشرّف شده بود مى گفت :
🔻خدمت آيت اللَّه خويى (رحمة اللَّه تعالى علیه ) رسيدم، به ايشان گفتم:
چرا شما درس تفسيرى كه سابقاً داشتيد ترك كرديد؟
🔻ايشان گفتند:
موانع و مشكلاتى هست در درس تفسير.
🔻گفت : من به ايشان گفتم :
علامه طباطبايى در قم كه به اين كار ادامه دادند
و بيشتر وقت خودشان را صرف اين كار كردند چطور شد؟
🔻ايشان گفتند:
آقاى طباطبايى «تضحيه» كرده اند؛
يعنى آقاى طباطبايى خودشان را قربانى كردند،
از نظر شخصيت اجتماعى ساقط شدند،
و راست گفتند.
🔻عجيب است كه در حساسترين نقاط دينى ما
اگر كسى عمر خود را صرف قرآن بكند،
به هزار سختى و مشكل دچار مى شود؛
از نان، از زندگى، از شخصيت، از احترام، از همه چيز مى افتد
و اما اگر عمر خود را صرف كتابهايى از قبيل كفايه بكند
صاحب همه چيز مى شود.
🔻در نتيجه هزارها نفر پيدا مى شوند كه
كفايه را چهارلا بلدند؛
يعنى خودش را بلدند،
ردّ كفايه را هم بلدند،
ردّ ردّ او را هم بلدند،
ردّ ردّ ردّ او را هم بلدند،
اما دو نفر پيدا نمى شود كه قرآن را به درستى بداند!!!
🔻از هركسى درباره يك آيه قرآن سؤال شود مى گويد بايد به تفاسير مراجعه شود.
🔻عجبتر اين كه اين نسل كه با قرآن اين طور عمل كرده
از نسل جديد توقع دارد كه قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل كند!
🔻اگر نسل كهن از قرآن منحرف نشده بود
قطعاً نسل جديد منحرف نمى شد.
🔻هم نسل قديم و هم نسل جديد به قرآن جفا كردند و مى كنند.
🔻اول نسل قديم جفا كرد
كه حالا نسل جديد جفا مى كند.
▪️مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى(ده گفتار)، ج24، ص: 534-533 - با تلخیص و ویرایش -
https://eitaa.com/shakhes1340