ای پادشاه عالم عشقت به سینه دارم
در قاب سینه خود عکس مدینه دارم
دارم ولایت تو، در دل محبت تو ....
سرمست جام عشقم، در روز بعثت تو
#عید_مبعث_مبارک
@lezat_e_daanaayee2
🎨 #نقاش_باشی
📚 کتاب #ادواردو
👀 مادرش می آید جلوتر و زل می زند توی چشمانش.
👂– گوش کن ببین چه می گویم ادواردو… برای من هیچ کدام مهم نیست.
برای من فقط تو اهمیت داری و تو حق نداری مسلمان شوی.. .
تو… حق نداری مسلمان شوی… من نمی گذارم. هر دین دیگری می خواهی داشته باش. بودایی باش. گاو بپرست.😳 اصلا دین نداشته باش… اما مسلمان نباش.
💆♂ادواردو به آرامی انگشتان مادرش را از موهایش جدا می کند و کمی از درد موهایش کم می شود.
– هیچ کس نمی تواند دینم را از من بگیرد مادر…👌
@lezat_e_daanaayee2
🌷 امت خوب من
💐 رسول خدا (ص): امت من مادامی که به همدیگر مهر میورزند و هدیه میدهند و امانت را به صاحبش برمیگردانند و از حرام میپرهیزند و مهمان را تکریم میکنند، پیوسته در خیر هستند.
@lezat_e_daanaayee2
سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان كه در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند
به دوش ما چه ماند اى دل، كه وقتی
خدا را شاهدى تنها گرفتند
چه شد اى دل، كه در این راه رفته
جواز وصل را بى ما گرفتند
مگر مردان غریبى میپسندند
غریبانه ره دریا گرفتند!
🌷 #شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷
@lezat_e_daanaayee2
کتاب آبنبات هل دار
🔺 آبنبات هلدار داستان طنزی است از زبان یک کودک بجنوردی؛
🔺 فضای داستان سرتاسر ماجراهای خندهدار و حیرتآور است
🔺 یکی از نقاط قوّت کتاب توانایی نویسنده در نشاندادن فضای پشت جبهههاست
@lezat_e_daanaayee2
☘
به غیر هوای تو در سرم
زمین و زمان پای در هواست
#سیمین_بهبهانی
@lezat_e_daanaayee2
🕊 نه تو می مانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی
آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت..
#سهراب_سپهری
@lezat_e_daanaayee2
📙 کتاب آبنبات دارچینی (داستان طنز)
🔺 اگر کتاب شیرین و طنزآمیز «آبنبات هلدار» و جلد بعدی آن یعنی «آبنبات پسته ای» را خوانده اید، حالا وقتش رسیده که شیرینی طعم «آبنبات دارچینی» را هم بچشید! کتاب «آبنبات دارچینی» جلد سوم کتاب «آبنبات هلدار» محسوب می شود.
🔺 ماجراهای کتاب آبنبات دارچینی بین سال های 72 تا 74 می گذرد و در این کتاب، محسن درگیر ماجراهای پیش بینی نشده ای می شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تاثیر می گذارد و همین امر موقعیت های طنزآمیزی ایجاد می کند. فقط همین را بگوییم یکی از شخصیت های محوری این کتاب، پدر دریا است.
@lezat_e_daanaayee2