این اثر دربردارندهی خاطرات نویسنده درباره بمبارانهای شهر کرمانشاه در روزهای هشت سال دفاع مقدس میباشد.
گزیدهای از کتاب:
هنوز صحبت آقای رضایی تمام نشده بود که یکدفعه صدای غرش هواپیماهایی که بالای سرمان پرواز میکردند، شنیده شد. شیشههای کلاس به لرزه درآمد و بعضیها شکست و پایین ریخت. همهی بچهها از کلاس فرار کرده و بهطرف پناهگاه دویدند...
📖 53 صفحه. قطع رقعی
#روزی_که_شادی_ام_بمباران_شد
#شعله_جهانگیری
#انتشارات_رسول_آفتاب
#موسسه_فرهنگی_هنری_رسول_آفتاب
#بمباران #جنگ_ایران_و_عراق #جنگ_تحمیلی #داستان_کوتاه #داستان_نوجوان #کتابخوانی #کتاب_ارزشی #کتاب_خوب
@rasooleaftab
ما هر دو یکدلیم، ولی این وفاق نیست
از احتیاج بگذر اگر اشتیاق نیست
ما خستهایم و تشنه، ولی دست و پا زدن
راه نجات یافتن از باتلاق نیست
آیینهایم و غیر حقیقت نگفتهایم
در ما به قدر یک سر سوزن نفاق نیست
هرگز دو لفظ را مترادف گمان مکن
جایی که عشق نیست« جدایی » « فراق » نیست
هرروز بیشتر به تو دلبسته میشویم
عشق از شناخت میگذرد اتفاق نیست
دنیا هزار پنجره بر ما گشود و بست
اما دریغ، آینهای در اتاق نیست
#فاضل_نظری
باغ کتاب شمعدونی
یک اتفاق خوب در راه است💙
منتظر صدای خبرهای خوب از این سو باشید