eitaa logo
شمیم حضور
61 دنبال‌کننده
3هزار عکس
827 ویدیو
221 فایل
**به نام خدا با صلوات بر محمد و آل محمد و امام شهدا. السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(ع). خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که تغییر یافتنی نیست. «رب هب لی حکما و الحقنی با الصالحین» التماس دعای فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 4 ) 🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت 🔸 ۳. نکته سوم این است که در همین حکمت ۴۷ بیان فرمود: " ارزش هر انسانی به اندازه همت اوست " ؛ یعنی باید ببینی که چه هدفی برایت خیلی مهم جلوه داده شده و برای چه هدفی خیلی علاقمندی ، به اندازه همان هدف می ارزی. اگر مال است ، اگر مقام است ، اگر شهرت است ، اگر شهادت است ، اگر زیارت امام زمان است ، اگر صالح شدن در قاموس بندگی است، تو به همان هدفی که در زندگی خودت قرار دادی و همّت می کنی ، می ارزی. 🔸 ۴. نکته چهارم در نهج البلاغه این است که پایین ترین همّت های اخروی ، از بالاترین همّت های دنیوی با ارزش تر اند. 🔻حضرت در حکمت ۳۷۰ می فرماید : « مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ، كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ »   " کسی که فریفته دنیا شده و از دنیا با عالی ترین همّتش به چیزی دسترسی پیدا می کند ، مانند فرد دیگری نیست که از آخرت با کمترین همّت به چیزی رسیده است. " 🔸۵. پنجم متعلَّقاتی که شایسته است مورد همّت مؤمن قرار بگیرد. یعنی حالا که همّت اینقدر ارزش برای انسان می آورد و یا ما را بی ارزش می کند ما به چه چیزهایی همّت کنیم ارزشمان بیشتر می شود؟ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌱 🔰 اعتدال در دوستی ⚠️ مراقب صمیمی شدن بیش از اندازه با دوستات باش چون ممکنه یه روز با هم مشکل پیدا کنید درحالی که همه اسرار و دردلهای تو رو میدونه. 📒 ، برگرفته از حکمت ۲۶۸ 💌
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 5 ) 🔹 معیار صداقت و شجاعت و عفّت 🔰 متعلَّقاتی که شایسته است مورد همّت مؤمن قرار بگیرد: 1⃣ اولیّن متعلَّق ، « ما بَعْدَ المَوْت » است. 🔻 در نامه ۲۲ نهج البلاغه و نامه ۶۶ ، حضرت می فرمایند : « وَلْيَكُن هَمُّكَ فيما بَعدَ المَوتِ » ؛ " باید تمام همّ و غمّ تو باید درباره اموری باشد که بعد از موت با آن مواجه خواهی شد. " 2⃣ نکته دوّم از متعلَّقات شایسته همّت، شکر خداست. 🔻در خطبه متقّین ؛ خطبه ۱۹۳ می خوانیم : « یُمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّکّرُ » ؛  "متّقین می خوابند در حالی که همه همّتشان این است که شکر خدا به جای بیاورند." 3⃣ مسأله سوّم ذکر است؛ در همان خطبه ۱۹۳ می فرماید : « يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْر » ؛ " شب را به صبح می رساند در حالی که همه همّتش این است که در ذکر خدا باشد. " 🔻 نکته خاصی که در این ماجرای متعلّقات شایسته همّت است، تفاوت متعلَّق همّت مؤمن با چهارپایان و درندگان و زنان بی ایمان است. 🔻 در خطبه ۱۵۳ ، حضرت می فرمایند : « مَعاشِرَ النّاس! إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا » ؛ " ای مردم ! همه همّت چهارپایان (مثل گاو و گوسفند) شکمشان است ." إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا ؛ " همه همّت درندگان (مثل گرگ و پلنگ) دشمنی کردن و تعدّی بر غیر است. « وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ الْفَسَادُ فِيهَا » ؛ " همه همّ و غم زنان فاسد و دنیا طلب ، زینت زندگی دنیا و فساد در دنیا است. "  🔸 ۶. ششمین و آخرین نکته در مورد همّت هم، عبارتند از راهِ رسیدن به همّت بلند. انسان برای رسیدن  به مقصود خودش چه راهی دارد ؟  🔻 یکی از آنها ، استعانت از خدا است. حضرت علی ( علیه السلام) می فرماید: « أَکْثِرِ الاسْتِعَانَةَ بِاللهِ یَکْفِکَ مَا أَهَمَّکَ » ؛ " زیاد از خدا طلب کمک کن ؛ خدا برای رسیدن به آنچه که برایت مهم است و همّتش را کردی، تو را کفایت میکند." موارد دیگری در نهج البلاغه ، به عنوان راه های رسیدن به هدف داریم که از آن ها صرف نظر می کنیم. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🔵 درباره عطر مُشک 💠 چه خوب است عطر مشك، تحمّل آن سبك و آسان و بوی آن خوش و عطرآگين است. 📒 ، حکمت ۳۹۷
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 آثار فقر و غنا 🔻اما برای علاج هر یک از این اسباب غربت نیز در نهج‌البلاغه راه هایی ارائه شده است؛ برای علاج غربتی که ریشه آن از دست دادن دوستان است، مولا علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه شریف، حکمت ۱۰ پیشنهادشان این است که: " با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مُردید بر شما گریه کنند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما بیایند." 🔻 یا برای نداشتن دوست، مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۶ ، پیشنهاد بشاشت و خوشرویی می دهند و می‌فرمایند: « البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّه » ؛ " خوشرویی، ریسمان به دست آوردن دوستی و دوستان است." 🔻 یا درباره قبر و مرگ و وحشت پیرامونی آن، مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۲۲۷، ذکر خدا را پیشنهاد می‌دهند؛ می‌فرمایند: « إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ » ؛ " خدایا! اولیاء تو اینگونه اند که هر جا وحشت غربت آنها را بگیرد، ذکر تو با آنها انس می‌گیرد و آنها را از وحشت و غربت نجات می‌دهد." 🔻درباره فقر هم مولا علی (علیه السلام) پیشنهادشان یکی این است که عرف جامعه باید عوض شود؛ کسی که فقیر است، فقط به خاطر فقر مالی، نباید توسط مردم طرد بشود؛ از آن طرف هم پیشنهاد می دهد خود فقیر نگرش خودش را اصلاح کند و کافی است به این نکته که در حکمت ۴۵۲ آمده، توجه بکند که: « الْغِنَى وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه » ؛ "فقر و غنای واقعی، بعد از عرضه اعمال به خداست. " (چه بسا کسی در دنیا فقط به خاطر ثروت، مورد توجّه مردم باشد، اما در قیامت بعد از عرضه نامه اعمال، در غربت و تنهایی و عذاب قرار بگیرد؛ و برعکس فقیری در دنیا مورد بی اعتنایی و بی محبتی قرار بگیرد امّا در ترازوی اعمال، در محاسبه اعمال الهی، چنان اوضاعش خوب باشد که مشهور باشد، محبوب باشد و در ناز و نعمت در قیامت زندگی کند.) 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹سهم : نامه ۴۵ بند ۱ و ۲ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به عثمان بن حنيف 1⃣ ضرورت ساده زيستی كارگزاران 🔻پس از ياد خدا و درود، ای پسر حنيف! به من گزارش دادند كه مردی از سرمايه داران بصره، تو را به مهمانی خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنيهای رنگارنگ برای تو آوردند و كاسه های پر از غذا پی در پی جلوی تو می نهادند، گمان نمی كردم مهمانی مردمی را بپذيری كه نيازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند، انديشه كن در كجایی؟ و بر سر كدام سفره می خوری؟ پس آن غذایی كه حلال و حرام بودنش را نمی دانی دور بيفكن و آنچه را به پاكيزگی و حلال بودنش يقين داری مصرف كن. 2⃣ امام الگوی ساده زيستی 🔻آگاه باش، هر پيروی را امامی است كه از او پيروی می كند و از نور دانشش روشنی می گيرد، آگاه باش امام شما از دنيای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد كه شما توانایی چنين كاری را نداريد اما با پرهيزكاری و تلاش فراوان و پاكدامنی و راستی مرا ياری دهيد. پس سوگند به خدا، من از دنيای شما طلا و نقره ای نيندوخته و از غنيمتهای آن چيزی ذخيره نكرده ام بر دو جامه كهنه ام جامه ای نيفزودم و از زمين دنيا حتی يك وجب در اختيار نگرفتم و دنيای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است. آری از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه مردمی بر آن بخل ورزيده و مردمی ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين داور خداست، مرا با فدك و غير فدك چه كار است؟ در صورتيكه جايگاه فردای آدمی گور است كه در تاريكی آن آثار انسان نابود و اخبارش پنهان می گردد، گودالی كه هر چه بر وسعت آن بيفزايند و دستهای گوركن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده و خاك انباشته رخنه هايش را مسدود كند. من نفس خود را با پرهيزكاری می پرورانم تا در روز قيامت كه هراسناكترين روزهاست در امان و در لغزشگاههای آن ثابت قدم باشد. من اگر می خواستم می توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته های ابريشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هيهات كه هوای نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وادارد كه طعامهای لذيذ برگزينم، در حالی كه در (حجاز) يا (يمامه) كسی باشد كه به قرص نانی نرسد، و يا هرگز شكمی سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهایی كه از گرسنگی به پشت چسبيده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: (اين درد تو را بس، كه شب را با شكم سير بخوابی.) (و در اطراف تو شكمهایی گرسنه و به پشت چسبيده باشد.) آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمومنين (علیه السلام) خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شريك نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفريده نشده ام كه غذاهای لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پرواری كه تمام همت او علف و يا چون حيوان رهاشده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بی خبر است. آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازی گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهی در دست گيرم؟ و يا در راه سرگردانی قدم بگذارم؟ گويا می شنوم كه شخصی از شما می گويد: (اگر غذای فرزند ابيطالب همين است، پس سستی او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان بازمانده است.) آگاه باشيد! درختان بيابانی، چوبشان سخت تر اما درختان كناره جويبار را پوست نازك تر است، درختان بيابانی كه با باران سيراب می شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پردوام تر است. من و رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) چونان روشنایی يك چراغيم، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته به خدا سوگند، اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روی برنتابم و اگر فرصت داشته باشم به پيكار همه می شتابم و تلاش می كنم كه زمين را از اين شخص مسخ شده (معاویه) و اين جسم كج انديش، پاك سازم تا سنگ و شن از ميان دانه ها جدا گردد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 ارزش قناعت 🔻 آنقدر قناعت مهم و ارزشمند است که حضرت در خطبه ۱۹۳ آن را یکی از صفات بارز متّقین می‌دانند و می‌فرمایند: « قانِعَةً نَفسُهُ » ؛ "(متّقی را نمی‌بینی مگر اینکه) نفسش به آنچه که دارد، قانع است." 🔻به همین دلیل، مولا علی (علیه السلام) انسان ها را به خاطر داشتن صفت قناعت، شایسته مدح و تعریف و تمجید می‌دانند؛ مثلاً دربارهٔ مرحوم خَبّاب بن اَرَت در حکمت ۴۳ می‌فرمایند: « [رَحِمَ] يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ... وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ » ؛ " خدا خبّاب بن ارت را رحمت کند که به آنچه که کفایتش می کرد قناعت کرد." 🔻و در حکمت ۴۴ به صورت کلّی می‌فرمایند: «طُوبَى لِمَنْ قَنِعَ بِالْكَفَاف» ؛ "خوش به سعادت کسی که به آنچه که کفاف زندگی اش را می دهد، قناعت کند." 🔻در همین موضوع، اسوه برتر قناعت، خود مولا علی (علیه السلام) است که در نامه ۴۵ خطاب به فرماندار بصره می‌نویسند: « به خدا سوگند، چنان نفس خود را ریاضت داده ام که به یک قرص نان هرگاه بیابم شاد شود و به نمک به جای خورش قناعت کند.» 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 ارزش نصیحت کننده 2⃣ موجودات عزیز دوّمی که ما را برحذر می‌دارند از بدی ها و گناهان، انبیاء عظام (علیهم السلام) هستند؛ 🔻 در خطبه ۱۸۳ درباره فلسفه ارسال رُسل می‌فرمایند: « لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا » ؛ " خداوند پیغمبران را به سوی مردم فرستاد، تا مردم را از ضررهای دنیا برحذر بدارند. " 🔻همچنین درباره پیامبر عظیم الشأن اسلام هم، حضرت در خطبه ۲ می‌فرمایند: « تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ » ؛ " پیامبر آمد تا به وسیله‌ٔ آیات الهی امّتش را برحذر بدارد از خطاها و گناهان " 3⃣ موجود سوّم قرآن کریم است؛ در خطبه ۱۷۶ می‌خوانیم: « وَاعلَمُوا أنَّ هَذَا القُرآن هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لا يَغُش » ؛ " بدانید! قرآن آن خیرخواه و نصیحت کننده ای است که در خود غشّ و فریب ندارد." 4⃣ چهارم خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است؛ 🔻علی (علیه السلام) در نامه ۱۰ خطاب به معاویه می‌نویسند: « وَ أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ » ؛ " به تو هشدار می‌دهم که یک وقت به خاطر فریب آرزوها را خوردن، اهل دشمنی با حق نباشی. " 🔻همچنین مولا در خطبه های ۱۱۱، ۱۱۳ و ۱۹۶ می‌فرمایند: « وَ اُحَذِّرُکُمُ الدُّنیا » ؛ " من شما را به دنیا و فریب هایش هشدار می‌دهم. " 🔻 در خطبه ۱۵۳ هم حضرت می‌فرمایند: « وَ إنِّی اُحَذِّرُکُم و نَفسِی هٰذِهِ المَنزِلَة » ؛ " من خودم و شما را از خطرات این منزل دنیا برحذر می‌دارم. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 پاسخی بهتر به خیر و احسان دیگران 🔰 در نهج البلاغه شریف مصادیقی برای این نوع رفتار داریم ؛ 🔻مثلاً در نامه ۳۱ نهج البلاغه و حکمت ۲۴۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عبارتی مشابه می فرمایند: « مَنْ ظَنَّ بِکَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ » ؛ " هر کس که به تو یک گمان نیک داشت کاری بکن که آن گمان نیکش تصدیق شود. " یعنی رفتاری را انجام بده که او این حُسن ظنّ نسبت به تو را ببیند که درست بوده ( اشتباه نبوده) 🔻خوب کجاها انسانها به ما حُسن ظن دارند ؟ مثلاً آنجاهایی که از ما امید عفو و بخشش دارند ، امید احترام دارند ، امید احسان دارند. 🔻کسی می آید سراغ شما که نیازمند است ، مثلاً در یک چهارراه شلوغی که همهٔ ماشین ها پشت چراغ قرمز توقف کردند ، چهره متدیّن و مذهبی شما را می بیند ، از بین چندین ماشین عبور می کند و می آید سراغ شما ، این کار او مبتنی بر چه مقدمه ای است ؟ در ذهن خودش این باور زیبا را دارد که ایشان چون مذهبی است، خدا ترس هست و بالاخره از قیامت بیشتر می ترسد، احتمالاً دست به خیرتر باشد؛ با این حسن ظن می آید شیشه ماشین شما را می زند. شما آنجا نباید او را به هیچ بهانه ای رد کنید، چون اگر شما رد کنید یک مقدار به آن اعتقادش به مذهب و مذهبی ها لطمه می خورد. هر طوری شده با محبّت ، با مهربانی او را از بخشی از آنچه نیاز دارد برخوردار کنید، تا پیش خودش بگوید دیدی گفتم مذهبی ها مهربان هستند و دست به خیرند. خوب خود این یک مصداق خیلی مهمی است که در نهج البلاغه شریف آمده است. 🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۶۲ می فرمایند : " وقتی تو را ستودند، تو بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردند بیشتر از آن ببخش، به هر حال پاداش بیشتر از آنِ آغاز کننده است." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🔵 بخشش کم ، بهتر از هیچ ندادن 💠 از بخشش اندك شرم مدار ؛ كه محروم كردن از آن كمتر است. 📒 ، حکمت ۶۷
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 توجّه به فناپذیری دنیا 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۷۵ می‌فرمایند: «كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ » " هر چیزی که قابل شمردن باشد، پایان می‌پذیرد و هر چیزی که توقّع آن را داری می‌رسد. " 🔻در واقع در قالب دو عبارت کنایی، حضرت ؛ 1⃣ هم فناپذیری و پایان پذیری عمر و فرصت حضور در دنیا را بیان می‌فرمایند ؛ 2⃣ و هم حقیقت مرگ را و رسیدن مرگ را متذکّر می‌شوند. 🔻 دو واقعیتی است که در نهج‌البلاغه، با الحان مختلف، بیان های متفاوت، دائماً متذکر شده اند حضرت؛ اگر دلی، قلبی، سالم باشد و تذکر پذیر باشد. یعنی اینکه عمرت دارد تمام می‌شود و اینکه مرگت دارد می‌رسد. 🔻مثلاً حضرت در حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه که ارکان ایمان را بیان می‌کنند ؛ در رکن اول که صبر است، چهار شعبه قائل هستند: 🔸۱. یکی شوق بهشت است، 🔸۲. دوم ترس از جهنم است، 🔸۳. سوم زهد نسبت به دنیاست 🔸۴. و چهارم ترقّب و توقع مرگ است. 🔻درباره توقع مرگ می‌فرمایند: " کسی که توقع مرگ داشته باشد(یعنی بداند که بالاخره مرگ واقع خواهد شد) و منتظر مرگ باشد، در انجام حسنات و خوبی ها، شتاب می‌کند. " 🔻درباره قابل شمارش بودن و پایان پذیری فرصت عمر هم در حکمت ۷۴ خواندیم؛ فرمود: " (هر نفسی که می‌کشی، یک قدم به اجل نزدیک می‌شوی.) هر نفسی انسان را یک قدم به مرگ و أجل به قبر نزدیک می‌کند. " 🔻 یا در حکمت های نهج‌ البلاغه فرمود: " وقتی که تو به سمت مرگ می‌روی و مرگ هم دارد به سمت تو می‌آید، پس ملاقات با مرگ چقدر نزدیک خواهد بود. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 روش تحلیل رویدادها 💠 « إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا» ⚜ امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۷۶ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: " حوادث روزگار اگر شبیه یکدیگر بودند، حادثه‌ جديد را با حادثه های قدیمی و مشابه خود، عبرت گیری و بررسی کنید. " ✅ یکی از مهم ترين موضوعات و فرصت ها برای زندگی بهینه انسان، عبرت گرفتن از دیگران و گذشتگان و گذشته هاست؛ 🔰 در این رابطه در نهج‌البلاغه سه دسته مطلب مهم، ایراد شده است: 1⃣ دسته اول مربوط به کلیّات عبرت و عبرت گیری است، 2⃣ دسته دوم مربوط به آثار عبرت گیری است، 3⃣ و دسته سوم مایه های عبرت گیری. ✳️ ما در بخش اول، کلیاتی را از نهج‌البلاغه، پیرامون عبرت و عبرت گیری، خدمت شما تقدیم می‌کنیم : 🔻 حضرت در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه، بند ۱۶، به فرزند عزیزشان می‌نویسند: «اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ» ؛ " برای آنچه که هنوز نیامده، به آنچه که قبلاً اتفاق افتاده استدلال کن؛ زیرا اتّفاقات مهم در زندگی بشر، دائماً شبیه به هم تکرار می‌شوند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯