✍ مگه احترام به مادر از این شگفتانگیزتر هم هست؟
#متن_خاطره
منتظر بودم مجتبی از جبهه برگرده. اما شب شد و هر چه انتظار کشیدم نیومد و خوابم برد. صبحِ زود پا شدم تا برم نون بگیرم. همه جا رو برف پوشانده بود. دربِ خونه رو که باز کردم ، دیدم پسرم توی کوچه رویِ برف نشسته و به خواب رفته. بیدارش کردم و گفتم: کی از جبهه برگشتی مادر؟!!! سلام کرد و گفت: نصف شد رسیدم. گفتم: پس چرا در نزدی تا بیام باز کنم و بیای داخل؟ گفت: مادر جان! ترسیدم نصف شب با در زدنِ من هُول کنید و از خواب بپرید، واسه همین دلم نیومد بیدارتون کنم. پشت در خوابیدم که صبح بشه...
📌خاطرهای از زندگی 🌹شهید مجتبی خوانساری
📚راوی: مادر شهید
#احترام_به_والدین
🌹#شهیدخوانساری
#شادی_روح_پاکش
#صلوات
🥀@shamime141