eitaa logo
شمیم انتظار
1.5هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
18.6هزار ویدیو
1 فایل
وابسته به جلسه محبان المهدی(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁به نام آن خداوندی کــــه نـــور است 🍁خدای صبح و این شور و طراوت که از لطفش 🍁دل ما در سُرور است با توکل به اسم اعظمت 🍁صبحمان را با نامت آغاز میکنیم @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز پنجشنبه ☀️ ۲۶ مهرماه ١۴٠۳ه.ش 🌙 ۱۳ ربیع الثانی ١۴۴۶ ق 🌲 ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ ميلادی @shamimم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺گفتم که خدایا مرا مرادی بفرست  🌺طوفان زده ام راه نجـاتی بفرست  🌺 فرمود که با زمزمه یا مهدی  نذر گل نرگس 🌺صـلواتی بفرست  🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین جمله مدافع حرم به مادرش «محمدحمیدی»، یکی از شهدای مدافع حرم بود که در مقابله با نیروهای تکفیری به رسید. او که به «ابوزینب» معروف بود، در مسیر دمشق درعا در جنوب سوریه بر اثر انفجار مین به کاروان مدافع حرم پیوست. به شجاعت و دلیریِ خاصی شهرت داشت. یکی از اطرافیان او نقل کرده است که جایی در حین مبارزه نیروها در حال عقب کشیدن بودند اما برعکس همه نیروها، اسلحه خود را برداشت و به دل دشمن زد و دو نفر از این نیروهای تکفیری را نیز به اسارت گرفت و بسیاری را نیز به هلاکت رسانید. یکی از دوستان «محمدحمیدی» از قول مادر این مدافع حرم روایتی نقل کرده و می‌گوید: بار آخر که محمد زخمی شد و برگشت، به مادرش گفته بود لیاقت نداشتم چون تو از ته قلبت راضی به رفتن من نیستی! دلت را با خدا صاف کن تا خدا مرا ببرد. همین اتفاق هم افتاد. گویی مادرش خواسته محمد را اجابت کرد. وقتی رفت دیگر برنگشت و در مسیر دمشق درعا، در جنوب سوریه به رسید. 🌹 متولد ۱۳۵۸ بوده و اول تیر در نبرد با ترورویست‌های داعش به فیض شهادت نائل آمد؛ 🥀@shamime141
.... 🌷هيجده سال بيشتر نداشت. تركش به سرش خورده بود و شنوايی نداشت. سردرد او را كلافه می‌کرد. گاهی تا مرز بیهوشی می‌رفت كه همه از او قطع اميد می‌كردند. وقتی به هوش می‌آمد با لبخند می‌گفت: اشكالی ندارد! به زودی آزاد می‌شويم و پيش دكتر "رضای"خودمان می‌روم. او مرا شفا می‌دهد. يك روز كه حالش خيلی بد شد، او را به بيمارستان شهر موصل بردند. دو ماه بعد كه او را برگرداندند، بر مچ دست‌هايش اثر طناب‌ها هنوز باقی بود. تمام مدت، دستانش را با طناب بسته بودند. 🌷روزی از او ماجرا را پرسيديم. سرش را با حيا پايين انداخت و گفت: آخر، ما اسيريم. همين‌كه تا اندازه‌ای سرنوشتمان به آقا شبيه شده، سعادت است. بار ديگر حالش وخيم شد. مدتی گذشت. منتظر بازگشت يا خبر بهبودش بوديم؛ اما خبر به ما رسيد. يكی از اسيران مجروح كه در اتاقش بوده می‌گفت: آخرين حرف‌هايش در اين دنيا اين بود: "يا امام رضا! اگر به سراغم نيايی من به حضورت می‌آيم." را گفت و چشمها را بست. راوی: آزاده سرافراز قنبرعلی وليان منبع: سایت نوید شاهد 🥀@shamime141
طنز_جبهه 📌‏: 🔹در یکی از عملیات‌ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه‌ای را با موشک🚀 هدف قرار بدهیم.😎 🔸من موشک‌ها🚀 را آماده کرده بودم، سوخت‌زده🛢 و با سیستم💻 برنامه‌ریزی شده بودند. 🙂 🔹موشک‌ها 🚀هم از آن موشک‌های مدرن نقطه‌زن 🎯بود.🤩 🔸‏ایشان(شهید احمد کاظمی)از عمق عراق تماس📞 گرفت که مقدم آماده‌ای؟😊 🔹گفتم: بله.🙃 🔹گفت: موشک‌ها🚀 چقدر 💵می‌ارزد؟.. 🔸گفتم: مگر می‌خواهی بخری؟!😟 🔹گفت: بگو چقدر 💵می‌ارزد؟😬 🔸گفتم: مثلاً شش هزار دلار. 💸🫤 🔹گفت: «مقدم نزن.😑 این‌ها این‌قدر نمی‌ارزند.😒 😆@shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نسخه پیشنهادی رهبری در رابطه با حل مسئله کشف حجاب 🔰 برشی از سخنرانی در برنامه تلویزیونی "خیابان آزادی" 🔸@shamime141