#المراقبه
#حسین_انصاریان
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد شیخ حسین انصاریان در یکی از خاطرات تبلیغی خود که در پایگاه اطلاع رسانی این استاد حوزه منتشر شده، چنین نقل می کند:
قبل از انقلاب ، روزی در خیابان ری می گذشتم ، جوانی لوطی وار جلوی مرا گرفت و گفت : «من اینجا مغازه دارم و کارهای تعمیر ماشین انجام می دهم. دوست دارم چند دقیقه به مغازۀ بیایی و با هم یک چای بخوریم». رفتم و ساعتی با او نشستم. او می گفت: «شبی در حال مستی ، حوالی چهارراه حسن آباد افتاده و خوابم برده بود . صبح روز بعد ، که جمعه هم بود ، پیشنماز مسجد همت آباد در مسیر رفتن به مسجد مرا در آن وضع دید. خیلی با محبت بیدارم کرد و با اصرار برای خوردن چای و صبحانه به مسجد برد. مراسم دعای ندبه بود و شما منبر رفتید. من در همان جلسه تصمیم جدی گرفتم و همۀ کارهای بد را ترک کردم. پس از چندی دختر خانمی را عقد کرده، قرار گذاشتم که باید با حجاب شود؛ ولی اکنون که سه ماه می گذرد، او اصرار دارد که بی حجاب شود، این در حالی است که من او را خیلی دوست دارم و اکنون نمی دانم باید چه کنم؟».
به او گفتم: «اگر واقعا دلت می خواهد ، در چند جلسه من حرفهایی را یادت می دهم تا به او بگویی . اگر قبول کرد که هیچ و گرنه ببینم چه باید کرد». پس از چهار – پنج جلسه ، گفت: «فایده ای ندارد». گفتم : « اگر می توانی برای خدا از او بگذر ، خداوند عوضی بهتر می دهد ، قرآن می فرماید : « عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ» . آن جوان گفت : « تو به من قول میدهی که چنین شود ؟ » گفتم : « قول میدهم . » او هم رفت و زنش را طلاق داد . سه – چهار ماه گذشت ، هر بار که مرا می دید می گفت ، قولت چی شد ؟ چرا عمل نشد ؟ و من می گفتم ان شاء الله عمل میشود . روزی به پروردگار عرضه داشتم : پروردگارا ، من از جانب تو قول داده ام . این آدم هم که لات و عرق خور بوده ، به راه تو برگشته است . لطفا کاری برایش بکن تا هم دلش به دست آید و هم این قدر مرا مواخذه نکند . »
چندی بعد او را در حرم حضرت رضا (علیه السلام) دیدم ، گفتم : « حالت چطور است ؟ » گفت : « بسیار عالی . دختر خانمی بسیار مومن پیدا کرده ام که خیلی هم از اولی زیباتر است . با هم عروسی کرده ایم و خیلی راضی ام . » چند سال بعد او را دیدم . احوالش را پرسیدم . گفت : « شاد و خرم هستم . دوبچه هم دارم . اسم یکی را حسین و دیگری را ابوالفضل گذاشته ام . »
این هم از برکت دعای ندبه آن مسجد بود که امام جماعتش فردی بسیار با اخلاق و مهربان بود . امام جماعت آنجا ، حاج آقا مصطفی مسجد جامعی ، پدر آقای مسجد جامعی، بود . مراسم دعای ندبه بسیار شلوغ می شد و خود حاج آقا در طول مراسم در مسجد خدمت می کرد ، به همه مهر می ورزید و اگر کسی نمی آمد ، به او زنگ می زد و احوالش را می پرسید .
@shamimemalakut
#المراقبه
#صدقه
حجت الاسلام سید جعفر ربانی :
⏹ مرحوم شیخ حر عاملی (1033- 1104) صاحب کتاب «وسایلالشیعة إلی تحصیل مسایل الشریعة»، فصلی را در این اثر ارزشمند تحت عنوان: «بَابُ وُجُوبِ رد الْمَظَالِمِ إِلَى أَهْلِهَا وَ اشْتِرَاطِ ذَلِکَ فِی التَّوْبَةِ مِنْهَا فَإِنْ عَجَزَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لِلْمَظْلُومِ» باز نموده است.
⏹ یکی از نکاتی که پیرامون هر صدقه و از جمله رد مظالم، توجه به آن حائز اهمیت است، مسئله «اشتراط اقباض» است؛ یعنی صدقه آنگاه صدقه تلقی میگردد که بهدست فقیر یا وکیل وی برسد.
بر این اساس، کنار گذاشتن مال بهعنوان رد مظالم، رد مظالم محسوب نمیگردد و تا وقتی بهدست خود فقیر یا وکیل خاص یا عام او (مجتهد جامعالشرایط) نرسیده، ذمه شخص، مشغول است.
⏹ توبه و رد مظالم
بر طبق روایات، توبه آنگاه پذیرفته میشود که توبهکننده، خود را از «مظالم عبادالله» خارج نماید.
( حق افراد را ادا کند )
شخصی میگوید: خدمت امام باقرعلیهالسلام رسیده و عرض کردم: «إِنِّی لَمْ أَزَلْ وَالِیاً مُنْذُ زَمَنِ الْحَجَّاجِ إِلَى یَوْمِی هَذَا فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ؟» حضرت سکوت کرده و پاسخ ندادند. وقتی من سؤال خود را تکرار کردم، إمام باقرعلیهالسلام فرمودند: «لَا، حَتَّى تُؤَدِّیَ إِلَى کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ.»...
@shamimemalakut
#باقیات_صالحات
#آزادی_زندانی_توسط_طلاب_حوزه_علمیه_شهید_مطهری
ان الله یحب المحسنین
محبوب حضرت حق گردیم!
هر کدام ،
هر قدر در وسعمان است،
ولو پنج هزار تومان،
در آزادی یک زندانی،
و خوشحالی خانواده اش ،
سهیم باشیم.
۱) در مبالغ کم ،لطفا با هم مشارکت کرده و پول ها را روی هم گذاشته و یک مبلغ کلی را به حساب من واریز کنید .
۲) بعد از واریز کردن سند فیش را بهم ارسال کنید تا با مقادیر دیگر اشتباه نشود.
۳)سند واریزی به حساب آزاد کردن زندانی را به اشتراک خواهم گذاشت .
والعاقبه للمتقین .
#ماه_رمضان
🌟 توصیه رمضانیِ امام زمان(عج) به منتظران
❇ این ماه سه ویژگی دارد؛ نخست؛ گرفتن روزه، دوم؛ برقراری ارتباط بیشتر با خداوند متعال و سومین ویژگی ماه مبارک رمضان این است که ماه انتظار امام دوازدهم(عج) است. به ما توصیه شده که در این ماه هم توفیق روزه داری از خدا بخواهید، هم توفیق قرائت قرآن و هم از خداوند درخواست کنیم که ما را از منتظران ظهور امام عصر(عج) قرار دهد. و برای اینکه بتوانیم از منتظران آن حضرت(عج) باشیم بهترین راه این است که بهترین دعاها را از بهترین مردم و انسان کامل (امام زمان) دنبال کنیم، دعایی معروف و مشهور به «دعای افتتاح» که از ناحیه امام عصر (ع) وارد شده است.
📒 صدور این دعا با توجه به قرائنی که وجود دارد از سوی امام عصر علیه السلام بوده و خواندن این دعا در هر شب از ماه مبارک رمضان سفارش شده است. از این متن برمی آید که این دعا نه تنها مورد توصیه حضرت حجت(عج) است بلکه ایشان در مکتوب و مرقومه ای خطاب به «محمد بن عثمان امری» دومین نایب خاص خود (که 40 سال نیابت حضرت(عج) را برعهده داشته است) این دعا را تعلیم داده و او نیز دعا را منتشر کرده است
📚 حجت الاسلام سیدمجتبی معنوی
@shamimemalakut
#تمثیل
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه ی مرغی گذاشت. عقاب با بقیه ی جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد. در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند؛ برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز میکرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد، روزی پرنده ی باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید. او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد.
عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است؛ سلطان پرندگان، او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است.
این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم. نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتی باران می بارد همه ی پرندگان به سوی پناهگاه پرواز می کنند؛ به جز عقاب که برای دور شدن از باران در بالای ابرها به پرواز در می آید.
مشکلات برای همه وجود دارد؛ اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت می گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش.
@shamimemalakut
بسم الله الرحمن الرحیم
#تهذیب_نفس ۵
در ماه رمضان
۱) خواندن دعای افتتاح هر شب
۲) صد تا سوره قدر هر روز
۳) صد مرتبه تسبیحات اربعه هر روز
۴) ۱۴ بار فاتحه جهت اموات مسلمان هر روز
۵) صدقه و لو کم هر روز برای درک شب قدر
۶) ختم قران در ماه رمضان تا حد توان .
ثواب ختم قران را به ۱۴ معصوم هدیه کرده تا با دست آنها به اموات برسد.
۷) خواندن سوره قدر در افطار و سحر و دعای افطار.
۸) دعای برای چهل نفر هر روز با ذکر نام
۹) خواندن دعای ابوحمزه هر شب یا هر روز ولو یک صفحه .
۱۰) خواندن دعای سحر قبل اذان صبح.
والعاقبه للمتقین
@shamimemalakut
#احکام
🔵 رد مظالم
⏹ موارد «رد مظالم»
1- مال پیدا شده (لُقَطَة) که صاحب آن را نمیشناسد و از پیدا شدنش مأیوس است.
2- مالی که قرض کرده و طلبکار را فراموش کرده یا به او دسترسی ندارد.
3- آنچه انسان در بین اموال خود مییابد و یقین دارد که مِلک خودش نیست.
4- مالی را که شخصی غصب کرده و صاحب آن را پیدا نمیکند.
5- شخصی در خدمت «ظَلَمة» بوده و به دستور او اموالی را از مردم گرفته است، ولی صاحبان آنها را پیدا نمیکند.
6- زرگری که میداند خردههای طلا و نقره بجا مانده در محل کار، مال مردم است و صاحبان آنها راضی نیستند، ولی آنها را نمیشناسد، و همچنین است همه ارباب حرفهها که مقداری از مال، نزد آنان میماند و دارای ارزش میباشد و صاحبان آن را نمیشناسند. در این مورد اگر در ابتدای قرار داد، شرط عفو کنند، دیگر نیاز به رد مظالم نیست.
7- مالیکه از مراجعهکنندگان یا میهمانان در محل کار یا منزل و...، جا مانده است و مالکش معلوم نیست.
⏹ واجبالنفقه
انسان نمیتوان رد مظالم را به اشخاص واجبالنفقه (مانند زوجه، فرزندان و پدر و مادر) خود بپردازد؛ زیرا لازم است رد مظالم به افراد فقیر پرداخت شود و از آنجا که نفقه افراد ذکر شده بر انسان واجب است، آنها دیگر فقیر نخواهند بود
حجت الاسلام سید جعفر ربانی
@shamimemalakut
❀❀❀❀❀❀♡❀❀❀❀❀❀
#ماه_رمضان
بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟
خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟
ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت
خانه ابری ست خدایا! رمضان را چه کنم؟
شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم
موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟
صاحب "حیّ علی ..."! لقمه ی نوری برسان
سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟
کاتبان تو مرا خطّ امانی دادند
کشته ی خال توام، خط امان را چه کنم؟
کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان
پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟
کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش
آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟
زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است
وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟
رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم
با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟
غرقه ی موج رجز، گم شدهی بحر رمل
سینه خالی ز معانیست ، بیان را چه کنم؟
⇦: علیرضا قزوه
❀❀❀❀❀❀♡❀❀❀❀❀❀
📌 #پندانه
🔸 مردی به روانشناسی گفت: من تمام پولم را از دست داده ام، دیگر به آخر خط رسیده ام. دکتر گفت: آیا هنوز میتوانی ببینی، بشنوی و راه بروی؟ مرد گفت: بله. دکتر: تو تقریبا همه چیز داری و تنهای چیزی که از دست داده ای پول است.
🔺 ما اغلب مسائل را بیش از حد بزرگ می کنیم. بدترین اتفاقات احتمالا ناراحت کننده اند، اما پایان دنیا نیست.
🍃 🍂 🍃 🍂 🌹 🍂 🍃 🍂 🍃
آثار استاد رائفی پور