پسر هشت سالهای مادرش فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد.
یک روز پدرش از او پرسید:
«پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟»
پسر با معصومیت جواب داد:
«مادر اولیام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.»
پدر با تعجب پرسید: «چطور؟»
پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم مادرم را اذیت میکرم، مادرم میگفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست.
اما من به شیطنت ادامه میدادم و با این حال، وقت غذا مرا صدا میکرد و به من غذا میداد.
ولی حالا هر وقت شیطنت کنم مادر جدیدم میگوید اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمیدهد
و الان دو روز است که من گرسنهام.»
بسلامتی تمام دروغ های شیرین مادرا
🌺🌺@shamimmarefat5
🌿 #کلام_شهید💌
توۍ ذهنت باشـد ڪھ
یڪے داࢪد مࢪا مےبیند
دسـت از پا خطا نڪنم
مھــدۍفاطمھ(عج) خجاݪت بڪشد
فࢪداۍ قیامت جلوۍ حضࢪت زهـــࢪا(س)
چھ جوابـے مےخواهیم بدهیم..
#شهید_سیدمجتبی_علمدار♥️🕊
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج❤️
#شهیدانه
#تلنگــــــــــــــر....
**✿❀ ❀✿** َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج**✿❀ ❀✿**
@shamimmarefat5
بهای یک لیوان شیر
روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دستفروشی میکرد؛ از این خانه به آن خانه میرفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی میکرد. تصمیم گرفت از خانهای مقداری غذا تقاضا کند. به طور اتفاقی در خانهای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟»
دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.»
پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری میکنم.»
سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.
دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکیاش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.
سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید.
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.
زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجهاش را جلب کرد. چند کلمهای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!»
@shamimmarefat5
🏖خودت باش...
خود واقعی ات...
ساده و معمولی...
بگذار اگر قرار است عاشقت شوند
اگر قرار است به تو دل ببندند
عاشق همین سادگی و معمولی بودن تو شوند
مطمئن باش...
آن کسی که میان هزاران ستاره چشمک زن و بزرگ،چشمش ستاره کوچک کم نوری را میگیرد
لیاقت یک عمر کنارت بودن را دارد..
وگرنه عاشق ستاره درشت چشمک زن شدن
کار دشواری نیست..
همه عاشقش میشوند
@shamimmarefat5
آدمی را میتوان شناخت:
از کتابهایی که میخواند
و دوستانی که دارد
و ستایشهایی که میکند
و لباسهایش و سلیقههایش
و از داستانهایی که نقل میکند
و ظاهر خانهاش
زيرا هيچچيز بر روی زمین
مستقل و مجرد نیست بلکه همهی چیزها
تا بینهایت با هم پیوند و تاثیر دارند.
#رالف_والدو
👤 #آریامهر
@shamimmarefat5
من از حسین (ع)
آموختم که چگونه
انسان می تواند
در حالی که تحت
ستم است، برنده باشد
و از او آموختم که
چگونه می توان زیر
فشار ظلم بود و پیروز شد.
👤 گاندی
@shamimmarefat5
ما را برای رقابت تربیت کردهاند.
برای ربودن موفقیت از دست همکلاسی.
برای شاگرد اول شدن، برای رتبه بالاتر در کنکور.
برای کنار زدن همکاران به قصد مدیر شدن. برای سبقت گرفتن در رانندگی و جلوتر بودن به هر قیمت. تربیت ما بر مبنای قیاس شکل گرفته است، هرکی زودتر، هرکی بزرگتر، هرکی زیباتر، هرکی پولدارتر و اینگونه در نهاد ما همواره جنگی نهفته است برای «ترین» شدن.
ما محتاج یک انقلاب تربیتی هستیم.
پس فرزندانمان را آنگونه که خودمان تربیت نشدیم؛ تربیت کنیم.
برای باهم بودن، برای گفتگو کردن و برای همیاری و برای «باهم» زندگی کردن.
شاید ناگزیر شدیم که در خودمان نیز نوسازی تربیتی کنیم.
منصوره ایران نژاد
@shamimmarefat5
ذات خوب، مثل گندمه!
زیر خاک می برندش
باز می روید پربارتر
زیر سنگ می برندش
آرد می شود پربهاتر
آتش می زنندش
نان می شود مطلوب تر
ذات باید ارزشمند باشد
تا انسان ارزشمند و با شرفی باشی
@shamimmarefat5
💟 امام باقر علیه السلام :
🔰 هرگاه نمازگزار ، رو به قبله بایستد و معبودی به غیر خداوند را نشناسد ،
خدای رحمان نیز به او روی می آورد .
📔 بحار الانوار ، ج ۸۲ ، ص ۲۱۹ ✨
@shamimmarefat5
خودت باش،
نه تنديسي كه ديگران مي خواهند!
وقتي قالب فكر ديگران می شوی،
زيبا ميشوي به چشمشان،
اما،،
قبول كن..
تمام مجسمه ها شكستني هستند،
در كمال زيبايي..
@shamimmarefat5
#پاستیل_زنجبیل😍😍
موادلازم:
200گرم زنجفیل تازه
3قاشق غذا خوری نشاسته
4قاشق غذاخوری پودر ژلاتین
یک لیوان عسل
3لیوان اب
طرز تهیه:
زنجفیل تازه رو بارنده ریز رنده میکنیم ومیذاریم با یه لیوان اب خوب بپزه بعد میکسش میکنیم واز صافی ردش میکنیم پودر نشاسته وژلاتین وعسل یا میتونید شکر استفاده کنید ولی من از عسل استفاده کردم
مخلوط کرده رو حرارت ملایم میذارید تا خوب غلیظ بشه وبپزه بعدته سینی سلیفون کشیده ومواد روتوش پهن میکنیم ودر یخچال میذاریم تا کاملا سفت بشه وبعد برش میزنیم ومن تو ارد غلطوندم تا چسبندگیش برهویه روز تو هوای ازاد میذاریم تا کمی خشک بشه
یه خوراکی خوشمزه و پر طرفدار😍😍😊
🌹
@shamimmarefat5