✨﷽✨
🔺نقش #پدر در رشد روانی #دختر
اولین مردی که دختر به او ابراز علاقه می کند پدر اوست.گرمای رابطه عاطفی با پدر، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است.بنابراین پدرها با رفتار استانداردشان خطوط را برای دخترانشان تعیین می کنند چرا که دخترها بر همین اساس مردها را قضاوت می کنند.
بنابراین بهتر این است که اولین کسی که دخترتان را به سینما،کنسرت،پارک،شهربازی و هر مکان دیگری می برد،شما پدر محترم باشید. اولین کسی که برایش قلب و شکلات و خرس عروسکی می خرد. فرزند شما این اولین بارها را فراموش نخواهد کرد و همین امر باعث آرامش روانی او تا پایان عمر خواهد شد و از شما به نیکی یاد می کند.
به لحاظ روانشناسی ثابت شده است دخترانی که در خانه مورد حمایت عاطفی پدرانشان قرار می گیرند، در ارتباط با جنس مخالف دچار تصمیم های سطحی و لحظه ای و زودگذر نمی شوند، اینکه با یک محبت کوچک دلشان بلرزد و فریب بخورند چرا که از نظر عاطفی اقناع هستند.
امام باقر عليه السلام فرمود:
حفظ اطفال از خطرات و انحرافها در صلاحيت و شايستگي (وظيفه) پدران آنها است.
📚 «بحار الانوار، ج 15، ص 178»
@shamimmarefat5
🍃 گفتم موشکهای سپاه با چه سوختی کار میکنه؟
گفت با گریههای نیمه شب تهرانی مقدم... 🍂
✍️ محمدجوادمحمودی
پ.ن:
شادی روح شهیدوالامقام شهید حاج حسن طهرانی مقدم سه شاخه گُل #صلوات هدیه کنید🌹🌹🌹
@shamimmarefat5
حبش به خدا عصاره ایمان است
جسم است همه عالم و حیدر جان است
شد مدح علی معجزه پیغمبر
وقتی که علی خلاصه قرآن است
#علی_اکبر_نازک_کار
@shamimmarefat5
8211057064.pdf
7.99M
+منبهحجابمعترضم!...
_پاسخبهسوالاتبانوان سراسر کشوردرمورد
#حجاب
سلام خدمت خانوم های عزیز چنل
این پی دی اف بسیار مفید هست و میتونه خیلی از سوالاتتون رو در زمینه حجاب پوشش بده💚
@shamimmarefat5
﷽
🌸ای ناب ترین صبح خداوند بیا
🍃ای نور دریچه های پیوند بیا
🌸آن آینه های صاف را یادت هست؟
🍃آن آینه ها خاک گرفتند بیا
🌸اللـهـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ
@shamimmarefat5
خــــدایـــــا
ذکرت، نامت سپریست که
تمام دردهایمان را پس میزند
و تمام نداشتههایمان را پایان
میدهد و تمام داشتههایمان را
اعــتــبــار مــیبــخــشــد.
پـس بــا نــام اعـظــمــت
آغـاز مـیـکـنـیـم روزمـان را
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الـــهــی بــه امــیــد تـــو
@shamimmarefat5
🌷۴ نشانه دوستان خدا:
🌷۱.دوستان خدا،باتقواهستند:
.... إِنْ أَوْلِيَآؤُهُٓ إِلَّا الْمُتَّقُونَ... (٣٤)انفال
🌷۲.دوست خدا،ازمرگ استقبال میکنند:
قُلْ يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوٓا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَآءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (٦)جمعه
🌷۳.دوستان خدا،ترس وحزن ندارند:
أَلَآإِنَّ أَوْلِيَآءَاللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ۶۲یونس
🌷۴.دوستان خدا،مطیع رسول خداهستند:
قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (٣١)آل عمران
🍁🍂🍁🍂@shamimmarefat5
"قیمت زندگی چنده؟"
فرزندی از پدرش پرسید:
قیمت زندگی چقدر است؟!
پدر یک سنگ زیبا بهش داد و گفت:
این را ببر بازار، ببین مردم چقدر میخرند؛ اگر کسی قیمت را پرسید، هیچ نگو، فقط دو انگشت را بیاور بالا ببین آنها چگونه قیمتگذاری میکنند.!
او سنگ را به بازار برد...
نفر اول سنگ را دید و پرسید: قیمت این سنگ چند؟
کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ آن مرد گفت: دو هزار تومان!
آن کودک نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت.
پدر به او گفت: این بار برو در بازار عتیقهفروشان، آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد.
عتیقهفروش گفت: دویست هزار تومان!
اینبار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.
پدر به او گفت: این بار به بازار جواهرفروشان و نزد فلان گوهرشناس برو...
وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهرشناس گفت: دو میلیون تومان!
آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد.
پدر گفت: فرزندم!
حالا فهمیدی که قیمت زندگی چنده؟!
* مهم این است که گوهر وجودت را به کی بفروشی!!
قیمت ما به این بستگی دارد که مشتری ما چه کسی باشد...*
"پس مراقب باش"
🍁🍂🍁🍂@shamimmarefat5
#ضرب_المثل
#جواب_ابلهان_خاموشیست
ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید،از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد.
خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.
شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است ؟
روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد.
قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟چه گفت؟
صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند. قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت.
قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!
ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبدیل شد:
"جواب ابلهان خاموشی ست"
📚 #امثال_و_حکم
#علی_اکبر_دهخدا
🍁🍂🍁🍂@shamimmarefat5