#خطبه-غدیر
دلالت حدیث
نظر شیعه
شیعیان معتقدند که لفظ مولی در این روایت به معنای اولی در تصرف است و همانطور که پیامبر (ص) نسبت به امور مسلمانان از خودشان سزاوارتر بود، امام علی (ع) نیز دارای چنین اولویتی است. با اثبات اولویت، امامت نیز ثابت میشود؛ زیرا اَعراب، واژه اولی را تنها در موردی به کار میبرند که شخص مولی، سرپرستی افرادی را بر عهده دارد و دستورات او برای آن افراد معتبر و مورد قبول است[۹۸] و وقتی اولویت در تصرف ثابت شد، اولویت ایشان در تمام بخشهای زندگی مسلمانان ثابت میشود، همانگونه که پیامبر (ص) چنین اولویتی داشت:اَلنَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ (ترجمه: پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.)[ سوره احزاب–۶]
برای اثبات این مطلب، شیعیان به تحلیل و بررسی مفاد این حدیث پرداختهاند. کلمه مولی که در این حدیث چند مرتبه به کار رفته است، مشتق از «ولی» و از نامهایخداوند است.[۹۹][۱۰۰] این واژه در چند معنا به کار رفته است. در یک کاربرد، ولی بر وزن فعیل به معنای فاعل است[۱۰۱] و بر معانی والی، حاکم، سرپرست، مدبّر، تصرف کننده در امور و ولی نعمت دلالت دارد.[۱۰۲] کاربردهای دیگر این واژه عبارتند از اولی و سزاوارتر، نزدیک، بدون فاصله[۱۰۳] و تبعیت کننده، دوستدار.[۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶]
قرائن استدلال شیعیان
به عقیده شیعیان، با وجود کاربردهای متنوع واژه مولی، هم داخل متن حدیث و هم خارج از آن، قرائنی وجود دارد که نشان میدهد کلمه مولی در این حدیث، تنها به معنای اولی در تصرف است. این قرائن عبارتند از:
قرائن داخلی
* تقارن دو جمله "الست اولی بکم من انفسکم" و جمله "من کنت مولاه"
در این حدیث، پیامبر(ص) بر اولویت خویش بر مؤمنین نسبت به خودشان تصریح میفرماید. این سخن، بر اساس آیه شریفه«النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم»[۱۰۷] است. اولویتی که در این آیه شریفه مطرح شده است، به معنای اولویت در سرپرستی امورِ مربوط به زندگی مؤمنان و همچنین اولویت در حکمکردن درباره آنان نسبت به خودشان است. زمانی که اولویت وجود داشته باشد، یعنی قبول و اطاعت از حکم شخصی که نسبت به ما اولویت دارد، برای ما نیز لازم است.[۱۰۸] بر طبق نظر برخی مفسران، اولویت در این آیه، تمام امور مرتبط با دین و دنیای مسلمانان را شامل میشود؛[۱۰۹][۱۱۰]چرا که پیامبر(ص) مؤمنان را تنها به چیزی وامیدارد که مصلحت دین و دنیای آنها را در پی داشته باشد.[۱۱۱]
بنابراین، تقارن این جمله-که به معنای اولویت در تصرف است- با اعلام ولایت حضرت علی(ع) در جمله من کنت مولاه...، نشان میدهد که مراد از مولی در فراز دوم نیز بیان اولویت علی(ع) در تصرف است.[۱۱۲]
* جملات ابتدایی خطبه
پیامبر(ص) در آغاز خطابه خود، از وفات خویش خبر میدهد و آنگاه از توحید میپرسد و اینکه آیا به رسالتخویش عمل نموده است.[۱۱۳] اینها همگی نشانه این هستند که حضرت به دنبال چارهجویی و ارائه راه حلی برای دوران پس از خویش هستند تا امت، بیسرپرست نماند و زحمات طاقتفرسایی که در این سالها کشیده بودند، به هدر نرود. گویی میخواهند جانشینی تعیین کنند تا زمام امور را پس از رحلت ایشان به دست گیرد.[۱۱۴] آیه ۶۷۷ سوره مائده نیز قرینهای بر این مدعا است.
تصویر پایین
👇👇
ادامه دارد . . .
علی زیباترین نام جهان است:
#زهراےسہسالہ
اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت
یڪ شب میان ڪوچه بماند چه مے کنے
در بین ازدحام و شلوغے بترسد و
یڪ تن به او ڪمڪ نرساند چه مےڪنی
اَصلا خیال ڪن ڪه ڪسے دختر تورا
در بین جمعیت بڪشاند چه میڪنے
یاڪه خدانڪرده ڪسے روے صورتش
سیــــلے محڪــمےبنشاند چه مے ڪنے
یا فرض ڪن ڪه دخترتو جاے بازے اش
هرشب دعــــاے مرگ بخواند چه میکنے
اَصلا ڪسے بیاید و با تازیانه اش
خاڪ از لباس او بتڪاند چه میکنے
💢دشمن آگاه
حسین(ع) را خوب می شناختند
#تامل_کنید
بسیاری از کسانی که از ابتدا از همان حاکم مدینه ولید بن عتبه تا سپاه حر که در مقابل امام حسین(ع) ایستاند
امام را می شناختند.
وقتی امام، حر را نفرین کردند
حر در جواب گفت کسی در عرب جرات ندارد به من بگوید: مادرت به عزایت بنشیند
حر گفت: میتوانم پاسخ دهم اما بخدا سوگند نمیتوانم #نام_مادر شما را جز به نیکی ببرم
جالب است، حتی #حر هم میدانست
حتی لحظات آخر، وقتی حضرت در گودال بی حال بودند، شمر دستور داد سر حضرت را جدا کنند
اما تبعیت نمیکردند
جرات نداشتند این ننگ را انجام دهند
مستندات فراوانی وجود دارد که #دشمنان حضرت، از مقام ایشان آگاه بودند
اما چرا تبعیت نکردند؟
پاسخ این است:
عوام جاهل
خواص دنیا طلب
شکم های پر از حرام....
فقط دانستن و علم کافی نیست
شهوت مقام و ریاست به کوفیان اجازه نداد تا به جنگ حسین (ع)نروند.
حال خوب💟
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
#اشعار-مهدوی
اي صاحب عصر و زمان آقا امام انس و جان
گردم فدايت مهربان بازآ به جمع عاشقان
اي يار غائب از نظر آقا امام المنتظَر
اي وارث خيرالبشر رخساره بنما بر جهان
آخر نقاب چهره را بردار و آقا جان بيا
ما را ز غم خود کن رها آقا ز هجرت الامان
آقا بيا ما را ببين بازآي و بر چشمم نشين
اي نازنين اي بهترين آخر بده از خود نشان
آقا اميد و يار ما اي دلبر و دلدار ما
آقا بده بر کار ما آخر گشايش يک زمان
بي تو نماند اي مهربان ديگر مرا تاب و توان
از دوريت آرام جان غم را نباشد ترجمان
اي منجي انسان بيا اي صاحب دوران بيا
اي لطف جاويدان بيا در انتظارند مردمان
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
#زبانحال_حضرت_رقیه(س)
بابا،دخترت از دنیا بریده
بدون تو خوشی ندیده
ببین همه موهام سفیده
بابا ،این دلم افروخته بابایی
چشام به در دوخته بابایی
خیلی دلم سوخته بابایی
بابا ، من و تو غم نشوندن
دل من و شکوندن
با آتیش تو خیمه
دامنم و سوزوندن
یه سئوال دارم ،اگه دامن بسوزه چی می شه؟ بچه وحشت می کنه،
عموم کجاست ببینه
دیدی بعضی وقت ها دختر به باباش بعضی حرفارو نمی زنه،اما به عموش می زنه،عمو خیلی وقت ها عاطفی بیشتر محرم دختره،
عموم کجاست ببینه
چی بر سرم آوردن
حق بده تا بمیرم
معجر و از سرم بردن
بابا مگه نگفتی بر می گردم
بیا می خوام دورت بگردم
عمه رو خیلی خسته کردم
بابا خوشی به قلبم دست رد زد
یه بی حیا بهم لگد زد😭
بدی نکردم ولی بد زد😭
وای ...
بابا بد زد
یه جوری زد دو طرفم کبود شد،
ای وای….😭😔
الا لعنته الله علی قوم الظالمین
#التماس_دعا
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴امام حسین - علیه السلام! مولای من : شرمندهایم در عصری زندگی میکنیم که بالاترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران فهم سادهلوحانهای از قیام تو دارد و ما در مقابل یاوهگوییهایش، همان بلندگوی را بر دهانش نکوفتیم.
آقای سید علی اکبر کوثری
از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله علیهالسلام
در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضهخوانی تشریف میبرند.
بچههای آن محله به رسم کودکانهی خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، با چادرهای مشکی و مقنعههای مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه کودکانه و کوچکی در عالم کودکی، در گوشهای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
مرحوم سید علی اکبر میگوید بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیرون بیایم یکی از دختر بچههای محله آمد جلو و گفت آقای کوثری برای ما هم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردهام و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.
هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای مرا گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگوید پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم.
حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچههای قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام عرضه کردم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدالله...
دو جمله روضه خواندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و آمدم بلند بشوم باعجله بروم که یکی از بچهها گفت تا چای روضه را نخورید امکان ندارد بزاریم بروی
رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچهگانشون برایم چای ریخت،چای سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بیمیلی و اکراه استکان را آوردم بالا و برای اینکه بچهها ناراحت نشوند بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا، شب شام غریبان امام حسین خسته و کوفته آمدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود:
آسید علی اکبر مجالس روضه امروز قبول نیست.
گفتم چرا خانوم جان!!!
فرمود:
نیتت خالص برای ما نبود.
برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی،
فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم، و آن روضهای بود که برای آن چند تا بچه کوچک دور از ریا و خالص گوشه محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خوردهای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمائید چه خطایی از من سر زده؟
خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها با اشاره فرمودند: آن چای را من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگوید از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آنها به مجالس با اخلاص و بیریاست
و بعد از آن هر مجلس کوچک و بیبضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد، برکتی فراوان داشت و برای همهی گرفتاریها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند...
سلام
🌠توجه🌠 🌺🌺 🌠توجه🌠
قرار معنوی.
برای تعجیل در امر فرج و گشایش ،هر شب راس ساعت 9 دسته جمعی دعای فرج رو زمزمه میکنیم .تا به لطف خداوند این محرم رو با آقامون در سوگ بنشینیم. بسمالله
🌺 التماس دعا فرج 🌺
روایـت اسـت کـه :
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج ِ مـهـدی (عـج) را زمـزمـه کـند.. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای ِ آن جـوان دعـا مـیـفـرمـایند...
چـه خـوش سـعـادتـن کـسـانـی کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
پس این توفیق را از خود دریغ مکن
🔅جهت تعجیل در فرج امام عاشقان🔅
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
و برای سلامتی محبوب
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_مهـــدی_علیه_السلام:
أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج ، فإن ذلك فرجكم .
برای زود فرا رسیدن فرج (وظهورما)زیاد دعا کنید ، که همان فرج و گشایش شماست.
كمال الدين للصدوق ، ج ۲ ، ص ۴۸۵
@elal_hosain.mp3
3.01M
•| #مداحے_تایم |•
دل شـوره دارم پــسر عمــو
ببـین کہ دست و پام مےلرزه
خـودم شنـیدم کہ مے گـفـتن
سـر حـــسیـن چہ قـدر مےارزه...💔
#دارےمیاےاگہ_میـشہ_نیا
#بہ_جون_مآدرت😭