✨﷽✨
🌼حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که ..
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی: مؤمنین وقتی توبه میکنند، از گناه دوستشان توبه میکنند. گناه دوست که آمرزیده شد، دل خود آدم پاک میشود. توبه که میکنیم، اوّل توبه برای گناه دوست است. اگر دوستانمان گیر داشته باشند، در دستگاه خدا ما را مؤاخذه میکنند. مثل اینکه وقتی شاگردها درس بلد نباشند، از معلّمشان مؤاخذه میکنند.
مسئولیت کوچکترها را از بزرگشان میخواهند. پس روزی هفتاد بار برای گناهان دوستان و زیردستانتان استغفار کنید. همانگونه که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار مینمود. برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید و الاّ راهتان مسدود خواهد بود. وقتی استغفار کنی، دورت خلوت میشود، آنگاه علی علیه السّلام در کنارت مینشیند. استغفار یکی از دو امان الهی است.
حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که تو برای او استغفار نمایی و او هم برای تو. ما باید بار گناه رفقایمان و دوستانمان را تحمّل کنیم و در درگاه حقتعالی برای آنها شفاعت و عذرخواهی کنیم.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
🌿🍁🍂🌿
@shamimmarefat5
👞پا در کفش دیگران!
"بن هاروویتز"، مالک شرکت آپسور، سالها قبل با مشکلی مدیریتی مواجه شد: دو قسمت فوقالعاده موفق شرکت، یعنی پشتیبانی مشتری و مهندسی فروش، باهم به مشکل خورده بودند.
بخش مهندسی فروش، بخش پشتیبانی مشتری را متهم میکرد که به مشتریان پاسخ درست و بهموقع نمی دهد؛ قسمت پشتیبانی مشتری هم بخش فروش را متهم میکرد که فقط دستورات ناقص را مینویسد و پیشنهادهای آنها را برای بهبود نادیده میگیرد.
مشخصاً لازم بود که هر دو بخش با هماهنگی کامل با یکدیگر کار کنند. هر کدام از بخش ها به صورت مجزا خیلی خوب مدیریت می شدند و از کارکنان فوقالعادهای بهره میبردند. درخواست از آنها برای اینکه مسائل را از زاویه دید طرف مقابل نگاه کنند کمک چندانی به حل کشمکش نکرد تا اینکه هاروویتز راه حلی پیدا کرد.
رئیس قسمت پشتیبانی مشتری را بصورت دائم رئیس مهندسی فروش کرد و برعکس. در ابتدا هر دو کاملاً شوکه بودند، اما یک هفته بعد از این که پشت میز دشمنانشان مشغول کار شدند، اختلافاتشان به حداقل رسید. طی هفته های بعد فعالیتهایشان را با هم تنظیم کردند و از آن به بعد بیش از هر دو بخش دیگری با یکدیگر هماهنگ بودند.
اینکه خودتان را در موقعیت رقیبتان تصور کنید به ندرت نتیجه می دهد. قوه تخیل قدرتمندی می طلبد و انگیزه کافی برای این کار وجود ندارد. برای اینکه واقعاً کسی را درک کنید باید در موقعیتش قرار بگیرید، آن هم نه به شکل ذهنی، بلکه عملی. باید جای او باشید و موقعیت رقیب تان را شخصاً تجربه کنید.
عجیب است که ما اینقدر کم از این ترفند استفاده میکنیم. بعضی از شرکتها این مسئله را متوجه شده اند. شرکت "شیندلر" یکی از پیشگامان صنعت تولید آسانسور است. هر کارمند از منشی گرفته تا مدیران عامل، در اولین سال حضورش در شیندلر باید سه هفته در محل نصب آسانسورها کار کند. بدین ترتیب افراد تازهکار، کار در محل پروژه را تجربه می کنند. این کار همچنین این پیام را هم دارد: "آنقدرها خودم را بزرگ نمی بینم که دست به سیاه و سفید نزنم." همین اتفاق به تنهایی رابطه خوب و عمیقی را بین افراد در دپارتمانهای مختلف ایجاد می کند.
فکر کردن و عمل کردن دو روش کاملاً متفاوت برای شناختن دنیا هستند، هر چند اکثر مردم آنها را با هم اشتباه می گیرند. اگر میخواهید استاد ادبیات شوید، مطالعه در رشته ادبیات فوقالعاده است، ولی اصلا فکر نکنید شما را به یک نویسنده خوب تبدیل می کند.
آیا اساتید اخلاق که هر روزه با سوالات اخلاقی مواجه می شوند، آدم های بهتری هستند؟ تحقیقات پژوهشگران نشان داده است که اساتید اخلاق، اخلاقیتر از بقیه رفتار نمیکنند!
هر وقت متوجه شدید فکر کردن و عمل کردن دو دنیای متفاوت دارند، می توانید از این موضوع استفاده مفیدی بکنید. کلیساها، ارتشها و دانشگاهها، ازدرون خودشان افراد تازه را استخدام می کنند. هر فرمانده یک روز سرباز بوده است و شما رئیس دانشگاه نمیشوید مگر آنکه زمانی استادیار بوده باشید.
فکر میکنید مدیرعامل شرکتی مثل والمارت، کسی که نزدیک به ۲ میلیون کارمند دارد، فرمانده مناسبی برای دستور دادن به ۲ میلیون سرباز میشود؟ مسلم است که هیچ ارتشی در جهان به استخدامِ او فکر هم نمی کند!
نتیجه؟
پا در کفش دیگران کردن و قدم زدن با این کفشها ارزشش را دارد. این کار را در مورد مهمترین روابط زندگیتان انجام دهید؛ شریک زندگیتان، مشتریتان، و کارمندتان.
تعویض وظایف، کارآمدترین و سریعترین و کمهزینه ترین روش برای رسیدن به درک متقابل است.
شبیه آن پادشاه معروف باشید که با پوشیدن لباس گدایی خودش را قاطی مردم عادی میکرد. اما چون این کار همیشه ممکن نیست یک پیشنهاد دیگر می دهم: رمان بخوانید. غرق شدن در یک رمان خوب و همراهی کردن با قهرمان اصلی داستان در فراز و نشیبها، یک میانبُر خوب بین فکر کردن و عمل کردن است.
📚هنر خوب زندگی کردن /رولف دوبلی
🌿🍁🍂🌿
@shamimmarefat5
✨﷽✨
✿ عقربی که پنج نفر را می خورد
✍ پیامبر خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، از داخل جهنم عقربی خارج می شود که سر آن عقرب در آسمان هفتم است و دُمش در ته زمین و دهانش هم از مشرق تا مغرب است. آن عقرب مےگوید : «أَینَ مَن حارَبَ اللهَ و رَسُولَه؟» آنهایی که با خدا و پیامبر خدا جنگ داشتند کجا هستند؟
🔹 جبرئیل فرود می آید و می پرسد: «چه کسانی را می خواهی؟ مقصودت از کسانی که با خدا و پیامبر خدا در جنگ بودند چه کسانی است؟» عقرب می گوید: آنها پنج نفرند و من می خواهم آنها را ببلعم:
❶ اول تارِکُ الصَّلوة:
آن کسی که بی نماز از دنیا رفته است، مخصوصاً اگر منکر هم بوده و نماز را قبول نداشته که دیگر هیچ! این عقرب می گوید من ارادۀ تارک الصلوة را دارم. او با خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ بوده است.
❷ دوم مانِعُ الزَّکاة:
کشاورزی که گندم داشته اما زکاتش را نمی داده، گاو و گوسفندش در حد نصاب بوده زکات نمی داده، طلا به میزان بیست مثقال داشته زکاتش را نمی داده، این عقرب می گوید: من به دنبال کسانی هستم که در دنیا زکات نمی دادند.
❸ سوم آکِلُ الرِّبا:
کسانی که نزول می خوردند. در زمان ما هستند کسانی که پول می دهند و نزولش را سر ماه می گیرند. چه قدر گناه دارد.
❹ چهارم شارِبِ الخَمر:
کسانی که شراب می خورند، چهارمین گروهی هستند که آن عقرب به دنبالشان هست.
❺ پنجم قَومٌ یُحَدِّثُونَ فِی المَسجِدِ حَدیثَ الدُّنیا:
مردمی که در مسجد می نشینند و به جای اینکه مباحثه کنند، درس بخوانند، دعا بخوانند، حرف آخرت و مسائل شرعی و قرآن و مفاتیح بزنند، از دنیا صحبت می کنند: امروز دلار چند بود؟ طلا مظنه اش چه قدر بود؟ شنیده ام بالا رفته؟! این حرف ها جایش در مسجد نیست. آن عقرب به دنبال کسانی است که در مسجد از دنیا حرف بزنند.
📚برگرفته از کتاب در محضر مجتهدی
🌿🍁🍂🌿
@shamimmarefat5
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃حدیث داریم بچه وقتی سه سالشه
میشود، این کلمه رو به او یاد بدهید:
لا اله الا الله
@shamimmarefat5
♦️جمعه۱۴مهر مراسم قالیشویان برگزار میشود/در مراسم قالیشویان و جمعه نشلجیها، بازارچه برپا نخواهد شد
🔹جانشین ستاد هماهنگی مراسم سنتی مذهبی قالیشویان کاشان ابراز داشت: عدم ورود هرگونه وسایل نقلیه شخصی به داخل محدوده برگزاری مراسم به جز وسایل نقلیه امدادی وخدماتی و غیره، عدم امکان استقرار چادر و اسکان موقت در صحنها و معابر ورودی به آستان مقدس امامزاده علی بن امام محمد باقر(ع) از دیگر محدودیتها است.
🔹سیدحسین رضوی از عدم امکان برپایی مواکب در حریم راه و محور اصلی کاشان - اردهال داد و گفت: برخورد قانونی با دستفروشان و افراد مخل تردد زائرین توسط اکیپ رفع سد معبر و پشتیبانی نیروهای انتظامی صورت میپذیرد و از طرفی نیز گیت در محور اردهال به نراق ابتدای حوزه استحفاظی شهرستان کاشان پیشبینی شده است.
🔹وی تصریح کرد: با توجه به مصوبه جلسه چهارم ستاد هماهنگی و پس از اخذ مشورت از دستگاههای مرتبط و ملاحظات امنیتی، ایمنی و غیره امسال در حاشیه مراسم قالیشویان و جمعه نشلجیها، بازارچه برپا نخواهد شد و از این رو برای پیشگیری از هرگونه مشکل و یا برخورد با دورهگردها یا دستفروشان ازعزیمت به این منطقه بدین منظور خودداری به عمل آید./تسنیم
🔷کاشون نیوز🔶
#انگیزشی
رسم دنیا در همین است ...
آنکه آمد رفتنی ست
بعدِ رفتن نام نیکت
بر زبانها ماندنی ست ...
تا توانی خلق را از
خود مرنجان با سخن ...
آنکه بالاتر نشیند
آخرش افتادنی ست ...
عمرو جانت گرچه
عمر نوح هم باشد ولی ...
شیشه ی عمرگرانم
عاقبت بشکستنی ست ...
ثروتت بند است
برشب شهرتت با یک تبی ...
عاقبت ثروت به دست
وارثان بسپردنی ست ...
دل مبند بر مال دنیا
مالِ دنیا بی وفاست ...
خرقه ی زرهم بپوشی
سیم و زر نابردنی ست ...
@shamimmarefat5
#انگیزشی
یه چیزایی اگه بشکنه ،
با هیچ چسبی نمیشه درستش کرد ،
مثل : دل آدما ...
یه چیزایی اگه بریزه ،
با هیچ چیزی نمیشه جمعش کرد ،
مثل : آبــرو ...
یه چیزایی را اگه بخوری ،
با هیچ چیزی نمیتونی بریزیش بیرون ،
مثل : مال بچه یتیم ...
یه چیزایی را اونجور که باید ،
قدرشو نمیدونی ، مثل : پدر و مادر !
یه چیزایی را نمیشه تغییر داد ،
مثل : گذشته ...
یه چیزایی را با هیچ پولی نمیشه خرید ،
مثل : محبت ...
و یه چیزایی را نباید از دست داد ،
مثل : دوست واقعی ... !
@shamimmarefat5
✍شیخ مرتضی انصاری
مرحوم (شيخ مرتضى انصارى ) با برادر خود از كاشان به مشهد مقدس مسافرت نمود، پس از آن به تهران آمد، در مدرسه مادرشاه در حجره يكى از طلاب منزل گرفت .
روزى شيخ به همان محصل مختصر پولى داد تا نان خريدارى كند، وقتى برگشت شيخ ديد حلوا هم گرفته و بر روى نان گذاشته است .
به او گفت : پول حلوا را از كجا مى آورى ؟
گفت : به عنوان قرض گرفتم . شيخ فقط آنچه از نان ، حلوائى نبود برداشت و فرمود: من يقين ندارم براى اداءقرض زنده باشم روزى همان طلبه پس از سالها به نجف آمده بود و خدمت شيخ عرض كرد: چه عملى انجام داديد كه به اين مقام رسيديد و خداوند شما را موفق نمود اينك در راءس حوزه علميه قرار گرفته ايد و مرجع همه شيعيان جهان شديد؟
شيخ فرمود: چون جراءت نكردم حتى نان زير حلوا را بخورم ، ولى تو با كمال جراءت نان و حلوا را تناول نمودى.
📚داستانها و پندها 1/ 151
📚 زندگى و شخصيت شيخ انصارى صفحه70
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@shamimmarefat5
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ هر عیب که هست از شیوه ی همسرداری ماست!!
@shamimmarefat5