eitaa logo
کانال شمیم بهشت
786 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
12هزار ویدیو
169 فایل
کانال شمیم بهشت 🌼🌻 🌼🌻یامهدی فاطمه (س) یار مظلومان جهان برای ظهورت دعای فرج میخوانم 🌼🌻بهترین کانال مذهبی و معنوی شمیم بهشت ۰( اللهم عجل الولیک فرج والعافیت ونصر ) @shamimmarefat5 ارتباط با مدیر محترم ⚘⚘⚘⚘ ممنونم که پستها رو فوروارد میکنید نه کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴آثار بی نظیر ذکر ✍ آیت الله (ره) :«ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.»گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات‌ها او را نجات داده‌اند. کسی می‌‌گفت: مادرم چند‌سال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت : پسرم! هیچ‌چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی‌کند ؛ بهترین هدیه که به من می ‌‌دهی ، این ذکر است. 🌸«اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»🌸 @shamimmarefat5
🔘 (اِمّعَه) نباش..! ✅امام كاظم عليه السلام به فضل بن يونس فرمودند: به مردم خوبی برسان و سخنان خوب بگو « وَ لَا تَكُنْ إمّعَةٌ» ( امّعه ) نباش.! عرض كردم: امّعه چيست؟ فرمود: نگو«من با مردم هستم»و«من يكی از مردمم».(که هر طور مردم بودند من هم همانم) همانا رسول خدا صلی الله عليه و آله، فرمود: ای مردم به راستی فقط دو راه آشكار وجود دارد، راه خير و راه شر، پس نبايستی راه شر در نزد شما از راه خير محبوب تر باشد. 📚تحف العقول ج ۲، ص ۴۱۳ ------------------------ ✍🏼 در مکتب اهل بیت علیهم السلام دیدگاه ( گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو ) پذیرفته نیست. صحیح آن است که سبک زندگی ما با معارف اهل بیت علیهم السلام منطبق باشد نه با آنچه جامعه به ما دیکته می کند. @shamimmarefat5
🔴 رویای عجیب ✍مرحوم سید ضیاء الدین دُرّی، از وعاظ بیست سال قبل تهران بود. در سال آخر عمرشان، در شب هشتم یا نهم محرم، جوانی از ایشان می پرسد که مقصود از این شعر حافظ چیست؟ مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد ایشان در پاسخ می فرماید: مراد از «شیخ»، حضرت آدم علیه السلام است که وعده نخوردن گندم را داد، ولی عمل نکرد و مراد از «پیر مغان» امیر المؤمنین علیه السلام است که به وعده عمل کرد و در تمام عمر، نان گندم نخورد. درّی سال بعد برای همان مجلس دعوت می شود، ولی قبل از محرّم از دنیا می رود. دقیقا در همان شب به خواب آن جوان می آید و می گوید: سال قبل برای شعر حافظ معنایی گفتم، ولی وقتی به عالم برزخ منتقل شدم، معنای شعر این طور کشف شد که مراد از «شیخ»، حضرت ابراهیم علیه السلام و منظور از «پیر مغان»، سید الشهدا علیه السلام و مراد از «وعده»، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم وفای به امر کرد ولی سید الشهدا علیه السلام حقیقت وفا را در کربلا در مورد حضرت علی اکبر علیه السلام انجام داد. منبع : مبلغان، شماره 104 @shamimmarefat5
🌾🌾🌾🌾🌾 🌿مرحوم حاج شیخ جعفر مجتهدی می فرمودند: در ایام اقامت در نجف اشرف یک روز که مشغول تلاوت قرآن بودم به این آیه برخورد نمودم که: (کل نفس بما كسبت رهينة الآ أصحاب اليمين) به فکر افتادم که اصحاب یمین چه کسانی هستند که در روز قیامت همه در گرو اعمالشان می باشند الا آنها؟ هر چه جستجو کرده و مراجعه نمودم متوجه این مطلب نشدم تا این که خدمت حضرت امیر(ع) رسیدم و به آقا عرض کردم: مولای من! اصحاب یمین چه کسانی هستند که در گرو عمل شان نمی باشند؟ حضرت فرمودند: شیخ جعفر شما که اهل حساب و عدد هستید، چطور کلمه ی یمین را حساب نکردید؟ هنگامی که کلمهِ یمین را به حروف ابجد حساب کردم متوجه شدم که عدد ۱۱۰ حاصل می شود، در آن موقع فهمیدم که کل نفس بما كسبت رهينه الآ شیعیان حضرت علی، یعنی فردای قیامت همه گرفتار حساب و کتاب اعمالشان هستند، مگر شیعیان و پیروان حضرت امیرالمؤمنین(ع) که به عنایت و شفاعت حضرت مولا، حساب و کتابی بر آنها نیست. 📚لاله ای از ملکوت،-شرح حال و کرامات عارف صاحبدل حاج شیخ جعفر آقای مجتهدی-نشر لاهوت ‌‎‌ ‌@shamimmarefat5
انسان یکی از سه زوایای غیرت را باید داشته باشد؛ یا غیرت دینی، یا غیرت انسانی، یا غیرت ملی. نمی‌شود کسی نام انسان برخود بگذارد فاقد این سه عنصر باشد. روحش شاد @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🌷 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌷 🌷 اگر باور داری خداوند همه کارهایت را می دهد، همان خواهد شد. 🌷اگر باور داری خداوند خیلی راحت روزیت را میرساند، همان خواهد شد. 🌷اگر باور داری خداوند زندگیت را به نحو احسن مدیریت می کند، همان خواهد شد. 🌷اگر باور داری خداوند نگهبان و حفاظت کننده، جسم و جان و فرزند و همسر و زندگی و کار و مال و خانواده همه چیزهای توست، همان خواهد شد. 🌷خداوند به اندازه درک و باورهای تو، به تو جهانش را نشانت می دهد. 🌷از هر نظر خیالت راحت باشد. تمام زندگیت را به خداوند بسپار و شکرگزارش باش. 🌷تو تنها نیستی.... خدا را داری🌷 🌷آرزو می کنیم در ایـن روز زیبـا دلتـون پـر از محبت هر روز تون پُر از رحمت زندگیتـون پر از بـرکت لحظه‌هاتون پر از موفقیت و عاقبتتون ختم به خیر باشه امـیدوارم در کنـار عـزیـزان یکشنبه خوبی پیش رو داشته باشید🌷 🌷سلام صبحتان بخیر وشادی 🌷 @shamimmarefat5
چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی كه لذتش میرود و كیفر آن میماند، و عملی كه رنج آن میگذرد و پاداش آن ماندگار است! -‌نهج‌البلاغه ،حکمت ۱۲۱- سلام صبح شما بخیر ونیکی وسلامت ‎ @shamimmarefat5
اوضاع زمانه، هیچ سامان نگرفت دورِ شب و روز نیز پایان نگرفت یک عمر، اسیر خشک‌سالی بودیم ابر آمد و بغض کرد و باران نگرفت
امام علی علیه السلام انسان صبوروشکببا پیروزی را از دست نمی دهد اگرچه زمان آن طولانی شود @shamimmarefat5
صائب چه قشنگ میگه: از دهان گل شنيدم بر سر بازار گفت هر که با ناکس نشيند عاقبت رسوا شود گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی داره میگه به هر ننه قمری دل نبند😉🌺 @shamimmarefat5
✨﷽✨ ✍️ استاد فاطمی نیا علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیری ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و ... اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن. تو خونه مون پر نمیزنن... ذکر نمیگن. خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت. پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا. حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟ چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟ ❶ حدیث کسا زیاد بخونیم. ❷ سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه. ❸ نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره. ❹ چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه. ❺ توی خونه داد نزنیم. حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم. فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن. ❻ حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه. ❼ سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم. ❽ وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست. @shamimmarefat5
🔰پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند. ✍️ خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند. به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.» حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم. شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم. پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم. صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم. حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد. پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند. 📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» خاطرات خود نوشت شهید سلیمانی @shamimmarefat5
بزرگی میگفت: خشم ۳ حرف داره، عشق هم همینطور گریه ۴ حرف داره، خنده هم همینطور دروغ ‌۴ حرف داره، راست هم‌همینطور منفی ۴ حرف داره، مثبت هم همینطور دشمنی ۵ حرف داره، دوستی هم همینطور ناکامی ۶ حرف داره، پیروزی هم همینطور زندگی دو طرفه‌ست طرف درستش رو انتخاب کن...!" @shamimmarefat5
✨﷽✨ 🔴شیطان و خطر وسواس و شک ✍️زراره و ابوبصیر می‌گویند: به امام صادق علیه السلام عرض کردیم: مردی در نماز شک می‌کند که چند رکعت خوانده و چند رکعت مانده و هرچه نمازش را تکرار می‌کند باز همین شک و وسواس را دارد. چه کند؟ حضرت فرمودند:« به شک خود اعتنا نکند و نمازش را با همان وضع به آخر برساند. سپس فرمودند: وسواس کار شیطان است، شیطان خبیث را با شکستن نماز و تکرار آن به طمع نیندازید و به او اجازه نفوذ ندهید، زیرا که او دست بردار نیست، بار دیگر شما را به وسوسه و شک می‌اندازد، بنابراین به شک خود اعتنا نکنید. وقتی شما اعتنا نکردید او مأیوس شده و به سراغ شما نخواهد آمد. إنما یرید الخبیث أن یطاع فإذا عصی لم یعد إلی أحدکم: به راستی شیطان ناپاک می‌خواهد از او پیروی شود. پس هرگاه از او پیروی نشد دیگر به سوی شما باز نمی‌گردد. آری! وسواسی بودن نه تنها در نماز، کار شیطان است بلکه در کارهای دیگر نیز کار اوست و یک نوع مرض روحی و روانی است که باید جداً از آن پرهیز نمود. 📚بحارالانوار، ج27، ص8 @shamimmarefat5
29.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ارثی که امیرالمومنین (علیه‌السلام) برای شیعیان گذاشت ...!!! 👤استاد حامد کاشانی @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طلا تویی نه اون چیزی که پیدا کردی! 👈 محکوم مالی‌ام، اومدم مرخصی @shamimmarefat5
⤵️ ۴-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ بِغَوَایَتِی أَوْ خَدَعْتُهُ بِحِیلَتِی فَعَلَّمْتُهُ مِنْهُ مَا جَهِلَ وَ عَمَّیْتُ عَلَیْهِ مِنْهُ مَا عَلِمَ وَ لَقِیتُکَ غَداً بِأَوْزَارِی وَ أَوْزَارٍ مَعَأَوْزَارِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ. بند ۴: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریب کاری به سوی آن کشاندم و با نقشه و خدعه او را فریب دادم؛ آنگاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلوی دید او را از آنچه میدانست گرفتم و میدانم که فردای قیامت باید با وزر و وبال گناه دیگران، علاوه بر گناه خود، با تو ملاقات کنم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! منابع: دارالسلام- علامه نوری📚 @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹تشییع پیکر یک شهید در روستایی که‌ شهید ‌نداشت‌🌹 مردم روستای کهنوج معزآباد در حالی که آرزوی حضور شهید گمنام را داشتند پیکر مطهر شهیده یعقوبی نخستین شهید این روستا را بر روی دستان خود تشییع کردند. ، ۱۶ سال بیشتر نداشت. این شهیده ۱۳ دی‌ماه امسال همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برای زیارت مرقد مطهر این شهید بزرگوار راهی کرمان شد که متاسفانه در این انفجار تروریستی به شهادت رسید. @shamimmarefat5
🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁 🔆گفتگوى دو مكار روزگار روزى معاويه به عمروعاص گفت : اى عمروعاص ! كداميك از ما زيرك تر و سياستمدارتر هستيم ؟ عمروعاص گفت : من مرد هوشيارى هستم و تو مرد انديشه ! معاويه گفت : بر منفعت من سخن گفتى . اما، من در هوشيارى هم از تو زيرك ترم . عمروعاص گفت : اين زيركى تو آن روز كه قرآنها بر سر نيزه بالا رفت كجا بود؟ گفت : تو آن روز با نقشه ماهرانه بر من پيروز شدى و زيركى ات را نشان دادى . آن روز گذشته است و اكنون مى خواهم مطلبى از تو بپرسم ، به شرط اينكه در جواب راست بگويى . عمرو گفت : به خدا دروغ زشت است ! دروغ نخواهم گفت . هر چه مى خواهى بپرس در پاسخ راست خواهم گفت . معاويه گفت : از آن روز كه با من هستى آيا در مورد من حيله كرده اى يا نه ؟ عمروعاص گفت : نه ! هرگز! معاويه : چرا! در همه جا نه ، ولى در ميدان جنگى ، نسبت به من حيله كردى ! عمروعاص : كدام ميدان ؟ معاويه : روزى كه على بن ابيطالب مرا براى مبارزه به ميدان طلبيد. من با تو مشورت كردم و گفتم عمروعاص راءى تو چيست ؟ بروم به جنگ على يا نه ؟ گفتى او مرد بزرگوارى است . راءى تان بر اين شد كه به ميدان على بروم و حال آنكه تو او را به خوبى مى شناختى . در اين جا به من حيله كردى . عمروعاص : اى معاويه ! مرد بزرگوار و والامقام تو را به مبارزه خواسته بود. يكى از اين دو خوبى نصيب شما مى شد؛ يا او را مى كشتى در اين صورت يكى از قهرمانان نام آور را كشته بودى ، مقام و شرف تو بالا مى رفت و در ميان قهرمانان روى زمين بى رقيب مى گشتى و اگر او تو را مى كشت ، در اين وقت به شهيدان و صالحان مى پيوستى . معاويه : عمروعاص ! اين حيله گرى تو ديگر بدتر از اولى است زيرا به خدا سوگند مى دانستم كه اگر على را بكشم به دوزخ مى روم و چنانچه او مرا بكشد باز به دوزخ مى روم . عمروعاص : پس چه باعث شد به جنگ او نرفتى ؟ معاويه : الملك عقيم سلطنت نازا و خوش آيند همه است به خاطر حكومت چند روزه دنيا به جنگ على نرفتم ، تا كشته نشوم . سپس گفت : اما عمروعاص اين سخن را جز من و تو كسى نشنود. 📚بحار: ج 22، ص 272. 🍁🔅🍁🔅🍁 @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گویند : مرغیست به نام « آمین » ! مرغی آسمانی در بلندترین نقطهٔ آسمان آنجا که بخدا نزدیکتر است می پَرَدو سخن می گوید او شنوا ترین موجود ِ جهان ِ هستی است هر چیز را که می شنود ، دوباره بنام فرد ِ گوینده آنرا تکرار می کند و آمین می گوید این است که همهٔ آیین ها می گویند مراقب کلامت باش ! این است که می گویند تنها صداست که می ماند این است که می گویند دیگران را دعا کنید ! این است که اگر دیگرانی را نفرین کنیم روزی خود ِ ما دچار آن خواهیم بود مرغ آمین هر آنچه که بگوئیم را با اسم خود ِ ما ، جمع می کند و به خداوند اعلام می کند آنگاه در انتهای جمله آمیـن می گوید @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تدبر در آیات قرآن: ۱- سرچشمه جدال ناآگاهان، غرور و تکبّر است. «ثانِىَ عِطفه» ۲- کیفر با گناه تناسب دارد. کیفر متـــکبّر خوارى است. «فى الدّنیا خِزى» ۳- متکبّر، در همین دنیا بد عاقبت است. «فى الدّنیا خِزى» سوره حج🌟 @shamimmarefat5
🍂🍁ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد🍂🍁 @shamimmarefat5
🍁 پیدا کردن نقطه ضعف های دیگران کمی هوش می خواهد ؛ اما سوء استفاده نکردن از آنها ، مقدار زیادی شعور @shamimmarefat5