eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
24.9هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
18.1هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یکشنبه 25 فروردین ماهتون بخیر🌹 🌼صبحتون پر از محبت 🌺سهم امروزتون خوبی 🌸سهم زندگیتون عشق 🌼سهم قلبتون مهربونی 🌺سهم چشمتون زیبایی 🌸و سهم عمرتون عزت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊راههای ساده برای بهبود انرژی ⚜سالم خوری 🔅پیاده روی ⚜چرت زدن 🔅خوردن صبحانه ⚜خندیدن حتی مصنوعی 🔅نوشیدن آب بیشتر ⚜مصرف نان کامل سبوس دار و فیبر 🔅میان وعده سالم مثل خشکبار 👇👇👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💫اگر کسی را سحر کرده باشند روز یکشنبه این سوره را ( ) بنویسد و بشویند و کسی که سحر شده از آن آب بیاشامد سحر او باطل می شود💫 📚درمان با قرآن ص 131
‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣3⃣1⃣ دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم. سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانه ها نبود. برای اینکه بچه ها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه تنشان می کردم. یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچه ها خوابیده بودند. پیت های بیست لیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانه ما فاصله زیادی داشت. مردم جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیت های نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جا به جا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم. هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندان هایم به هم می خورد. دیدم این طور نمی شود. برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه ها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند. یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه. ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣3⃣1⃣ اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی. از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم. از یک طرف حواسم پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم. مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم نمی خواست صاحب خانه متوجه شود و بیاید کمکم. به همین خاطر آرام آرام و بی صدا پیت اولی را از پله ها بالا بردم و نیم ساعت بعد آمدم و پیت دومی را بردم. دیگر داشتم از هوش می رفتم. از خستگی افتادم وسط هال. خدیجه و معصومه با شادی از سر و کولم بالا می رفتند؛ اما آن قدر خسته بودم و دست و پا و کمرم درد می کرد، که نمی توانستم حتی به رویشان بخندم. خداخدا می کردم بچه ها بخوابند تا من هم استراحت بکنم؛ اما بچه ها گرسنه بودند و باید بلند می شدم، شام درست می کردم. تقریباً هر روز وضعیت قرمز می شد. ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
🌺فاطمه(س)فرمودند: ✍🏻ازپدرم رسول خدا(ص)درباره ی مردان و زنانی که به نمازشان اهمیت نمیدهندوسبک میشمارندسوال کردم که جزای آنهاچیست❓ ⇦🌺پیامبر اکرم(ص)فرمود: خداوندآنها رابه۱۵بلاگرفتارمیکند: 👈🏻 دردنیا: ۱و۲.برکت را ازعمر و رزق وروزی اومیگیرد؛ ۳.سیمای(نیک)صالحین را ازچهره اش محومیکند؛ ۴. هرکاری بکند،بدون پاداش خواهدبود؛ ۵.دعایش مستجاب نخواهد شد؛ ۶.برای وی بهره ای ازدعای صالحین نخواهد بود. 👈🏻 هنگام مرگ: ۷.خوار وذلیل میمیرد؛ ۸و۹گرسنه وتشنه جان خواهد داد،به طوریکه اگرازهمه ی نهرهای دنیابه اوآب داده شود،تشنگی او برطرف نخواهد شد؛ 👈🏻 درقبر: ۱۰.خداوند فرشته ای رابرمیگزیندتا آسایش اورادرقبرسلب نماید؛ ۱۱.قبرش راتنگ گرداند؛ ۱۲.قبرش تاریک خواهدبود؛ 👈🏻 درقیامت: ۱۳.ملکی او را به سوی موقف حساب می کشاند، درحالیکه مردم اورامینگرند؛ ۱۴.حسابرسی اودرقیامت سخت خواهدبود؛ ۱۵.خداوندبانظر رحمت به اونمی نگرد،و اورا ازگناه پاک نمی کندوبرای اوعذاب دردناک است. 📚مستدرک الوسائل ج۲۳ص۳ 🌺امام علی(ع): 🌿آدمی زاده شبیه ترین چیز به ترازوست،با نادانی سبک میشودوباعلم ودانش سنگین میشود. 📖 تحف العقول۲۱۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۴۷﴾ ✨حق از جانب پروردگار توست پس مبادا ✨از ترديدكنندگان باشى (۱۴۷) 📚 سوره مبارکه البقرة ✍ آیه ۱۴۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 ⁉️یه سوالی شرعی که خیلی‌ها می‌پرسن و اتفاقا بسیار کاربردی هم هست👇👇 🔸فرشی که توسط بچه نجس شده یا اینکه خون روی آن ریخته چه طور پاک میشه؟ 💠 در کمتر از 2 دقیقه بیاموزید و برای دوستان‌تان بفرستید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
1 ✴️مدیریت دعوا اگرآژیر دعوا،به صدا دراومد؛ سریع ومحترمانه،محل را ترک کنید! ⛔️وقت رفتن به هم زدن در،توهین،تمسخر،کنایه ممنوع. فعلاسکوت کنید بعداحرفاتونُ محترمانه بزنین. http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
اگر می خواهید، فرزندان شاکر و داشته باشید؛ باید دائما در مقابل بچه ها زحمات همسرتان را یادآوری کنید و از هم، تشکر کنید. بدگویی از همسر باعث میشود که فرزندان احترام به پدرومادر نزارن 👨‍👩‍👧‍👦 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆
📚 📚 ⚡️هر چه کنی به خود کنی ، گر همه نیک و بد کنی⚡️ درویشی بود که در کوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: "هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی" اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در می‌آورم. که هر روز مزاحم آسایش ما میشود. زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که هرچه کنی به خود نمی‌کنی. کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده وخسته و گرسنه‌ام کمی نان به من بده. درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم !پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش می‌زد و شیون می‌کرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم . آنچه را که امروز به اختیار میکاریم فردا به اجبار درو میکنیم ... پس در حد اختیار ، در نحوه ی افکار و کردار و گفتار بیشتر تامل کنیم... @tafakornab @shamimrezvan
✍خوردن روزی ۱۴عـدد بادام درختی و بصورتیکه مانند آدامس جویده شود تا جذب بزاقی صورت گیرد و میزان هموگلوبین خون را بسیار بالا خواهد برد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ❣هرگز چهار چیز را در زندگیت نشکن ، اعتماد ، قول ، رابطه و قلب .. اینها وقتی می شکنند ، صدا ندارند اما درد بسیاری دارند ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh