eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25.7هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
18.2هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂توسل به امام رضا‌(‌ع‌)🍂 ✍۷روز۷مرتبه⇦سوره یس⇨ رابخواند واز روزشنبه شروع کند تاروزجمعه ختم نماید،وقت خواندن درخلوت باشد مقصود اوحاصل شود ڪلیڪ↩️http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم💗 من امروز بر روی خواسته‌هایم تمرکز میکنم و میدانم که خداوند، و کائنات تمام خواسته‌هایم رابرآورده می‌کنند. پروردگاراسپاسگزارم❣ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی ✍فرزند کوچک من 🍃هر روز که می گذشت علاقه ام بهش بیشتر می شد … لقم اسب سرکش بود … و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود … چشمم به دهنش بود … تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم … من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم … 🌹 می ترسیدم ازش چیزی بخوام … علی یه طلبه ساده بود … می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته … چیزی بخوام که شرمنده من بشه … هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت … مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره … تمام توانش همین قدره … . 🌹علی الخصوص زمانی که فهمید باردارم … اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد … دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم … این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد … مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی … نباید به زن رو داد … 🍃 اگر رو بدی سوارت میشه … اما علی گوشش بدهکار نبود … منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده … با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو بکنه … فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم … و دائم الوضو باشم … 🌹 منم که مطیع محضش شده بودم … باورش داشتم … ۹ ماه گذشت … ۹ ماهی که برای من، تمامش شادی بود … اما با شادی تموم نشد … وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد … مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده … 🍃اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت … لابد به خاطر دختر دخترزات … مژدگانی هم می خوای؟ … و تلفن رو قطع کرد … مادرم پای تلفن خشکش زده بود … و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد  ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی ✍زینت علی 🌹مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت … بیشتر نگران علی و خانواده اش بود … و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم … . 🍃هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده … تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه … چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت … نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم … خنده روی لبش خشک شد … با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد … چقدر گذشت؟ 🌹نمی دونم … مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین … – شرمنده ام علی آقا … دختره … نگاهش خیلی جدی شد … هرگز اون طوری ندیده بودمش … با همون حالت، رو کرد به مادرم … حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید 🍃… مادرم با ترس … در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون … اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش … دیگه اشک نبود… با صدای بلند زدم زیر گریه … بدجور دلم سوخته بود … – خانم گلم … آخه چرا ناشکری می کنی؟ … 🌹دختر رحمت خداست … برکت زندگیه … خدا به هر کی نظر کنه بهش دختر میده … عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود … و من بلند و بلند تر گریه می کردم … با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد … 🍃 و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاق … با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه … بغلش کرد … در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار داد … چند لحظه بهش خیره شد … حتی پلک نمی زد … در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود … 🌹دانه های اشک از چشمش سرازیر شد … – بچه اوله و این همه زحمت کشیدی … حق خودته که اسمش رو بزاری … اما من می خوام پیش دستی کنم … مکث کوتاهی کرد … زینب یعنی زینت پدر … پیشونیش رو بوسید … خوش آمدی زینب خانم … و من هنوز گریه می کردم … اما نه از غصه، ترس و نگرانی … @tafakornab @shamimrezvan http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌ ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
✨وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ✨وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿۴۲﴾ ✨و فرمانروايى آسمانها و زمين ✨از آن خداست و بازگشت ✨همه به سوى خداست (۴۲) 📚 سوره مبارکه النور ✍ آیه ۴۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 ✜ سوال : کسى که عمداً نماز را ترک کند یا سبک بشمارد، چه حکمى دارد؟👆👆 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹 (ص) : 🔹 هر كس به زنى آزار برساند تا آن زن [ با بخشيدن مهريه اش]، جان خود را از او بخرد، خداى متعال، براى آن مرد به كيفرى (مجازاتى) كمتر از آتش رضايت نداده است؛ چرا كه خداوند متعال براى زن، همان‌گونه به خشم مى آيد كه به خاطر يتيم به خشم مى آيد. 📚ثواب الأعمال :ص٣٣٦ ح ١ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
وقتی ازدواج کردید و متاهل شدید؛ با این جمله برای همیشه خداحافظی کنید: «حق با من است!» @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
اگر فرزندتان دچار دروغگویی‌شده است‌احتیاج به محبت بی قید و شرط و نوازش‌دارد از جنبه های مثبت رفتار و اخلاقش‌تعریف کنید او را بستایید تا نیازی به افتخارهای واهی نداشته باشد @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
می‌دونیدضرب المثل از کجا اومده ؟ منظور از سیم (سکه نقره‌ای‌ست) و سیم آخر یعنی آخرین سکه‌ای که ته جیب مانده است. گویا قمار بازان کهنه کار وقتی که مرتبا می‌باخته‌اند دست آخر به امید یافتن راه نجاتی در نومیدی آخرین سکه سیمین خود را هم خرج می‌کرده‌اند و اصطلاحا می‌گفتند : این هم از سیم آخر ! @tafakornab @shamimrezvan
معجون تعادل اعصاب 👈برای حفظ تعادل اعصاب مخلوط عسل و دارچین میل کنید. زیراعسل به ایجادآرامش کمک کرده ودارچین مدت آن را افزایش می دهد.🍯 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🌹اين 5 كار رو همين الان ترك كن: 🌹سعى در راضى كردن همه 🌹سركوب كردن خودت 🌹در گذشته زندگى كردن 🌹ترس از تغيير 🌹بيش از حد فكر كردن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💥 شــــروع از 👌👌 فقط باید از شنبه✅ شروع بشه و تا 40 روز خونده بشه هر کسی این ختمو برداشته روز دوم و سوم بهش رسیده😍 =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره 💐میتونی از همین امروز که میشه شنبه شروع کنی ان شاءالله به حاجتت برسی.سوره ها به ترتیب روز میخونی روزی یکبار (یعنی تا چهل روز طبق این لیست روزی یک بار سوره خاص اون روز رو که گفته بخوانید ) 📚قرآن درمانی @shamimrezvan ღگشا👆👆