924.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸در اولین آدینه اسفند ماه
🍃براتون آرزو می کنم
🌸یک روز پر از آرامش
🍃یک عالمه شادی از ته دل
🌸ساعاتی دوست داشتنی
🍃یک عالمه دلخوشی
🌸وروزی پر از خاطرات
🍃 قشنگ وماندنی...
🌸در کنار عزیزانتون
🍃 آدینه مبارک
#آیه_درمانی #زیاد_شدن_روزی
❇️⇦ هر کس با ایمان این آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن در روز جمعه بعد از آنکه مردم از نماز جمعه فارغ شوند بنویسد و در منزل خود یا دکان خود بیاویزد روزی بر وی فراخ گردد و بکرت و خیر بسیار در مال و ثروت و کاسبیش ایجاد شود و در تجارت سود بسیار بیند
✨ آیه ۱۰ سوره اعراف ⇩⇩
❗️وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ❗️
📚خواص آیات قرآن کریم
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
#سوره_درمانی
#مسخ_کردن_ونرم_کردن_قلب_معشوق
🍃🌸ختم سوره توحید بصورتی خاص
✍🏻برای این ختم ابتدا روز جمعه غسل کند و دو رکعت نماز حاجت بجای آورد و به نیت مطلوب صلوات فرستد و شروع کند به خواندن آن. تا هفت روز، روزی ۲۴۶ مرتبه سوره توحید را بخواند و هر روز در خاتمه، آخرین سوره را اینچنین بخواند:
🍃🌸بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
قُل هُوَ اللهُ احَدُ (یاجَبرَئیلُ) اللهُ الصَّمَدُ (یامیکائیلُ) لَم یَلِد وَ لَم یُولَد (یااسرافیلُ) وَلَم یَکُن لَهُ کُفُواً احَدٌ (یادَردائیلُ اجیبُونی وَلَیِّن قَلبَ فُلانِ بنِ فُلانِ (نام مطلوب) لی وَ سَخَّرهُ بِحَقِ کُن فَیَکُونُ) و روز آخر ۲۴۹ بار که جمعا ۱۷۲۵ بار شود.
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت شصت و چهارم: ✍جراحی با طعم عشق
.
♥️برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید…
شده بودم دستیار دایسون…
انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم…
باورم نمی شد…
کم مشکل داشتم که به لطف ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد…
دلم می خواست رسما گریه کنم…
🦋برای اولین عمل آماده شده بودیم، داشت دست هاش رو می شست…
همین که چشمش بهم افتاد با حالت خاصی لبخند زد ولی سریع لبخندش رو جمع کرد…
– من موقع کار آدم جدی و دقیقی هستم و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن …
♥️داشتم از خجالت نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم…
زیرچشمی بهم نگاه می کردن و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود…
چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم:
– اگر این خصوصیاتی که گفتید، در مورد شما صدق می کرد، می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصاب جراح بازی کنید…
حتی اگر دستیار باشه…
🦋خندید … سرش رو آورد جلو…
– مشکلی نیست، انجام این عمل برای من مثل آب خوردنه…
اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی…
برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست از صمیم قلب بزنم یه نفر رو له کنم…
♥️با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود حاضر بشم…
البته تمرین خوبی هم برای صبر و کنترل اعصاب بود…
چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در مورد شخصیتش نطق می کرد و من چاره ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم…
🦋توی بیمارستان سوژه همه شده بدیم … به نوبت جراحی های ما می گفتن…
جراحی عاشقانه!!!!
#ادامه_دارد...
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت شصت و پنجم:✍ برو دایسون .
.
❤️یکی از بچه ها موقع خوردن نهار، رسما من رو خطاب قرار داد:
. – واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی…
اون یه مرد جذاب و نابغه است و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه… .
🦋همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد و من فقط نگاه می کردم…
واقعا نمی دونستم چی باید بگم یا دیگه به چی فکر کنم…
❤️برنامه فشرده و سنگین بیمارستان، فشار دو برابر عمل های جراحی، تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه، حالا هم که…
🦋چند لحظه بهش نگاه کردم، با دیدن نگاه خسته من ساکت شد…
از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون…
خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم…
❤️سرمای سختی خورده بودم…
با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن…
تب بالا، سر درد و سرگیجه…
حالم خیلی خراب بود، توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد… چشم هام می سوخت و به سختی باز شد…
🦋پرده اشک جلوی چشمم، نگذاشت اسم رو درست ببینم، فکر کردم شاید از بیمارستانه…
اما دایسون بود…
تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن…
.❤️– چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست…
گریه ام گرفت…
حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم …
با اون حال، حالا باید … حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم…
🦋– حتی اگر در حال مرگ هم باشم، اصلا به شما مربوط نیست… .
و تلفن رو قطع کردم…
به زحمت صدام در می اومد…
صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود…
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#حدیث_مهدوی #انتظار_در_آخرالزمان
✍مفضّل بن عمر جعفىّ از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمودند:
همانا صاحب اين امر داراى دو غيبت است يكى از آن دو چندان به درازا مى كشد كه پاره اى از مردم بگويند: مرده است، و بعضى گويند: كشته شده، و عدّهاى از ايشان مى گويند: او رفته است.
و از اصحابش جز افراد اندكى كسى بر امر او باقى نمی ماند و از جايگاهش هيچ كس از دوست و بيگانه آگاهى نمى يابد مگر همان خدمتگزارى كه به كارهاى او مى رسد.
📚 الغيبة( للنعماني)، ص: ۱۷۱
#احکام_شرعی #مطهرات
تطهیر پتوی نجس با لباس شویی اتوماتیک...
✍ نظر آیت الله خامنه ای
1⃣ اول عین نجاست برطرف شود
2⃣ اگر دو بار با اب قلیل شسته شود و اب تخلیه شود پاک است
3⃣ اگر متصل به اب لوله کشی باشد ،با یک مرتبه پاک است
#هرروزیک_آیه
✨وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا
✨أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى
✨كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿۸۶﴾
✨و چون به شما درود گفته شد
✨شما به صورتى بهتر از آن درود گوييد
✨يا همان را در پاسخ برگردانيد
✨كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است (۸۶)
📚سوره مبارکه النساء
✍آیه ۸۶
#آیه_درمانے
🌻فایده عجیبه در اجابت دعا🔸
🌸✨نقل است ؛ جهت اجابت دعا ، آیت الکرسی را در روز جمعه بعد از عصر در خلوت هفتاد (70) مرتبه بخواند .
🌸✨پس از این عمل در قلبش کیفیت و حالتی عجیب پیدا می شود تا هر دعا که می خواهد قبول گردد.
📚خزینه الاسرار ، ص87
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
هدایت شده از خانواده بهشتی
#همسرانه
رابطه مثل یک الاکلنگ میماند.
بایدنوبتی یک طرف #کوتاه بیاید.اگر همیشه فقط یک نفرکوتاه بیاید ،
پس ازمدتی هردونفر زده میشوند ؛
یکی ازبالا ماندن ودیگری ازپایین ماندن...!
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند👬👨👩👦👦
#مخصوص_والدین
✅ به نوجوانتان #مسوولیت دهید. البته به صورت پیشنهادی نه دستوری.
💟 نوجوان های مسوولیت پذیر در زندگی موفق تر هستند.
@zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
#حکایت_وصل_مهدی_عج
🌹یکی از علما، آرزوی زیارت امام زمان را داشت و از عدم موفقیت خود، رنج می برد.
شبهای چهارشنبه به «مسجد سهله» می رفت و به عبادت می پرداخت، تا شاید توفیق دیدار آن محبوب عاشقان نصیبش گردد.
مدتها کوشید ولی به نتیجه نرسید. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف و اعداد متوسل شد، چله ها نشست و ریاضتها کشید، اما باز هم نتیجه ای نگرفت. ولی شب بیداریهای فراوان و مناجاتهای سحرگاهان، صفای باطنی در او ایجاد کرده بود.
روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان (عجل الله فرجه) برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر سفر کنی».
به عشق دیدار، رنج این مسافرت توانفرسا را بر خود هموار کرد و پس از چند روز به آن شهر رسید. در آنجا نیز چله گرفت و به ریاضت مشغول شد. روز سی و هفتم و یا سی و هشتم به او گفتند: «الان حضرت بقیة اللّه (عجل الله فرجه)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند، هم اکنون برخیز و به خدمت حضرت شرفیاب شو!»
با اشتیاق ازجا برخاست. به دکان پیرمرد رفت. وقتی رسید دید حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) آنجا نشسته اند و با پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز می گویند. همین که سلام کرد، حضرت پاسخ فرمودند و اشاره به سکوت کردند.
در این حال، دید پیرزنی ناتوان و قد خمیده، عصا زنان آمد و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: اگر ممکن است برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی بخرید که من به سه شاهی پول نیاز دارم. پیرمرد قفل را گرفت و نگاه کرد و دید بی عیب و سالم است، ...
پیرمرد با کمال سادگی گفت: خواهرم! تو مسلمانی، من هم که مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم منفعت ببرم، به هفت شاهی می خرم ...
شاید پیرزن باور نمی کرد که این مرد درست می گوید، ناراحت شده بود و با خود می گفت: من خودم می گویم هیچ کس به این مبلغ راضی نشده است، التماس کردم که سه شاهی خریداری کنند، قبول نکردند؛ زیرا مقصود من با ده دینار (دو شاهی) انجام نمی گیرد و سه شاهی پول مورد احتیاج من است.
پیرمرد هفت شاهی به آن زن داد و قفل را خرید؛ همین که پیرزن رفت امام (عجل الله فرجه) به من فرمودند:
«آقای عزیز! دیدی و این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید تا ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جفر متوسل شدن سودی ندارد. عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کرده ام، زیرا این مرد، دیندار است و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار، این پیرزن عرض حاجت کرد و چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه در مقام آن بودند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمی گذرد، مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجوئی و احوالپرسی می کنم.»
@tafakornab
@shamimrezvan
#حدیث_سلامتے 👈انجیر بمب خاصیت 😍
🌹پیامبرص فرمودند انجیر بخورید 😊
خدا تو قران به انجیر قسم خورده 😊
🌹هر کمبود و ضعفی در بدن دارید با ۷ عدد انجیر درمان کنید
👌داخل یک لیوان حاوی نصف اب نصف گلاب حدود ۷ ساعت خیس کنید بخورید
بیمارای سختی با این نسخه خوب شدن😍
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh