4_6050749372554020243.mp3
3.45M
🍀 سلام_حضرت_عشق🍀
🌹هر روز، صبح زود🌤
🕊بہ گوشم صداے توسٺ
🌹"حَےّ عَلَے الحسین،
🕊وَ حَےّ عَلَے الحَرم"
🌹با یڪ سلام✋
🕊رو بہ شما ، رو بہ ڪربلا
🌹جا مےدهم
🕊میان دلم یڪ بغل حرم
🌹صبحم به نام شما
🕊یا سیدالشـهدا
🌹السلام علی الحسین
🕊و علی علی بن الحسین
🌹و علی اولاد الحسین
🕊و علی اصحاب الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام
🍃به چهارشنبه 14🌺 اسفند ماه
خوش آمدین
🌸16 قدم تا بهار
🍃آرزو می کنم
🌸توی آخرین ماه سال
🍃اگه فارغید ،عاشق بشید
🌸و اگه عاشقید،عاشق تر...
🍃آرزو میکنم
🌸چشماتون ازشادی برق بزنه
🍃لبتون پر از خنده باشه
🌸آرزو میکنم
🍃روزای آخرسال تون پُر از
🌸حسِ خوبِ با هم بودن باشه
🍃و هر شبتون یکی زیر گوشِتون
🌸 زمزمه کنه که چقد زیاد
🍃دوسِتون داره...و
🌸زندگیتون پراز خیروبرکت باشه
#آیه_روز☝️#پرورگاراگناهان_ماراببخش
🌎اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #چهارشنبه 14 اسفند ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:07
☀️طلوع آفتاب: 06:30
🌝اذان ظهر: 12:16
🌑غروب آفتاب: 18:02
🌖اذان مغرب: 18:21
🌓نیمه شب شرعی: 23:35
چگونه مبتلایان کروناویروس خفیف را در خانه درمان کنیم؟
#پیام_سلامتے
▫️موارد خفیف بیماری کرونا به درمان دارویی احتیاج ندارد و استراحت در منزل و مراقبت های خانگی منجر به بهبود آن می شود. بنابراین در موارد خفیف بیماری کرونا استراحت در بستر، خوردن مایعات فراوان، مصرف مرکبات، سبزی تازه و میوه تازه در بهبود بیماری بسیار موثر است
▫️در عین حال توصیه میشود که مبتلایان به نوع خفیف کرونا، نوعی خودقرنطینگی اختیار کنند. به این صورت که در یک اتاق بروند و در را ببندند و سعی کنند که با سایر افراد خانواده تماس نداشته و دست ندهند. همچنین هم بیمار و هم اعضای خانواده، دست هایشان را به طور مرتب با اب و صابون بشویند
+ طول دوره نوع خفیف بیماری کرونا با مراقبت های خانگی بین پنج تا هفت روز بهبود می یابد. علائم این بیماری شامل تب، سرفه، سردرد و تنگی نفس است
#نورمعنوی_مانندآب_حیات☝️
#ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
🌼اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
🌼این ذکر موجب عزت دائمی
میشود
#نماز_روز۴شنبہ
✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه
او را از هر گناهے باشد مےپذیرد 4 رکعتست
درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر
📚مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام
🍃به چهارشنبه 14🌺 اسفند ماه
خوش آمدین
🌸16 قدم تا بهار
🍃آرزو می کنم
🌸توی آخرین ماه سال
🍃اگه فارغید ،عاشق بشید
🌸و اگه عاشقید،عاشق تر...
🍃آرزو میکنم
🌸چشماتون ازشادی برق بزنه
🍃لبتون پر از خنده باشه
🌸آرزو میکنم
🍃روزای آخرسال تون پُر از
🌸حسِ خوبِ با هم بودن باشه
🍃و هر شبتون یکی زیر گوشِتون
🌸 زمزمه کنه که چقد زیاد
🍃دوسِتون داره...و
🌸زندگیتون پراز خیروبرکت باشه
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#ذکر_درمانے #ویژه_حاجات_خاص
💯✍🏻از آقای نخودکی ختمی نقل شده است که برای برآورده شدن حاجت هر روز ذکری را بیان میکنند.این ختم از روز #چهارشنبه شروع شده و هر روز100 مرتبه این ذکرها را میخوانیم هر هفته تا گرفتن حاجت انجام شودهرروزقبل از گفتن ذکر اول نیت برای حاجت مد نظر
■چهارشنبه✨100 مرتبه یا ابا صالح المهدی ادرکنی
■پنجشنبه✨100مرتبه یا فاطمه الزهرا ادرکنی
■جمعه✨100مرتبه یا جواد الائمه ادرکنی
■شنبه✨100مرتبه آیه شریفه امن یجیب...
■یکشنبه✨100مرتبه صلوات
■دوشنبه✨100مرتبه یا ابوالفضل العباس ادرکنی
■سه شنبه✨100مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه
■چهارشنبه دوم✨100مرتبه یا زین العابدین ادرکنی
#نکته هفته دوم یا زین العابدین ادرکنی که گفته شد دوباره همین روز برای حاجتتون نیت کنیدو یا ابا صالح المهدی ادرکنی رو بگید و چهارشنبه دوم تعدادے تسبیح واین نوشته را به مسجد یا زیارتگاهے هدیه دهید
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#سوره_درمانے #رزق_زیاد
🌸✨ هرکس سوره تکاثر را روز
دوشنبه یا چهارشنبه ۴۰ بار بخواند
مال عظیم یا خیـری به او رسد که
در ذهن و تصورات او نگنجــد✨
📚 کشکول افشاری ۱۱
سوره #تکاثر
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾✨
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☁️☀️☁️
✅جملات تاکیدی(تکرار کنیم)
من شایستگی لذت بردن از زندگی را دارم. هرچه میخواهم میطلبم ﻭ با شادی و خوشی، پذیرای آن هستم.
خدایا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💚
امروز رهاترین روز زندگیم را تجربه میکنم. خود را به آغوش پر مهر خدایم میسپارم و با تمام وجود از موهبتهایش لذت میبرم.
پروردگارا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_ششم:
❤️همه چیز به هم ریخته بود. انگار هیچگاه، دنیا قصد خوش رقصی برای من را نداشت. منی که حاضر بودم تمام سکه های عمرم را خرج کنم تا لحظه ایی سازِ دنیا، بابِ دلم کوک شود. حالادیگر دانیال را هم نداشتم. من بودم و تنهایی..
بیچاره خانه مان، که از وقتی ما را به خود دیده بود، چیزی از سرمای شوروی برایش کم نگذاشته بودیم.
روزهایم خاکستری بود، اما حالا رنگش به سیاهی میزد. رفتار های دانیال علامتی بزرگ از سوال را برایم ایجاد میکردند. چه شده بود؟؟ این دین و خدایش چه چیزی از زندگیمان میخواستند؟؟ مگر انسان کم بود که خدا، اهالی این کلبه ی وحشت زده را رها نمیکرد؟ مادر یک مسلمان ترسو.. پدر یک مسلمان سازمان زده.. و حالا تنها برادرم، مسلمانی مذهبی که از هّل حلیم، دیگ را به آغوش میکشید.
کمتر با دانیال برخورد میکردم. اما تمام رفتارهایش را زیر نظر داشتم. چهره ی عجیبی که برای خود ساخته بود. و برخوردهای عجیبترش، کنجکاویم را بیشتر میکرد. و در بین چیزی که مانند خوره، جانِ ذهنیاتم را میخورد، اختلاف عقاید و کنشهایش با مادر مسلمانم بودم. هر دو مسلمان.. اما اختلاف؟؟؟
پس مسلمانها دو دسته اند.. ترسوهایش مانند مادر، مهربان و قابل ترحمند.. جسورهایش میشوند دانیال. دانیالی که نمیدانستم کیست؟؟ بد یا خوب؟؟؟ راستی پدرم از کدام گروه بود؟؟ نه.. اون فقط یک مجاهد خلقیِ مست بود..همین و بس..
دیگر طاقتم تمام شد. باید سر درمیاوردم، از طوفانی که آرامش اندکم را دزدید.. باید آن پسر مسلمان را پیدا میکردم و دروازه های زندگیمان را به رویش میبستم. دلم فقط برادرم را میخواستم. دانیال زیبای خودم.. بدون ریش.. با موهای طلایی و کوتاهش..
پس همه چیز شروع شد. هر جا که میرفت، بدون اینکه بفهمد، تعقیبش میکرد. در کوچه و خیابان.. اما چیز زیادی دستگیرم نمیشد. هر بار با تعدادی جوان در مکانهای مختلف ملاقات میکرد. جوانهایی با شمایلی مسلمان نما، که هیچ کدامشان ،آن دوست مسلمان نبودند. راستی آنها هم خواهر داشتند؟؟ و چقدر سارای بیچاره در این دنیا بود..
از این همه تعقیب چیزی سر درنمی آوردم.. فقط ملاقات های فوری.. چند دقیقه صحبت.. و بعد از مدتی خیابان گردی، ورود به خانه های مهاجر نشین، که من جرات نزدیک شدن به آنها را نداشتم .گاهی ساعتها کنج دیواری، زیر باران منتظر میمانم.. اما دریغ…
پس کجا بود این دزد اعظم، که فقط عکسش را در حافظه ام مانند گنجی گران؛ حفظ میکردم، برای محاکمه..
روزی بعد از ساعتها تعقیب و خیابان گردی های بی دلیل دانیال، سرانجام گمش کردم. و خسته و یخ زده راهی خانه شدم..
هنوز به سبک خانواده های ایرانی، کفشهایم را درنیاورده بودم که…
#ادامه دارد…
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡