eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25.4هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
19.4هزار ویدیو
227 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
890.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫صبـح و یک تصویر زیبا باهزاران خاطره بازے انـوارخورشید درکنــار پنجره آرزوهـاے قشنگ ‌و مـاندنے سهـم لحظه هاے خوب زندگے... سلام صبحتان بخیر‌☕️🍯 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍒داستان واقعی وآموزنده 🍒 👈قسمت دوم اما با گذر روزها احساس می‌کردم اینترنت بیشتر مرا شاد می‌کند. حتی دیگر به رفتن پیش خانواده‌ام فکر نمی‌کردم درحالیکه قبلا هر دو هفته یک بار پیش خانواده‌ی من بودیم. شوهرم هربار ناگهانی وارد خانه می‌شد دست و پای خودم را گم می‌کردم و فوری همه چیز را خاموش می‌کردم، طوری که از کار من تعجب می‌کرد اما به من شک نداشت، فقط می‌خواست ببیند چه کار می‌کنم. شاید فقط یک کنجکاوی ساده بود یا شاید هم غیرتی شده بود چون یکبار نتوانستم گفتگوی صوتی‌ام با یکی از دوستانم را از او پنهان کنم. به من گفت: اینترنت عرصه‌ی گسترده‌ای است برای شناخت و کسب معرفت، نه برای هدر دادن وقت. روزها از پی هم می‌رفتند و من بیشتر فریفته‌ی چت و گفتگوهای اینترنتی می‌شدم، کار تربیت کودکان را کلاً به خدمتکار سپرده بودم. می‌دانستم شوهرم کی به خانه می‌آید و پیش از آمدنش کامپیوتر را خاموش می‌کردم. دیگر به خودم نمی‌رسیدم، پیش‌تر وقتی شوهرم از سر کار برمی‌گشت در بهترین شکل و کاملا آماده و آرایش کرده بودم اما بعد از آمدن اینترنت کم کم این هم از بین رفت. آنقدر اسیر اینترنت شده بودم که پس از خوابیدن شوهرم مخفیانه می‌رفتم و کامپیوتر را روشن می‌کردم و پیش از آنکه بیدار شود مخفیانه می‌آمدم و می‌خوابیدم! شاید بعداً متوجه شد که کارهایم در اینترنت فقط وقت کشی است اما دلش برایم می‌سوخت که تنهایم و از خانواده‌ام دورم، من هم از این بهانه بهترین استفاده را می‌بردم! از اینکه به فرزندانمان نمی‌رسم خیلی ناراحت بود. سر این قضیه خیلی مرا سرزنش می‌کرد اما من زورکی خودم را به گریه می‌زدم و می‌گفتم تو نمی‌دانی وقتی خانه نیستی اینجا چه می‌گذرد، نمی‌دانی چقدر به آن‌ها می‌رسم اما آن‌ها خسته‌ام می‌کنند. 👈ادامه_دارد⬅️⬅️⬅️ ====================== http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 💫💫💫💫💫💫💫 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================
#حدیث_روز👆 💐امام_علی_علیه_السلام : 🔸من كَمالِ السَّعادَةِ السَّعيُ في صَلاحِ الجُمهورِر؛ کوشش دراصلاح کارمردم ازکمال خوشبختی است. 📚ميزان الحكمه: ج۶، ص۲۶۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆👆حکم پیش بینی نتیجه مسابقات⚽️ ➖➖➖➖➖➖ @shamimrezvan ღگشا👆👆
#هرروزیک_آیه 💐لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ✨رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸﴾ 💐خدايى جز او نيست او زندگى مى بخشد ✨و مى ميراند پروردگار شما و 💐پروردگار پدران شماست (۸) 📚 سوره مبارکه الدخان ✍آیه ۸ @shamimrezvan #ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
✨هرکس آیات زیر راروزے ۱۱باربخواند، برایش هرحاجت وامرمهمی آسان گردد✨ 1⃣👈 بقره آیہ ۲۵۵ 2⃣👈 آل عمران ۲ 3⃣👈 نساء ۸۷ 4⃣👈 طہ ۸ 5⃣👈 تغابن ۱۳ 📚 شفاخانہ @shamimrezvan👈
هدایت شده از خانواده بهشتی
#سیاستهای_زنانه خانوم خونه❤️ ♨️رفتار۵دقیقه اول شماباهمسرتان هنگام ورود به منزل،تعیین کننده حال وهوای آن شب خواهدبود ؛ ✅هنگام ورود به اوبرسید و اورادرک کنید. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
#سیاستهای_مردانه 👨آقای خونه! آقــای خونه اگه بدونید؛ همکاری شمادرامورمنزل وتوجه به کاهش خستگیهایِ همسرتون؛ چقدردرازدیادمحـ💕ـبت ودلبستگیِ ایشون به شمامؤثره؛ هرگز رهاش نمیکنید! @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
✅برای آنچه که میخواهید به کودکان بیاموزید، کافیست آنرفتار را انجام دهید. 🗣صدای آن چه انجام میدهید بقدری بلند است که. آن چه می گویید،شنیده نمی شود. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
|👣راهِ عاشِقے♡| قَدَم می زَد🚶،در کوچهِ بَچِگی هایِ مادَر بِه دَرِ خانهِ مادَربُزرگ که رسید ؛ کولهِـ👝 بارِ سفَرِش را سفت چَسبید و مُحکَم کَرد. دَر چوبیِ هَمیشهِ نیمهِ بازِ خانه را بِه عَقب هول داد و بی صدا وارِد شد. به خیالَش کِه مادَربزرگ خوابـ😴 است. پَس ساعاتی بَرایِ وِداع از دایی وَقت داشت. عَطرِ خوش بویِ گُلِ مُحَمَدیـ🌺 را بِه ریِه اَش کِشید از کِنارِ دِرَختِ ها گُذشتِ و به آن سَمتِ حیاط رَفتِ. گوشهِ به گوشهِ این خانهِ برایش پُر بود از خاطراتش. از دو پِله بالا رَفت و روبرویِ دَرِ نیمه باز اُتاقِ دایی ایستاد. نَفَسی تازه کَرد.دَستَش را بهِ سَمتِ دَرِ نیمه باز بُرد با دیدَنِ صَحنهِ مُقابِلَش دَستَش را به دیوارِ کناریِ دَرِ اتاق گِرفت و نشستـ🙇 سَرش را کَج کرد تا تصویرِ مُقابلَش را واضِحتر ببیند. مادَربُزرگِ سُفرهِ صُبحانهِ را در اُتاقِ داییـ چیدهِ بود. از هَر وسیلهِ ای دوتایَش بَر سَرِ سُفره بود. 2لیوان چایی،2لیوان شیر و2...2️⃣ عَکسِ قاب شُدهِ یِ داییِ شَهیدِمفقودالاثَرَشـ🕊 تکیهِ داده شُدهِ به پشتی کِنارِ سُفرِه بود چِشمانِ مادَربُزرگ تَر بود، صدای نجواهایَش به گوشش می رسید _: تُـ♥️ کهِ رَفتی چِشمم به دَر سِفید شُد، آب مُروارید گِرِفته م، دُکتر می گُفت باید عَمل بِشم اما تَن به این عَمل نمیدَم؛ می تَرسم مادَر می تَرسم بعد از 35سال تو را ندیدهِ از دنیا بِرم 35سال دَرِ خونه رو نَبستَم به امید بَرگشتت 35سال هَر روز خونه رو آب و جارو کَردم نذاشتم گَرد و خاک روی وسایِلت بیفته به امید برگشتنت همیشه یک بشقابِ اضافه سَرِ سفره گذاشتم برای سلامتیتِ کلی نذر کَردم مادر😭 اِنگارِ کِه تصویرِ آیندهِ ی زندِگی مادَرَش را برایَش به تماشا گذاشته باشند؛ اشک هایَش را با دَست های قدرتمندش پاک کَرد. ساکِ ایمانَش را برداشت و تنها زیرِ لب گُفت : یاحُسینِ می رَوم تا مراقِبِ حریمِ حَرَم خواهرت باشم، مراقبِ قَلبِ مادرم باشـ♥️ @tafakornab @shamimrezvan
🍃🍂 افزایش عشق همسر 🍃🍂 🖊 امام صادق (؏) ؛ هرڪس خالصانه بر تلاوت " سوره نساء" مداومت نماید محبت همسرش به او زیاد شود مطالب مشابہ ↩️ @shamimrezvan
🍃🍂 🍃🍂 🖊اگر《سوره مریم》را بنویسند و بشویند و آبش را بر سر دختر ریزند او را شوهر پیدا شود 📚 درمان با قرآن ۵۶ ڪلیڪ ↩️ @shamimrezvan