🌹با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت
پس،
🌹نگران چیزهایی ڪه آرامش را از تو می گیرند نباش...
🌹نگرانی، مشڪل فردای تو را از بین نخواهد برد ،
اما آرامشِ امروزت را قطعا از تو خواهد گرفت...
🌹ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ..
ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ ،ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ..
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕــــــــــــﺎﻩ
خدا...
امیدوارم همیشه در نگاهش باشی❤️
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
❤️الهی به امیدتو❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دوشنبه تون
معطر به عطر خوش صلوات 🌸
بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💖
و خاندان مطهرش 🌸 🍃
💗اللّهُمَّ
✨🌸صَلِّ
✨✨💗عَلَی
✨✨✨🌸مُحَمَّد
✨✨✨✨💗وَ آلِ
✨✨✨✨✨🌸مُحَمَّد
✨✨✨✨💗وَ عَجّلْ
✨✨✨🌸فَرجَهُمْ
✨✨💗وَ اَهْلِکْ
✨🌸اَعْدَائَهُمْ
💗اجمعین
زندگیتون بیمه با ذکر صلوات🌸🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
❣️ #سلام_امام_زمانم❣️
خبر دارم که در فردای فرداها
#بهار_بهترینی هست
دری را میگشایی:
پشت آن ... درهای دیگر هم
خبر دارم ... گشوده میشود
آن #آخرین_در هم
بهاری پشتِ آن در
#لحظهها را میشمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز
من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در #امروزِ ما
تقدیرِ فردا آفرینی هست
#خبر دارم
بهار بهترینی هست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حدیث_روز☝️ #حکمت_خطبه_نمازجمعه
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 19 خرداد ماه 1399
🌞اذان صبح: 04:03
☀️طلوع آفتاب: 05:48
🌝اذان ظهر: 13:03
🌑غروب آفتاب: 20:19
🌖اذان مغرب: 20:40
🌓نیمه شب شرعی: 00:11
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#قاطع_وبی_رحم☝️
#ذکرروز👆دوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#پیام_سلامتے
فواید تخم مرغ آب پز در وعده صبحانه:👆🏻👆🏻👆🏻
✅خوردن تخم مرغ آب پز, سالم ترین راه برای خوردن تخم مرغ است, زیرا بدون روغن یا کره پخته می شود, که کالری و چربی اضافی بیشتری را به غذا اضافه نمیکند و باعث کاهش وزن می شود.
✅تخم مرغ همچنین حاوی مقدار معقولی از ویتامین D، ویتامین E، ویتامین K، ویتامین B6، کلسیم و روی است.
🆔 jOiN ➣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگیتو با امید ادامه بده😇
نذار امید تو قلبت بمیره!
خوشبختی اون چیزی نیست که
هر کسی از بیرون ببینه 🌸🍃
خوشبختی تو قلب آدمهاست...💖
در دوشنبه نوزدهمین روز از خردادماه
قلبتون سرشار از امید و خوشبختی💖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آیه_درمانے
#دعابراےازدواج_دخترےڪه_درخانه_مانده
💯✍🏻براے ازدواج دخترے ڪه در خانه مانده است این عمل را انجام بده ڪه جدا مجرب است
۹ عدد قطعه سفال قرمز تهیه ڪرده و بر هر یڪ یڪی از این آیات را بنویس
✨✍🏻سوره شعرا آیات ۲۳ تا ۳۱ :
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۲۳﴾
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿۲۴﴾
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿۲۵﴾
قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿۲۶﴾
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿۲۷﴾
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿۲۹﴾
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿۳۰﴾
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۳۱﴾✨
سپس آن ها را در ظرف نو و تمیزے قرار داده و آن ها را با آب پاڪ بشویند و از آن آب دختر بخوردو با آن صورت خود را بشوید خداوند متعال ازدواج را بر او سهل و آسان خواهد کرد
📚اسرار مکنونه صفحه ۲۶۷و۲۶۸
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#سوره_درمانے
💰👑 #مال_عظيم👑💰
✨هر کس《سوره تکاثر》را
روز دوشنبه یا چهارشنبه
۴۰ بار بخواند
مال عظیم یا خیری به او رسد
که در ذهن و تصوّرات
او نگنجد✨
📚 کشکول افشاری، ص ۱۱
فراموش نکنید امروز ۴۰بار بخونید ❣
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستان_واقعی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۹۸
❤️“نه” گفتم و قلبم مچاله شد..
“نه” گفتم و زمان ایستاد..
فاطمه خانم با غمی عجیب، پیشانی ام را بوسید ( شرمندتم دخترم.. تو رو به جد امیرمهدی حلالم کن.. )
و چه خوب بود که از قلبم خبر نداشت.
به چشمانِ حلقه بسته از فرطِ اشکش خیره شدم.
رنگِ مردمکهایِ همیشه پناهنده به زمینِ حسام هم، همین قدر قهوه ایی و تیر رنگ بود؟؟
حالا باید برایِ این زن عصبانیت خرج میکردم یا منطقش را میپذیرفتم..؟؟
او رفت.
آن شب دانیال جز نگاهی پر معنا، هیچ چیز نگفت. شاید او هم مانند فاطمه خانم فکر میکرد.
چند روزی از آن ماجرا گذشت و هیچ خبری از آن مادر و پسرِ مهربان نشد..
و من چقدر حریص بودم برایِ یک بارِ دیگر دیدنِ حسامی که تقریبا دو ماه از آخرین دیدنش میگذشت.
مدام با خودم فکر میکردم، میبافتم و میرِشتم.
گاهی خود را مظلوم میدیدم و فاطمه خانم را ظالم.
گاهی از حسام متنفر میشدم که چرا مادرش را به خواستگاری فرستاد.. واقعا حسی نسبت به من داشت؟؟ که اگر حسی بود، پس چرا به راحتی عقب کشید؟؟
گاهی عصبی با خودم حرف میزدم که مذهبی و نظامی را چه به علاقه؟؟
آنها اگر عاشق هم شوند با یک جوابِ “نه” پس میکشند. غرور از نان شب هم برایشان واجبتر است..
با خودم میگفتم و میگفتم.. و میدانستم فایده ایی ندارد این خودخوری هایِ احمقانه و دخترانه..
عمری نمانده بود که عیب بگیرم به آن مادر دلسوخته و مُهرِ خباثت بنشانم بر پیشانی اش. بماند که وجدانم هم این رای را نمیپذیرفت، چون این زن مگر جز خوبی هم بلد بود؟؟
حالا دیگر فقط میخواستم آرام شوم. بدون حسام و عشقی که زبانه اش قلبم را میسوزاند.
روزها پیچیده در حجابی از شال، به امامزاده ی محبوبِ پروین پناه میبردم و شبها به سجاده ی مُهر نشانِ یادگار گرفته از امیر مهدی..
و این شده بود عادتی برایِ گول زدن که یادم برود حسامی وجود دارد.. آن روز در امامزاده، دلِ گرفته ام ترک برداشت و من نالیدم از ترسها و بدبختی ها و گذشته ی به تمسخر پر افتخارم.. از آرامشی که هیچ وقت نبود و یک شیعه به خانه مان هُلَش داد..
از آرامشی که آمد اما سرطان را بقچه کرد در آغوشم، و من باز با هر دَم، هراسیدم از بازَدمِ بعدی..
گفتم و گفتم..
گفتم و گفتم.. از آرزویم برایِ یک روز خندیدن با صدایِ بلند، بدونِ دلهره و اضطراب..
و چقدر بیچاره گی شیرین میشود وقتی سر به شانه ی خدا داشته باشی..
بعد از نماز ظهر، بی رمق و بی حال در چنگال درد و تهوع به قصد خانه از امامزاده بیرون آمدم.
آرام آرام در حیاط قدم میزدم و با گوشه چشم، تاریخ رویِ قبرها رو میخواندم..
بعضی جوان.. بعضی میانسال.. بعضی پیر.. راستی مردن درد داشت؟؟
ناگهان یک جفت کفشِ مشکی سرمه ایی در مقابل چشمانم سبز شد.
سر بالا آوردم. صدایِ کوبیده شدنِ قبلم را با گوشهایم شنیدم. چند روز از آخرین دیدنم میگذشت؟؟
زیادی دلتنگ این غریبه نبودم؟؟
این غریبه با شلوار کتانِ مشکی و پیراهنِ مردانه یِ سرمه ایی رنگش، زیادی دلنشین نبود؟؟
طبق معمول چشم به زمین چسبانده بود. با همان موهایِ کوتاه اما به سمت بالا مدل داده اش، و ته ریشی که نظمش ، جذابتی خاص ایجاد میکرد.
و باز هم سر بلند نکرد. ( سلام سارا خانووم.)
همین؟؟؟ نمیخواست حالم را بپرسد؟؟ حالم دلم را چه؟؟ از آن خبر داشت؟؟
آنقدر عصبی به صورتش زل زدم که زخمِ تازه ترمیم شده ی گوشه ابروهایش هم آرامم نکرد. حتما سوغاتِ آن دو روز سرگردانی در سوریه بود.
چند دقیقه پیش در امامزاده از خدا خواستم تا فکرش را نیست و نابود کند..
و خدا چقدر حرف گوش کن بود و نیستش را هست کرد..
بغض گلویم را به دندان گرفت، انگار کسی غرورم را به بازی کشانده بود.
زیر لب جوابش را دادم و با پاهایی سنگ شده از کنارش گذشتم.
کمی مکث کرد. سپس با قدمهایی بلند در حالی که صدایم میزد، مقابلم ایستاد. دستانش را به نشانه ی ایست بالا برد (سارا خانم.. فقط چند دقیقه.. خواهش میکنم..)
با تعجب نگاهش کردم. پسرِ مذهبی و این حرفها؟؟
لحنش مثل همیشه محترمانه بود ( از دانیال اجازه گرفتم تا باهاتون صحبت کنم..)
نفسم را با صدا بیرون دادم. اجازه گرفته بود.. آن هم برای صحبت با دختری که در دل آلمان سانت به سانت قد کشیده بود..
ادامه دارد....
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
@tafakornab
@shamimrezvan
#حدیث
💚 #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام:
🌸هرکه به حُسن انتخاب خداوند تکیه کند،
جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است،
آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند🌸
📕میزان الحکمه ج 4 ص 473
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔅 #امام_حسین_علیه_السلام :
🔸 يابْنَ آدَمَ تَفَكَّرْ وَقُلْ اَيْنَ مُلُوكُ الدُّنْيا وَاَرْبابُهَا الَّذينَ عَمَرُوا وَاحْتَفَرُوا أَنْهارَها وَغَرَسُوا أَشْجارَها وَمَدَنُوا مَدائِنَها، فارَقُوها وَهُمْ كارِهُونَ.
🔹 اى فرزندآدم! انديشه كن وبگو: كجايند پادشاهان جهان و صاحبان دنيا كه آن را آباد كردند و نهرها كندند و درختان را كاشتند و شهرها را بنا كردند و بعد با ناخرسندى از آنها جدا شدند.
📚 ارشاد القلوب، ج 1، ص 29.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
‼️ کمک به متکدیان 👆
🔷 س 3258: آیا کمک کردن به متکدیان جایز است؟
✅ج: فی نفسه اشکال ندارد، ولی نباید بگونه ای باشد که ترویج دروغ، بیکاری، #تکدیگری و تخلف از قانون باشد. سزاوار است برای #کمک_به_نیازمندان_واقعی، به مؤسسات مورد اطمینان که در این زمینه فعال هستند کمک کنید و البته بهتر است خویشاوندان نیازمند را در اولویت قرار دهید.
#احکام_شرعی
#انفاق_و_صدقه #دادن_صدقه_به_متکدی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh