🏴زین ماتمى که چشم ملائک 🖤
🏴 ز خون تر است،
🏴گویاعزاى صادق آل پیمبرست🖤
🏴شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه،
🏴امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد🖤
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
295.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸سلام دوستان گلم
🌷آخرين چهارشنبه بهـار 99 و
28 خرداد ماهـتون گـلبارون
🌸روزی پر از عشق و مـحبت
🌷روزى پر ازموفقيت و شادى
🌸روزى پر ازخنده و دلخوشى
🌷و روزی پر از خـبرهای خـوب
🌸براتون آرزومندم
🌷 #روز_بهاریتون_زیبـا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#سوره_درمانے #آیه_درمانے #ذکر_درمانے
💫 #گشایش_امورات_وکار 💫
❇️ اگر به نیت انجام کار مهمی ویا نزد بزرگی(مصاحبه) از منزل خارج شوید و دلتان میخواهد که کارتان بگیرد و موفق شوید می توانید از این دستور مجرب👇 استفاده کنید
✴️ قبل ازخروج از منزل دستهایتان رو رو به آسمان بگیرید و اینها را بخوانیدو سپس از خدا حاجت بخـواهید
1️⃣ سوره جن ۱ مرتبه
2️⃣ آیت الکرسی ۵ مرتبه
3️⃣ صلوات ۵ مرتبه
4️⃣لقَدْ جاء کُمْ رَسولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ
ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُم بِالْمومنینَ رَؤفٌ رَحیمٌ
👈 ۵ مرتبه
5️⃣توَکَّلْتُ عَلیٰ الله لاحَوْلَ و لاقُوَّةَ اِلّآ بِاللهِ
العَلیِّ العَظیم👈 ۶مرتبه
📚معجزه قرآن و ادعیه
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#دعا_درمانے👆 #گشایش_بخت
🖊 آیتالله بهجت ؛
نماز جعفر طیار بخواند بعد
دعاے زادالمعاد بخواند بعد
سجده رود و تلاش بر گریه
کند و این را تا زمان اجابت
معتقدانه ادامه دهد
📚 درس خارج فقه ۸۶/۹/۲۴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستان_واقعی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۱۰۷
❤️با فاطمه خانم به آرایشگاه رفتیم. وقتی حجاب از سر برداشتم زنِ آرایشگر با صورتی پر دلسوزی به ابروهایِ یکی درمیان و موهایِ یک سانتی ام چشم دوخت.
نگاهش حس قشنگی نداشت.. بغض کردم.. این روزها زیادی تحقیر نشده بودم؟؟
بهایِ داشتنت خیلی سنگین بود امیرمهدیِ فاطمه خانم، خیلی.. اما میارزید..
چشمانِ شیشه شده در آینه اشکم، از مادرِ حسام پنهان نماند. صورتم را بوسید و قربان صدقه ام رفت که بخندم.. که عروس مگر گریه میکند؟؟ که اگر امیر مهدی بفهمد، ناراحت میشود..
و من خندیدم.. به لطفِ اسمِ تنها جنگجویِ زندگیم، لبخند بر لب نشاندم. مردِ نبردی که چند روزی از آخر دیدارش میگذشت و من کلافه بودم از ندیدنش..
آرایشگر، رنگ بازیش را شروع کرد و من لحظه به لحظه کمی به زنده گان، شبیه تر میشدم.
مقابل آینه ایستادم. این من بودم. سارای برهنه ی دیروز که حالا پوشیده در کلاهی سنگدوزی شده، محضِ پنهان کردنِ کچلی سرش، لباسی بلند و اسلامی سِت میکرد با آن.
سارایی که نه مادری کنارش بود برایِ کِل کشیدن و نه پدری که به آغوش بکشد، تنِ نحیفش را..
در اوج سیاه فکری، لب تَر کردم به نقل و نباتِ خنده. و چه کسی گفته بود امروز خورشید برایِ من طلوع نکرده..
فاطمه خانم چادری سفید را رویِ سرم کشید و مادرانه پیشانی ام را بوسید و باز هم عذر طلب کرد.
چادر جلویِ دیدم را میگرفت و من همچون نابینایی عصا زنان به لطفِ دستانِ فاطمه خانم از آرایشگاه خارج شدم.
حالا چه کسی ما را به خانه میرساند. یقینا دانیال..
چون خبری از دامادِ فراریِ این روزها نبود.
در پیاده رو ایستادیم که یک جفت کفشِ مشکی و مردانه روبه رویم ظاهر شد. مهربان و متین سلام داد.
صدایش، زنگ شد در تونلِ شنواییم.
حسام بود. دوست داشتم سر بلند کنم و یک دل سیر تماشا. اما امکان نداشت.
در را باز کرد ومن به کمک فاطمه خانم رویِ صندلی جلو، جا گرفتم. در تمام طولِ راه تا رسیدن به خانه فقط مادرِ حسام، قربان صدقه مان رفت و امیرمهدی ، پسرانه دلبری کرد.
روی صندلیِ دونفره، مقابلِ سفره ی عقدی ایرانی نشسته بودم و صدایِ عاقد را میشنیدم ( آیا وکیلم؟؟)
باید…
باید چه میگفتم؟؟ من هیچ وقت فرصتِ آموزشِ این رسوم را به مادر نداده بودم..
گیج و حیران قرآنِ به سیب شده در دستم خیره شدم. متاصل و نگران بودم که صدایِ نجوا گونه ی حسام کنارِ گوشم پچ پچ شد. ( فقط بگین بله..)
و این مرد همیشه وقتی که باید؛ به دادم میرسید.
با لهجه ایی آلمانی اما صدایی که تردید در آن موج میزد “بله” را گفتم..
حسام با منِ تیره بخت، خوشی را میچشید؟؟
صدای صلوات و سوت و کف در فضا پیچید و حسام چادر از چهره ام کنار زد.
حالا چشمانش مستقیم ، مردمکِ نگاهم را هدف گرفته بود.
به خدا قسم که نگاهش ستاره داشت و من آن نور را دیدم..
گاهی خوشحالیت طعمِ شکلاتِ تلخ میدهد..
و در آن لحظه من.. سارایی که زندگی را به هر شکل تصور میکرد جز دل بستن به یک جوانِ ریشدارِمذهبی و پاسدار..چقدر تلخیِ کامم شیرین بود…
ادامه دارد....
@tafakornab
@shamimrezvan
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#عکس_نوشته☝️#احادیث_ازامام_جعفرصادق_ع
باید که بلند حقایق را گفت
دلخون شدن گل شقایق را گفت
عالم همه در جهالت و بی خبریست
باید سخن حضرت صادق را گف
شاعر: معصومه امیریان نور
◾️سالروز شهادت جانسوز امام صادق علیه السلام تسلیت عرض می کنیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh