پروردگارا
بااولین قدم هایم
بر جادههای صبح
نامت را عاشقانه
زمزمه میکنم
کوله بار تمنایم خالی
و موج سخاوت تو جاری
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
🌱الهی به امیدتو🌱
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛پيامبر اکرم (ص)فرمودند:
🌼نزدیکترین شما به من در روز قیامت
💛کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران
🌼بر من صلوات فرستند...
📔بحارالأنوار،91: 63
💛✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌼✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ
💛✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
اے یوسف گم گشتهٔ غایب ز نظرها
جان بر لب عشاق رسیدسٺ ڪجایی
باز آے و نظر ڪن بہ من خستهٔ بیمار
جانم بہ فدایٺ ڪه طبیب دل مایی
#صبحتان_بخیرمهدے_جانم💚
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#سلام_ارباب✋❤️
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فڪری بڪن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
السلام علیک یا ابا عبدالله ع❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آیه_روز☝️ #آیامردم_رابه_نیکی_فرمان_می_دهید☝️
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه ۵ تیر ماه ١٣٩٩
🌞اذان صبح: ٠۴.٠٣
☀️طلوع آفتاب: ٠۵.۵٠
🌝اذان ظهر: ١٣.٠٧
🌑غروب آفتاب: ٢٠.٢۴
🌖اذان مغرب: ٢٠.۴۵
🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.١۴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
اولین پنجشنبه تابستان است به یاد آنهایی 🌸
که دیگر میان ما نیستند
و هیچکس نمیتواند
جایشان را در قلب ما پر کند
نثار روح پدران و مادران آسمانی
فرزندان خواهران وبرادران درگذشته
و همه در گذشتگان بخوانیم 🍃
فاتحه و صلوات🖤🥀
روحشون شاد یادشون گرامی🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#پیام_سلامتے
✍️اگر شیر نمیخورید آلبالو و آلو بخورید
🍊این میوه های تابستانی سرشار از #کلسیم هستند و به سلامت گوارش کمک می کنند.
🍒و از #پوکی_استخوان در سنین بالا پیشگیری میکند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام به اولین پنجشنبه تابستان ۹۹
🌱خوش آمدید
🌷اخرهفته تون زیبا و بینظیر
🌱امروزتون پر از موفقیت
🌷لحظاتتون سرشاراز آرامش
🌱دلتون از محبت لبریز
🌷تنتون از سلامتی سرشار
🌱زندگیتون از برکت جاری
🌷وخدا پشت پناهتون باشه
❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃🌸﷽🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
#ختم_حاجت_بسیارمجرب
🔴 این دستور تجربه شده است 🔻 مجرب و کارساز است و هر کسی آن را انجام دهد👇🏻
🔶 روزی او از غیب میرسد
🔶 دشمن او نابود میشود
🔶بخت بسته بازمیشود
🔶شفای بیماری
🔶بچه دارشدن
🔶 و به هرجا رود
🔶 زبان همه بر علیه او بسته باشد
این دعا از #اسرار است و از نا اهلان مخفی دار 👇🏻
پنجشنبه یا جمعه(روز یا شب) رو به قبله در ابتدا فاتحه رو می خونید و شروع به خواندن سوره ی انعام میکنید تا ایه ی ((مثل مااوتی رسل الله))
سپس بر می خیزید و دو رکعت نماز حاجت به این صورت می خوانید:
در هر دو رکعت حمد ۷ مرتبه وسپس آیه الکرسی ۷ مرتبه وسوره کوثر نیز ۷ مرتبه .بعد از اتمام نماز سوره را از ((الله اعلم حیث....(تا اخر سوره) )) می خوانید.انگاه سر به سجده می گذارید و۷۰ (هفتاد)مرتبه می گویید:"لااله الله محمد رسوال الله " وملتمسانه از ذات باریتعالی حاجت بطلبید .محال است که رد حاجت شوید.
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
#آیه_درمانے
#اجابت_هر_حاجت
#سریع
✨هرڪس آیه۹حجر را
هزار بار خالص بخواند هر حاجتی
که داشته باشد ازخدابخواهد
به زودی رواشود✨
📚خواص آیات قرآن۹۸
مطالب مشابہ↩️
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
هدایت شده از بنرها
اینجا دنیای عجایب است
صحنه هایی که تا حالا ندیده اید
با ما باشید با عجیب غریب های جهان
http://eitaa.com/joinchat/3579904022Ca7da734213
#عجایب_چهارگوشه_جهان🌍👆به مابپیوندید
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستان_واقعی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۱۱۵
❤️این بوسه، اولین لمسِ احساسم بود، بدونِ هوس.. بدونِ حسی کثیف..
پر بود از عطر یاس و خلائی شیرین از حریرِ آدمیت..
و من مدیونش بودم، احیایِ حیایِ شرقیم را، به متانتِ حسامی که در مدتی کوتاه، ارثیه یِ دخترکان ایرانی را در وجودم زنده کرده بود..
گونه سیب کردم و پشتِ سرش به نماز ایستادم.
با هر رکعتی که میخواند، سبکتر از قبل رویِ پرده ی مه قدم میزدم. و طعم بی نظیر نماز در جانِ روحم مینشست..
این زیباترین، ادایِ بندگیم در طولِ عمرِ کوتاهِ مسلمانیم بود.
نماز که تمام شد به سمتم برگشت ( قبول باشه بانو.. یادت نره مارو دعا کنی هااا..)
چقدر چسبید، این نمازِ عاشقانه..
نگاهش کردم ( چه دعایی؟؟)
ابرویی بالا انداخت (بعدا بهتون میگم..
اما شما علی الحساب بگو خدایا این شوهر مارو حاجت روا کن..)
گاهی با ضمیر جمع خطابم میکرد و گاهی با ضمیر مفرد..
این جوان هنوز به “تو” بودنِ من برای خودش، عادت نکرده بود.
کنارآمدن با نبودنش سخت بود، اما چاره ایی وجود نداشت.
چند روز دیگر حسام به ماموریت میرفت، به همین دلیل هروز برایِ دیدنم به خانه مان میآمد و برایم خاطره میساخت..
با بیرون رفتن هایمان.. تفریحهایِ پر بستنی و خوراکی ..
با شوخی ها و کَل کَل هایش کنار دانیال و پروین..
با نجوایِ مهربانش کنار گوشهایم که (هییس.. خانوومی، انقدر بلند نخند.. صداتو نامحرم میشنوه.. ) وقتی در پارک قدم میزدمو او از جوکهایِ بی مزه ی برادرم میگفت..
و من دلخوش به هر غروب، که نمازم را به عشقِ این جوانِ مذهبی اقتدا کنم..
و او با سلامِ نمازش، عزم رفتن به خانه ی خودشان میکرد و نمیدانست چه بر سرِ دلم میآید وقتی مجبور بودم تا روز بعد ندیدنش را، صبر کنم. (تک تکِ ثانیه هایی که تو را کم دارم
ساعتم درد؛
دلم درد؛
جهانم درد است..)
گاهی در آینه به خود نگاه میکردم و سرکی به گذشته ام میکشیدم.
این بچه سید چه به روزِسارایِ دیروزآورده بود که حالا خدا را در یک نفسی اش میدید؟؟
سارایِ کافر.. سارایِ بی قید.. سارایِ لجباز، حالا حجاب از سر برنمیداشت و حیا به خرج میداد در عبور از عابرانِ مذکر.. که حتی قدمهایِ ریحانه وارِ یک زن حرمت دارد و هر چشمی لایقِ تماشا نیست..
این معجزه ی حسام بود یا جادویِ وجودش؟؟
( وعشق..
قافیه اش، گرچه مشکل است..
اما؛
خدا اگر که بخواهد
ردیف خواهد شد..) دیگر چیزی به رفتنش نمانده بود و من بی تاب ندیدنش، پناه میبردم به تسیبحِ فیروزه ایی رنگِ پروین..
کاش مادر کمی گذشته اش را رها میکرد و مهرش را آغوشم..
کاش روزه ی سکوتش را به یک لبخند و صدا زدنم افطار میکرد و من از امیرمهدی و دلتنگی هایم برایش انشا میخواندم. اما دریغ..
مُهرِ قهرش انقدر سنگین بود که خیالِ بی خیالی نداشت..
ادامه دارد....
@tafakornab
@shamimrezvan
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡