✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍در انطاکیه (شهري درترکیه کنونی) یک والی (استاندار) خداترسی در شهری بود که برعکس سایر والیها که افراد قوی جثه و درشت هیکل را برای گرفتن مالیات به روستاها میفرستادند، این والی افراد ضعیف را برای اخذ مالیات روانه میکرد. روزی پسرش از او پرسید: ای پدر، چرا مانند والیهای دیگر، ماموران مالیات را از افراد قوی هیکل انتخاب نمیکنی؟
پدرش گفت: پسرم؛ گاو، الاغ و اسب و شتر هر چهار حیوان، اهلی هستند، آیا میدانی چرا گاو شاخ دارد و بقیه ندارند؟ چون شتر و اسب و الاغ مَرکب انسان هستند اما گاو نه. اگر آنها شاخ داشتند در زمان خشم هر لحظه ابزاری برای انتقال خشم خود داشتند و سوارهی خود را با کوچکترین خطایش با شاخهایشان میزدند. از آن گذشته سواره هم از سوار شدن بر آن هراس داشت.
اگر من ماموران قوی هیکل برای اخذ مالیات میفرستادم، آنها چون شاخ داشتند و قوی بودند، به مردم در اخذ مالیات ستم میکردند و تحمل هیچ سخنی را نداشتند و مردم را از دیدن آنها هراس در جان میافتاد. پس مالیات و خراجی که به من میآوردند حلال نبود و برای شهر ما برکتی نداشت. ماموران ضعیف انتخاب کردم تا با مردم مدارای بیشتری نمایند و زمان اخذ خراج حتی نفرین هیچ پیرزنی نیز بر نخیزد. شکر خدا نیز میبینی از تمام والیهای دیگر، شهر ما به خوبی اداره میشود.
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
#پیام_سلامتے
🌿کرفس از نظر طب سنتی
↩️لاغر کننده
↩️رفع یبوست
↩️کاهنده قند خون
↩️کاهنده فشار خون
↩️غسال و شستشو دهنده بدن
↩️استخوان سازو غضروف ساز
برای کسانی که سیگارترک میکنند فوق العادست
••••●❥JOiN👇🏾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هفت چیز بدون هفت چیز دیگر خطرناک است:
✅ثروت بدون زحمت
✅دانش بدون شخصیت
✅علم بدون انسانیت
✅سیاست بدون شرافت
✅لذت بدون وجدان
✅تجارت بدون اخلاق
✅وعبادت بدون ایثار
#سوره_درمانے #آیه_درمانے
#باطل_السحر
❤️👌برای کسی که سحر گردیده و گرفتار دعا گردیده این عمل را انجام دهد
👌بنوسید سوره فاتحه الکتاب و اخلاص و فلق و ناس و آیات :
《وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًافَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا و نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقًا مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِوَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اللهم انی اسئلک ان تجمع بین کذا و کذا
بحق هذه الاسماء و الایات انک علی کل شی ء قدیر》
📚اسرار الهیه
#آیه_درمانی
#اهل_علم_و_غنی_شدن
✍ روز چهارشنبه ۷۰ مرتبہ
این آیہ شریفه(۲۱حشر) را بخواند
بر اهل علم و قلم فائق آید
و غنے و مڪرم گردد
📚 رهنمای گرفتاران
ڪلیڪ ↩️
#سوره_درمانے
#جهت_آشتی
✍ "سوره مبارکه #تحریم" را به جهت
مهربانے دشمن ۲۱ مرتبه با نیت خالص
بخواند دشمنی تبدیل به دوستی گردد
📚خواص آیات قرآن کریم ۱۷۸
ڪلیڪ ↩️
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️
💖🍃💖🍃💖🍃
مطابق #محاسبات_نجومی
#تقویم_اسلامی_نجومی_پنجشنبه
نهم بهمن ۱۳۹۹ هجری شمسی
۱۴ جمادی الثانی ۱۴۴۲ هجری قمری
۲۸ ژانویه۲۰۲۱ میلادی
🌸 اذکار پنجشنبه :
- لااِلهَ اِلَّا الله المَلک الحقُّ المُبین( 100مرتبه )
- یا غَفُورٌ یا رَحيمٌ
- یا رزاق (308 مرتبه بعد از نماز صبح) برای وسعت رزق
🌸 پنجشنبه چهاردهم ماه قمری برای کارهای زیر خوب است:
🔹عقد و امور ازدواجی
🔹طلب علم و دانش،
🔹خرید و فروش،
🔹قرض گرفتن و قرض دادن
🔹آغاز معالجات و درمان
🔹نقل و انتقالات
🔹امور ساختمانی
🔹مسافرت نیک است.
🔹کلا برای هر کار خیری خوب است.
🌹 نوزادی که امروز به دنیا بیاید مبارک و شایسته باشد و خوب تربیت گردد و دوستدار علم و دانش باشد و زندگی پاک و عمر طولانی خواهد داشت ان شاالله .
🌷#مباشرت هنگام زوال #ظهر ، مستحب برای فرزند دار شدن مناسب است. و فرزند چنین ساعتی آقاو بزرگوار باشد و هیچگونه انحرافی در چنین فرزندی نیست و خداوند سلامتی دین و دنیا به وی عطا خواهد کرد ان شالله.
🌷 مباشرت در شب پنج شنبه (پنجشنبه که شب شد) #مکروه است و باید از آن پرهیز شود.
✂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، #خوب است و باعث روبراه شدن امور و دولت و ثروت گردد.
🚫 حجامت و خون دادن در این روز از ماه قمری #خوب_نیست. و باعث مرگ ناگهانی می گردد خدای نکرده.
🔸 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبی است. و موجب عزت و احترام می گردد.
💢️ این پنج شنبه برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست.
👕پنجشنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز خوبی است و باعث می شود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
💢️️ وقت استخاره ،در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح: ۴۱ : ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۰۷ : ۷
🔹اذان ظهر:: ۱۷: ۱۲ 🔹غروب آفتاب: ۲۸ : ۱۷
🔹اذان مغرب: ۴۷: ۱۷ 🔹نیمه شب شرعی: ۳۴ : ۲۳
💫ذات الکرسی عمود ۱۳:۳۲
❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است.
🔴ذات الکرسی مخصوص روز #پنجشنبه است
📚 منابع مطالب ما:
الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
💖🍃💖🍃💖🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💧یا عباس(ع)...
در این روزها و #شبهای عزیز که عطر و بوی مادرت #ام_البنین در هواست
امید بیشتر به وساطتت دارم
دعایم کن
و حاجاتم را از خدا بگیر ای باب الحوائج
بحق ام البنین
بحق اشکهایش
بحق دل شکسته اش
◾️السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّة
◾️سلام بر توای مادر ماههای درخشانای فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب
◾️ایام وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)همسر حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و مادر حضرت قمر بنی هاشم (علیه السّلام) بر ساحت حضرت صاحب الزمان (عج)و جمیع شیعیان تسلیت عرض میشود
#ام_البنین
#كربلاء_المقدسة
#كربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای پناه بی پناهان پناه مان باش ...
ای یار و یاور تنهایی هایمان تنهایمان مگذار...
ای داننده نهان و آشکار از خطاهایمان در گذر...
ای مهربانترین مهربانان آرامش را به همه
عزیزان و دوستانم هدیه کن...
شبتون در پناه خالق مهربانمان❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شروع روزمان باصلوات برمحمدوآل محمدوعجل فرجهم
💙الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💙
#حدیث
💎امام صادق علیه السلام :
🔹 چون عصر روز پنجشنبه مى شود ملائکه از آسمان
💙به زیر مى آیند با قلمهاى طلا و صحیفه هاى نقره
🔹و نمى نویسند در پسین پنجشنبه و شب جمعه و
🔹روز جمعه تا آفتاب غروب کند بغیر
💙از صلوات بر محمد و آل محمد
✍پی نوشت:
📚کلیات مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️قدرت خداوند را در این موجود کوچک مشاهده کنیم ☝️
⁉️آیا این نشانۀ وجود شعور در حیوانات نیست؟
♻️« قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیۤ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ »
🍃#موسی (ع) گفت: « #پروردگار ما همان کسی است که به هر #موجودی_آنچه را #لازمه_آفرینش او بوده داده؛ سپس #هدایت کرده است!»
(طه - 50 )
🌍 #منکران_وجود_خدا که قائل به #تصادفی_و_بی_خالق_بودن #جهان_آفرینش هستند، چه پاسخی در قبال وجود "هوشمندی" دارند؟!
🐛 #ابریشم یک نخ طبیعی است که از #پیلهٔ #کرم_ابریشم گرفته میشود. عمده تشکیل دهنده آن پروتئین است. از نخ ابریشم، پارچههای ابریشمی میبافند که یکی از بهترین و نرمترین پارچههای دنیا به شمار میروند. به دلیل خاصیت براقی نخ ابریشم، پارچههای بافته شده از ابریشم همانند منشورهایی هستند که اگر از جهات مختلف به آنها نگاه کنید رنگهای متفاوتی از آن میبینید
#تدبردرقرآن
❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#سلسله_درس_های
#توحید_و_خداشناسی
#اولین_درس
# یادمان باشد : 👇
❤️#هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم
#او با #شماست هر کجا که #باشید👌
❤️#فراموش نکنیم
در #حین انجام هر عملی خدا را بر
#اعمال خود #ناظر بدانیم.
❤️#آن زمان #مسیر زندگی ما تغییر
خواهد کرد
در اعمال و رفتار خود دقیق تر
می شویم و از انجام بسیاری از کارها پرهیز می کنیم.
با یاد آوری این آیه به خود ،
هر لحظه و هر ثانیه از زندگی خود را با خدا سپری کنید.
قطعا لحظات خوشی را پیش رو خواهید داشت
❤️اثرات زندگی با
ایه ی شریفه : 👇
هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم
او با شماست هر کجا که باشید
1⃣احساس دلگرمی
2⃣ توجه بیشتر به رفتار و اعمال
3⃣ خواندن نماز با توجه بیشتر
4⃣ غیبت نکردن
5⃣ رعایت بیشتر اصول اخلاقی
6⃣ ایجاد حس گذشت
و از خود گذشتگی
7⃣ این آیه مانند ترمزی برای
جلوگیری از گناه عمل می کند
8⃣ عدم احساس تنهایی
9⃣ دل به خدا دادن در
مواقع سختی
0⃣1⃣محکم تر شدن حس
توکل به خدا
1⃣1⃣ و در پایان حس #عاشقی
به معبودی که بسیار مهربان است و بخشایندگی اش پایانی ندارد
و دهها اثرات مطلوب دیگر 👌
دل را به خدا بسپاریم
و
خود را در #آغوش گرم خدا
رها کنیم.
بی شک او از مادر به ما
مهربان تر است. 😊
☀️به ما بپیوندید👆
#ذکرروزپنجشنبه💙
🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواند
و سپس《سوره یاسین》بخواند
و اینعمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است
📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲
#حدیث_روز☝️#زشتیهارافاش_نکنید☝️
🌎اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه 9 بهمن ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:41
☀️طلوع آفتاب: 07:07
🌝اذان ظهر: 12:17
🌑غروب آفتاب: 17:28
🌖اذان مغرب: 17:47
🌓نیمه شب شرعی: 23:34
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾باز پنج شنبه آمد
🕯روزدلتنگی
🌾روزخاطرت
🕯روزاشک و حسرت
🌾روزبی قراری
🕯روزحس کردن جای خالی
🌾مسافران بهشتی
🕯روزخواندن فاتحه وصلوات
🌾الهی روحشان شاد و یادشان گرامی
#پیام_سلامتے
دو فنجان چای به اندازه 5 وعده سبزی، آنتی اكسیدان دارد
براساس تحقیقات چای از تشكیل لختههای خونی در سرخرگ جلوگیری میكند ،
مصرف روزانه 3 فنجان چای از حمله قلبی و سکته مغزی جلوگیری میکند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـ😊ــلام✋
پنجشنبہ تون به عافیت و نیکی
صبحتون ☀️
پراز عشق و امید
وسرشار از اتفاقهای عالی👌
امیدوارم
زندگی به کامتون
وخوشبختی
سرنوشتتون
و سایه عشق مهمان💖
همیشگی دلتون باشه
آخر هفته خوبی داشته باشید
#ذکر_برای_اینکه_هر_چه_از_خدا_بخواهد_روا_گردد
🌸برای ادای #قرض و وسعت #رزق و اقبال و سعادت روز پنجشنبه یا جمعه دو رکعت نماز بخواند و آن روز را روزه دارباشد
و قبل از نماز صد مرتبه صلوات بفرستد به هر نیتی که دارد
و در هر رکعتی بعد از فاتحه 15 مرتبه آیةالکرسی بخواند
و 25 مرتبه سوره توحید و بعد از نماز 4100 دفعه #یاوهاب بگوید و سعی کند که از اول شروع به نماز تا اتمام ختم سخن نگوید بعد از نماز هر چه از خدا بخواهد روا گردد .
📗منبع : گلهای ارغوان ج 1 ص 27
┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅
#آیه_درمانی
#دوام_رابطه_زن_و_شوهر
🖊بجهت دوام محبت زن وشوهر💞
آیات ۸۷ تا ۸۹ سوره زخرف
را برچهار قطعه کاغذ نویسد
و در چهار گوشهے خانه مخفے ڪند
محبت زیاد شود ••❥
📚اسرارالمقاصد۳۰۳
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
⭕️ #من_میترانیستم ⭕️
👈قسمت 7️⃣
فصل دوم
همان روز، خانم کچویی هم به خانه ی ما آمد. او هم مثل رئیس آگاهی به منافقین سوءظن داشت. شب قبل، بعد از صحبت تلفنی با شهلا، جرات نکرده بود این موضوع را بگوید. از قرار معلوم طی چند ماه گذشته بعضی از مردم حزب اللهی که بین آن ها دانشجو و دانش آموز و بازاری هم بودند، به دست منافقین ترور شده بودند.برای منافقین، مرد و زن، دختر و پسر، پیر یا جوان فرقی نداشت.کافی بود که این آدم ها طرفدار انقلاب و امام باشند.
از خانم کچویی شنیدم که امام جمعه ی شاهین شهر، زینب را می شناسد و میتواند برای پیدا کردن او به ما کمک کند. من چند بار از زبان زینب تعریف آقای حسینی را شنیده بودم، ولی فکر می کردم آشنایی زینب با آقای حسینی در حد افراد معمولی شهر است که به نماز جمعه میروند.اما بعدا فهمیدم که زینب برای مشورت در کارهای فرهنگی و تربیتی در مدرسه و بسیج و جامعه ی زنان، مرتب با آقای حسینی و خانواده اش در ارتباط بود.
مادرم و شهلا و شهرام در خانه ماندند و من به همراه آقای روستا به خانه ی امام جمعه رفتم. من همیشه زن خانه نشینی بودم و همه ی عشقم و کارم رسیدگی به خانه و بچه هایم بود؛ خیلی بلد نبودم که چطور حرف بزنم.روی زیادی هم نداشتم.همه ی جاهایی را که به دنبال زینب می گشتم، اولین بار بود که می رفتم.
وقتی حجت السلام حسینی را دیدم، اول خودم را معرفی کردم. او خیلی احترام گذاشت و از زینب تعریف های زیادی کرد. اگر مادر زینب نبودم و او را نمی شناختم، فکر میکردم که امام جمعه از یکزن چهل ساله ی فعال حرف میزند، نه از یک دختر بچه ی چهارده ساله.
آقای حسینی از دلسوزی زینب به انقلاب و عشقش به شهدا و زحمت هایی که می کشید، حرف های زیادی زد. من مات و متحیر به او نگاه می کردم.با اینکه همه ی آن حرف ها را باور داشتم و میدانستم که جنس دخترم چیست، اما از گستردگی فعالیت های زینب در شاهین شهر بی خبر بودم و این قسمت حرف ها برای من تازگی داشت.
امام جمعه گفت: زینب کمایی آنقدر شخصیت بالایی دارد که من به او قسم میخورم. بعد از این حرف، من زیر گریه زدم. خدایا، زینب من به کجا رسیده که امام جمعه ی یک شهر به او قسم میخورد؟ زن و دختر امام جمعه هم خیلی خوب زینب را می شناختند.از زمان گم شدن زینب تا تا رفتن به خانه ی امام جمعه، تازه فهمیدم که همه دختر مرا می شناسند و فقط من خاک برسر، دخترم را آنطور که باید و شاید، هنوز نشناخته بودم. اگر خجالت و حیایی در کار نبود، جلوی آقای حسینی، دو دستی توی سرم میکوبیدم.
آقای حسینی که انگار بیشتر از رئیس آگاهی و خانم کچویی به دست داشتن منافقین یقین داشت، با من خیلی حرف زد و به من گفت: به نظر من شما باید خودتان را برای هر شرایطی آماده کنید.احتمالا دست منافقین در ماجرای گم شدن زینب است. شما باید در حد و لیاقت زینب رفتار کنید.
حس میکردم به جای اشک، از چشم هایم خون سرازیر است. هرچه بیشتر برای پیدا کردن دخترعزیزم تلاش می کردم و جلو تر می رفتم، ناامیدتر می شدم.زینب هر لحظه بیشتر از من دور می شد
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
⭕️ #من_میترانیستم ⭕️
👈قسمت 8️⃣
فصل دوم
آن روز آقای حسینی هم قول داد که از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگردد. در سال های اول جنگ، بنزین کوپنی بود و خیلی سخت گیر می آمد. امام جمعه کوپن بنزین به آقای روستا داد تا ما بتوانیم به راحتی به جاهای مختلف سر بزنیم و دنبال دخترم بگردیم.قبل از هر کاری به خانه برگشتم. می دانستم که مادرم و شهرام و شهلا منتظر و نگران هستند. آن ها هم مثل من از شنیدن خبرهای جدید، نگران تر از قبل شدند. مادرم ذکر«یاحسین (ع)، یازینب (س)، یاعلی (ع)» از دهنش نمی افتاد. نذر مشکل گشا کرد. مادرم هرچه اصرار کرد که« کبری، یک استکان چای بخور...یک تکه نان دهنت بگذار...رنگت مثل گچ سفید شده»، من قبول نکردم. حس میکردم طنابی به دور گردنم به سختی پیچیده شده است. حتی صدا و ناله ام هم به زور خارج می شد.
شهرام هم سوار ماشین آقای روستا شد و برای جست و جو با ما آمد.نمی دانستم به کجا باید سر بزنم.روز دوم عید بود و همه جا تعطیل بود. فقط به بیمارستان ها و درمانگاه ها و دوباره به پزشکی قانونی و پایگاه بسیج سر زدیم. وقتی هوا روشن بود کمتر میترسیدم. انگار حضور خورشید توی آسمان دلگرمم می کرد. اما به محض اینکه هوا تاریک می شد، افکار زشت و ترسناک از همه طرف به من هجوم می آورد.
شب دوم از راه رسید و خانواده ی من همچنان در سکوت و انتظار و ترس، دست و پا می زدند. تازه می فهمیدم که درد گم کردن عزیز، چقدر سخت است. گمشده ی من معلوم نبود که کجاست.نمی توانستم بنشینم یا بخوابم. به هر طرف نگاه می کردم، سایه ی زینب را میدیدم. همیشه جانماز و چادر نمازش در اتاق خواب رو به قبله پهن بود؛ در اتاقی که فرش نداشت وسردترین اتاق خانه ی ما بود. هیچکس در آن اتاق نمی خوابید و از آن جا استفاده نمی کرد.آن جا بهترین مکان برای نمازهای طولانی زینب بود. روی سجاده ی زینب افتادم. از همان خدایی که زینب عاشقش بود، با التماس و گریه خواستم که زینب را تنها نگذارد.
مادرم که حال مرا میدید، پشت سرم همه جا می آمد و می گفت: کبری، مرا سوزاندی، کبری، آرام بگیر. آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد. از پشت پنجره به آسمان خیره شده بودم.همه ی زندگیم از بچگی تا ازدواج، تا به دنیا آمدن بچه ها و جنگ مثل یک فیلم از جلوی چشم هایم می گذشت. آن شب فهمیدم که همیشه در زندگیم رازی وجود داشته؛ رازی نگفتنی. انگار همه چیز به هم مربوط می شد. زندگی و سرنوشت من طوری رقم خورده بود و پیش رفته بود که باید آخرش به اینجا می رسید.
آن شب حوصله ی حرف زدن با هیچکس را نداشتم. دلم میخواست تنهای تنها باشم؛ خودم و خدا. باید دوباره زندگیم را مرور می کردم تا آن راز را پیدا کنم؛ رازی را که میدانستم وجود دارد، اما جرات بیانش را نداشتم. باید از خودم شروع می کردم. من کی هستم؟ از کجا آمده ام؟ پدر و مادرم چه کسانی بودند؟ زندگیم چطور شروع شد و چطور گذشت؟ زینب که نیمه ی وجودم بود، چطور به اینجا رسید؟ اگر به همه ی این ها جواب میدادم، شاید میتوانستم بفهمم که دخترم کجاست وشاید قدرت پیدا می کردم که آن ترس را ازدور کنم و خودم را برای شرایطی بدتر و سخت تر در زندگی آماده کنم.
ای خدای بزرگ، ای خدای محبوب زینب که همیشه تورا عاشقانه صدا می زد وهیچ چیز را مثل تو دوست نداشت، من مادر زینب هستم. مرا کمک کن تا نترسم، تا بایستم، تا تحمل کنم.
باید از گذشته ی خیلی خیلی دور شروع کنم؛ از روزی که به دنیا آمدم
ادامه دارد....