eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25.8هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
18.2هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 🌟 آیت‌اللّه بهجت ره؛👇👇 براے رفع هر گرفتارے و گره ڪورے، 《 》✨ را خالصانہ بخوان 📚 به نقل ازحجت‌الاسلام‌حیدری کاشانی @shamimrezvan ღگشا👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند 💠خوبی‌های همسرتان را برای فرزندان بگویید: 🔸 ببین عزیزم چقدر بابا #زحمت میکشه! 🔸ببین پسرم کدوم مادری اینقدر #دلسوزه؟ 🔸و... 💠با این کار، هم فرزندت ارزش و جایگاه والدین را می‌فهمد و هم به همسرت احساس بالندگی دست می‌دهد. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
#سیاستهای_زنانه 💠 وقتی یه دل سیر با شوهرت حرف زدی میتونی بعدش ازش #تشکرکنی! مثلا بگی "ممنونم كه گوش دادی" "حالم خيلی بهتر شد" "ممنونم كه كمكم كردی! و گذاشتی حرفم رو بزنم!" 👌تا مرد دفعه بعد نیز بخاطر موثر بودنش #گوش خوبی برایت باشد! 🍃❤️ @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🎥 وقتی خانمتون داره باهاتون حرف میزنه و دردودل یا گلایه می‌کنه شما چه رفتاری باید از خودتون نشون دهید؟ 🔴 آقایون حتما ببینند! 🍃❤️ http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆
#تدبر ✨كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾ ✨هر چه بر زمين است فاني شونده است (۲۶) ✨وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾ ✨و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت ✨باقى خواهد ماند (۲۷) ✨فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾ ✨پس كدام يك از نعمتهاى ✨پروردگارتان را منكريد (۲۸) 📚 سوره مبارکه الرحمن ✍آیات ۲۶ تا ۲۸ @shamimrezvan #ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
✍امام صادق ؏؛ هرڪس با ایمان "سوره صف"را۱۰۷بار بانیت خالص وتوجه به خداومعنی بخواند فرزندانش مطیع وفرمانبردارش شوند🔺 📚خواص آیات قرآن۱۷۳ @shamimrezvan ღگشا👆
مرحوم حاج اسماعیل دولابۍ(ره): مادرت را ببوس. پایش را ببوس، تا به گریه بیفتد وقتۍگریه افتاد خودت هم به گـریه میفتۍ آن وقت کارت روۍغلطک مےافتد و همه‌درهایۍکه بروی خود بسته‌ای خدا باز میکند. @tafakornab
👌 مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد. یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت: می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم. پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد. چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت. چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند. هنگامی که وعده سفرش فرا رسید ، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامی که مردم از نزد تاحر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد. تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت: با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟ چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن. تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی می روم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمی فروشند؛ آنان چیزهای گرانقیمت می فروشند. اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت. تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد . هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند. صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت ، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد . تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟ مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند. آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند . هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد. چنین شد و تاحر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟ چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود. تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه میکرد و میگفت: خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی. در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد این است معنی روزی حلال که برخی از حلال ها را رها کنی تا اینکه در دام حرامها نیفتی 🌹 @tafakornab @shamimrezvan
عسل ضدباکتری وضدالتهاب وگزینه عالی برای بسیاری ازدرمان خانگی است برای تسکین خارش ناشی ازنیش یک قطره عسل روی محل نیش پشه ریخته تاتسکین فوری راتجربه کنید @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
دربدترينِ ما آنقدر خوبى هست ودربهترينِ ما آنقدربدى هست كه هيچ يك از ما حق اين را نداريم كه از ديگرى عيب جويى كنيم ...! 👤 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂رفع اختلاف بین زوجین🍂🍃 ✍ به جهت سازگارے و رفع اختلاف بين زن وشوهر۱۰۰۱ مرتبه « » بخواند مجرب است Ⓜ️مجموعه اذكاروادعيه @zendegiasheghaneh @shamimrezvan ღـگشا⬆️
🌸✨هرکس مقروض وبدهکار باشد دروقت خوابیدن به ذکر شریف 《 》مشغول شود و زیاد بگوید قرضش ادا می‌گردد✨ 📚 مصباح کفعمی ڪلیڪ ڪنید↩️ @shamimrezvan ღگشا👆