eitaa logo
شمیم یاس آبشینه
97 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
883 ویدیو
122 فایل
اطلاع رسانی مسابقه،مراسم و فعالیت های فرهنگی کانال ایتا و‌تلگرام ‌shamimyas_abshine@ مدیر کانال Yamahdieezahra@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
※ حرز شماره ۲۳
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
سلااااام و صبح بخیر 🌹 دو تا حرز، ۲۲ کمی طولانی و ۲۳ کوتاه برای مراقبت از خودتون و عزیزان‌تون از بلایا و مصائب و فتنه‌ها و انرژی‌ها و افکار منفی! صبح‌ها فراموش نشه لطفاً
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5886270980023653760.mp3
9.55M
🎧قرائت استدیویی دعای ۲۳ | دعای صبح و شب «حرز دیگری» با صدای:  محمود معماری ※ این حرز کوتاه را صبح‌ها و شبها برای محافظت خود بخوانید، در دفع حملات و وسوسه‌های شیاطین انسی و جنی و بلایا و مصائب گوناگون ان‌شاءالله. هم متن و هم صوت دعا در لینک زیر: blog.montazer.ir/دعای-بیست-و-سوم-دعای-صبح-و-شب-حرز-دیگری/ 🎼 تولید شده در «استودیو موسیقی انسان تمام» @ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
!Doa 22 Sahife (1).mp3
28.82M
🎧قرائت استدیویی دعای ۲۲ | حرز کامل با صدای:  محمود معماری ※ حرز کامل امام سجاد علیه‌السلام در شب و روز blog.montazer.ir/دعای-بیست-و-دو-دعای-صبح-و-شب-حرز-کامل/ 🎼 تولید شده در «استودیو موسیقی انسان تمام» @ostad_shojae
هدایت شده از اخبار تهران20:20
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔴 موساد در پروفایل ایرانی‌ها! 🎴به کانال بپیوندید 👇 @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib @bisto20_irib
🔰پیامبر رحمت صلى الله عليه و آله: 🔻برترينِ مردم، كسى است كه عاشق عبادت شود، و آن را در آغوش گيرد، و با دل و جانش آن را دوست بدارد، و با اعضا و جوارحش در انجام دادن آن بكوشد، و خود را براى آن فارغ سازد. چنين كسى برايش مهم نيست كه دنيا بر چه پايه اى مى چرخد، بر سختى يا آسانى 🔻أفضَلُ النّاسِ مَن عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها، وأحَبَّها بِقَلبِهِ، وباشَرَها بِجَسَدِهِ، وتَفَرَّغَ لَها، فَهُو لا يُبالي عَلى ما أصبَحَ مِنَ الدُّنيا؛ عَلى عُسرٍ أم عَلى يُسرٍ 📚الكافی جلد2 صفحه83
بسمه تعالی چند حدیث در مورد : امام صادق علیه السلام درباره فلسفه قربانی کردن نیز فرمود: «همانا قربانی گناهان صاحبش را می‌ریزد و باعث آمرزش آن‌ها می‌شود، هنگامی که اولین قطره خونش بر زمین می‌ریزد، همانا خداوند از غیب می‌داند، چه کسی از او می‌ترسد و تقوا را رعایت می‌کند امام علی علیه السلام : اگر مردم اجر و ثوابى که در است می‌دانستند، قطعا قرض می‌کردند و اقدام به آن می‌نمودند، هنگامى که اوّلین قطره خون قربانى به زمین می‏‌ریزد صاحب آن آمرزیده میشود. رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم: قربانی‌هاى خود را چاق و چالاک انتخاب کنید؛ چرا که آنها مرکب‌‏هاى شما براى گذر از صراط‌‌ اند.
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
: امان از «دردِ بی‌دردی» ! ✍ شب جمعه بود! آدم که از دست خودش خسته می‌شود، چاره‌ای ندارد جز آنکه پناه ببرد جایی که او را همانطور شکسته و درهم ورهم بخرند، نه؟ • حوالی دو بامداد بود که کشاندم این تن له شده را و انداختمش در حیاط حرم! کنار حوض نشسته بودم و زل زده بودم به ضریحی که از آن دور مشخص بود. نه حرفم می آمد و نه هیچ چیز... فقط آمده بودم که نمیرم! • زائری آمد و از جلوی من رد شد و رفت به سمت رواق ضریح، آن لحظه نمیدانستم چرا دلم به او گیر کرد، ولی برایم مهم شد انگار! • کم‌کم سوز سرما لرز انداخت بر من، و خیز برداشتم بسمت رواق! در نزدیکترین فاصله از ضریح نشستم و تسبیحم را برداشتم و شروع کردم به ذکر « یا سلام »، بلکه خدا این قلب یخ زده را به سلامت و امنیت برساند. • دیدم بالای سرم ایستاده و در سکوت لبخند میزند! همان زائر بود، همان که وقتی در حیاط از جلوی من رد شد، دلم را متوجه خودش کرد! لبخند مهربانی در پاسخ لبخندش زدم و منتظر شدم ببینم چه می گوید! گفت: برای پسرم دعا کن ! گفتم : چشم حتماً، دوباره گفت: برای پسرم دعا کن، اسمش «مهدی» است! یادت می ماند؟ گفتم : بله حتماً • سری تکان داد و از کنارم رفت! دستانم را گرفتم بالا و خدا را به همان اسم «سلام»اش قسم دادم که گره مهدی او را به سلامتی باز کند. • نزدیک اذان صبح بود، برای نماز به سمت شبستان میرفتم که دیدم دارد همان جمله ها را به زائر دیگری میگوید؛ «برای پسرم دعا کن، اسمش مهدی است»! • بعد از نماز جماعت دیدم دارد می آید به طرفم! می دانستم بخاطر کهولت سنش و نیز تعدد زائران زیادی که التماس دعا گفته بود، مرا یادش نیست. نزدیک شد: دستش را گرفتم و گفتم: دعا کردم پسرتان را و باز هم دعا میکنم. انگار میخواست مطمئن شود، پرسید: اسمش چه بود؟ گفتم: «مهدی» لبخند زد و سرم را بوسید و رفت! ✘ او رفت و من خانه خراب شدم.... با خودم گفتم : چهل و چند سال است که عمر کرده ای! این زائر یک شب جمعه بی‌خواب شد از درد پسرش، و تا اذان صبح، تمام حرم را گشت و به این و آن گفت برایش دعا کنند! تو کدام شب جمعه از نداشتن « مهدی» ات بی تاب شدی که بیایی و اینجا بگردی و بگویی برای پدرت دعا کنند؟ • او رفت و من خانه خراب شدم، از یک عمر چهل ساله‌ی بی‌ثمر، که «هنوز بی‌دردی، درد اصلی اوست». @ostad_shojae | montazer.ir
🔴 مهم و فوری عرض سلام و ادب و تسلیت ایام خدمت تمامی مخاطبان عزیز وضعیت نیروگاه‌های برق به حالت اضطرار در آمده، چون میزان مصرف برق بالا رفته و احتمال دارد یک یا چند نیروگاه در اثر فشار مصرف از مدار خارج شود. ⛔️ خارج شدن نیروگاه از مدار یعنی خاموشی بخش چشمگیری از مشترکین برای مدت طولانی ( Blackout) ‼️ از همه‌ی عزیران خواهش می‌کنیم به‌عنوان یک کار جهادی و وظیفه‌ی ملی: 1️⃣ روشنایی اضافه منزل را خاموش کنید؛ 2️⃣ وسایل برقی پر مصرف را در زمان‌هایی که پیک مصرف نیست استفاده کنید؛ 3️⃣ حتی‌المقدور درجه‌ی کولر را کم‌ کنید تا سیستم برق‌رسانی کشور پایدار باشد. ✴️ خودمان باید به خودمان کمک کنیم و مطمئن باشید اگر همین چند نکته‌ی ساده را رعایت کنیم، می‌توانیم به یاری خداوند و مجاهدت عزیزان صنعت برق کشور، دوره‌ی پیک مصرف را پشت سر بگذاریم. ┅══❉💠❉══┅ 🆔 مـنتـظران بصیـــــــــر https://eitaa.com/ammar_313313
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃ارباب من چقدر این روزها قصۀ حرّ، ذهن و دلم را فرا گرفته است. گویی او مأمور است تا مرا از افتادن در ورطۀ یأس نجات دهد. قشنگ‌ترین قسمت قصۀ حرّ برای من، آن جایی است که حسین بالای سرش حاضر شد. حرّ آخرین نفس‌ها را می‌زد که نگاهش به نگاه مولایش گره خورد. گرمای خونی که از حر می‌رفت به خنکایی بهشتی تبدیل شد وقتی که حسین دست بر صورتش کشید و خون‌ها را پاک کرد. وقتی هم که فرمانده سربازش را آزاده نامید، امضای عاقبت‌بخیری را پای عمر حرّ زد و چنان جان به جان آفرین تسلیم کرد که مرگش آرزوی هر عاشق شیدایی شد. از این زیباتر چه عاقبتی در این عالم وجود دارد؟ مرا اگر حبیب خودت نمی‌کنی، حرّ سپاهت کن آقا! شبت بخیر ارباب من! @abbasivaladi
هدایت شده از کف میدون
فقط در یک هفته گذشته ،۹۰۰ نفر در آمریکا بخاطر تیراندازی کشته و زخمی شدند.. غرب زده های خودتحقیر عزیز نظری ندارین؟! @kafemeydoon
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
: مرحله‌ی قبل از گفتگو، «مرحله‌ی آتش نشانی» است! : خودمراقبتی در فتنه‌های آخرالزمانی! ✍️ صفحه موبایلم را باز کردم، دیدم اندازه شش ماه حرف توی قلبش بود که انگار یکهو ریخته باشد بیرون! هر چه می‌رفتم جلوتر بیشتر مطمئن شدم آنچه که او را آشفته کرده و به این بدبینی نسبت همسنگر و همکارش انداخته، در روز اول فقط یک سوءتفاهم بود، اما چون نیامد و حرف نزد و حلّش نکرد، شیطان فرصت جولان یافت و هِی از قدرت واهمه استفاده کرد و در این سوءتفاهم فوت کرد و فوت کرد و فوت کرد تا بالاخره به جانش آتش انداخت. • اما آنقدر متنانت دارد که آمد و این حرفها را برایم نوشت تا نکند میان او و همکارش برخورد نابجایی رخ دهد و خواست تا من نظرم را بگویم. • برایش نوشتم : حتماً در این رابطه باهم «گفتگو» خواهیم کرد. اما «گفتگو» در زمانی که آتش دارد شعله می‌گیرد نمی‌تواند موثر بیفتد. چون این آتش، تمام حواس ما را به خود جلب کرده و هم برای من امکان توضیح را سخت و هم برای شما امکان پذیرش را ناممکن می‌کند. مرحله‌ی قبل از گفتگو، «مرحله‌ی آتش نشانی» است. اول باید با کمک هم، این آتش را فرو بنشانیم تا بتوانیم باهم «گفتگو» کنیم در فضای سالم و غیر گل‌آلود! •گفت : چکار کنیم یعنی ؟ گفتم برو صحیفه‌ی جامعه‌ات را بغل کن و بیاور ! و بعد بنشین روی این دعاها تا فردا مداومت کن : (حرز 22 / حرز 23 / دعای 48 / دعای 50 / دعای 154 / دعای 155 و ...) قطعاً با شروع این جریان کم‌کم آرام خواهی شد و التهابات درونت کمتر می‌شود، می‌توانی از یک حرم نیز برای افزایش اثربخشی آن استفاده کنی، اما آنقدر مداومت کن و ادامه بده که به سطحی از تعادل نسبی برای گفتگو برسی. گفت : چشم! ولی از پیامهای بعدی‌اش مشخص بود، که هنوز این آتش ادامه دارد. و من تمام سعیم را کردم که با دو دست دعا و استمرار در تلاوت حرزهای صحیفه به نیّت او، در فرو نشاندن این آتش کمکش کنم. • فردا جلسه ای داشتیم، که او هم مجازی حضور داشت. ریشه‌ی بخشی از سوءتفاهم ها را در قالب موارد مربوط به جلسه باز کردم. می‌دانستم دارد گوش می‌کند و حالا از نظر روحی برای شنیدن آماده است. • بین مان حرفی نشد دیگر .... تا اینکه چند روز بعد قدرتمند و آرام و شاد دیدمش! گفت : من آموختم «آتش‌نشانی در قدم اول» اگر درست صورت بگیرد؛ نیاز به «گفتگو» را نیز در قدم دوم، گاهی از بین می‌برد. زیرا وقتی التهابات حملات شیطان، از میان برداشته شد؛ تو قادری مرز میان واقعیت و توهم را تشخیص بدهی! گاهی می‌فهمی همه‌ی آنچه در آن دست و پا میزدی فقط واهمه‌ای ساخته‌ی دست شیطان بود و واقعیت چیز دیگریست! گاهی هم گفتگو لازم است که البته آن جلسه مجازی و توضیحات شما بسیار کمکم کرد. • گفتم : «باعث افتخار و امنیتید برای من» ! و خوشحالم از اینکه باهم زیر یک خیمه، در حالِ دویدنیم برای نشاندن آتشی که 14 قرن است جهان دارد در آن می‌سوزد و جزغاله می‌شود ... «آتش جهل به خود»! صفحه مخصوص صحیفه جامعه سجادیه در وب‌سایت منتظر: blog.montazer.ir/sahife/ @ostad_shojae