eitaa logo
شمس (ساقی)
487 دنبال‌کننده
190 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
مسـتی مــا مستی از هر جــام نیست مسـت گشـتن کــار هر بـدنــام نیست مــا ز جــام عشـق ، مسـتی می‌کنــیم خـویـش را فـارغ ز هسـتی می‌کنــیم مـی ، پلیــدی را ز سـر بیـــرون کنــد عشـق را در جـــام دل ، افــزون کنــد چون‌که مـا مستـیم و از هسـتی تهـی کِـی؟ شـود هسـتی به مسـتی منتهـی مسـت یعنی عـاشقی بـی‌قیـد و بنــد فـارغ از بود و نبـود و چـون و چنــد چــون و چنــد از ابـلهــی آیــد میــان در طـریـق عــاشـقی کـی؟ مـی‌تــوان مسـت بــود و فکـــر هسـتی داشــتن کـــوهِ غــــم را از میـــان بــرداشــتن کـی؟ بـــوَد کـــار حسـاب و هنــدسـه کـی؟ چنـین درسی بــوَد در مــدرسـه عـاشـقی را خود جهــانِ دیگــری‌ست منطق عـاشـق، همــان پیغمبــری‌ست عشـق بــر عــاشــق دهـــد دسـتور را عقــل کِـی؟ فهمــد چنـین منظــور را تــا نگـــردی عـــاشــقی بــی ادعــــــا کِـی؟ تــوانــی کـــرد درک نکتـــه‌هـــا فهـم عـاقـل را به عـاشـق، راه نیست هرچـه گویم بـاز میگویی که چیست بـــایــد اول ، تــرکِ هـشــیـاری کنــی عشـق را در خویشـتن جــــاری کنــی هر زمان گشتی چو مست جـام عشق خــویـش را انـــداختـی در دام عشق آن زمـان شاید بـدانــی عشق چیست چـون کنــی درکِ یکــی را از دویست گــر بـه راه عشـق ، همـــراهــم شـوی رهســپار قـلــبِ پــــر آهـــــم ، شـوی خود ببینی فرق عقل و عشق چیست عقـــل، همــراه و رفیــق عشق نیست عقـــل، اوّل بـیــــنـد و بـــــاور کنـــد عشـق، نــادیــده همـــه از بــــر کنـــد عشـق چـون از عقـــل میگـردد جــدا آن زمـــان بـیــــنـد بـــــزرگـــی خــدا چـون خـــدا را دیــد پـابستـش شـود از مــی دیـــــدار ، ســرمستـش شـود (سـاقـی) و جـــام مـی و روی نگـــار هسـت در دیــــوانـگـــی‌هـــا آشکـــار گرچه عشق و عـاشقی کــار دل است پـا نهــادن در چنــین ره، مشکل است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1391 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌‌شهـیــــدان، رادمــــردان غیـــورند به دور از ظلمت محض‌اند، نـورند به هنگـام دفـــاع از دیـن و میهــن حمــــاســه آفــرینــــان حضــورند‌ ‌ ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان عشــق را تفسـیر کردند جــوان بـودند و کــار پیـــر کردند مس جان را ، طــلا کردند با عشق به خـون، کار دوصد اکسـیر کردند ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان آیــه‌هــای نــور بودند به باطن زنــده در ظاهر غنودند میــــان آتــش بیـــــداد دشمـــن حدیث عشق را با خون سرودند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان تا همیشه بــرقــرارند چو کوهی سربلند و اســتوارند بــوَد پـایـان ما آخـــر ، زمستان ولی آنــان ، گــل بـــاغ بهـــارند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان بـــاده نــوشـان الستند ز مستی، جام شیطان را شکستند مـیِ قــالــوا بــلی را سر کشــیدند از آن‌دم بـا خــــدا پیمـــان ببستند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان مست جـام یرزقون اند گــل پـرپـر ، میان دشت خون اند ز خــون سرخشان در راه اســلام نمـــــاد پـــایــــداری قـــــرون اند‌ ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان وارثـــــان انبـــیایند به خون غلتـیده در راه خدایند‌ ‌به خون سرخ بر عــالم نوشتند که رهپــویــان شـاه کــربــلایند‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ شهیـــدان تیغــه‌های ذوالفـقارند سـرافــــرازان دشـت اقتــــدارند‌ ‌به شب در پیش پای شیعه نورند به جــانِ دشمنــان شـیعـــه نارند ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان (ساقی) جـام طهورند همه ، تــاریــخ ســازان غیــورند‌ ‌اگرچه در عزاشان نوحه‌خوانیم ولــی آنــان همیـشه در سُـرورند ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖيِكَ الْفَرَج) ایهاالناس! دمی هم ز خدا یاد کنید حذر از شیوه‌ی شیطانی شداد کنید پای دل ، از گرو ِ سلسله آزاد کنید قصر ویرانه‌ی آزادگی آباد کنید تا ببینید که جنّت بوَد از آن ِ شما چون بوَد لطف خدا سایه‌ی ایوان شما غافل از راه منا و ز صفا دم بزنیم راه شیطان برویم و ز خدا دم بزنیم بی‌وفاییم ، ولیکن ز وفا دم بزنیم با ریاکاری و ریب از ضعفا دم بزنیم دانم آنقدر که این راهِ مسلمانی نیست مُنطبق با روش و مَنطق قرآنی نیست با برازندگی از اهل ریا دوری کن مَددِ خلق کنی گر که، به مستوری کن غم‌زدایی ز دلِ مضطر رنجوری کن وآنگهی باده‌ی عشرت، زده مخموری کن بی‌ریا گر که کنی کار، به حق اهل دلی غیر ازین هرچه کنی نزد خرد منفعلی این‌زمان توده‌ی صدرنگ فرآوان باشد روبَه تفرقه و جنگ ، به جولان باشد دین‌فروشی اسفا نازل و ارزان باشد فکر و ذکر همگان راحتی و نان باشد حالیا فرق نه انسان و نه حیوان دارد با چنین بنده‌ی درمانده که شیطان دارد چونکه قرآن شده بر طاقچه‌ها زندانی همه محرومیم از مرحمت ربانی گرچه غرقیم و گرفتار به بحری فانی روزمان تیره‌تر از نیمه‌شب ظلمانی ای مسلمان! بطلب چاره‌ی خود از قرآن خویش را از شب ظلمانی فانی برهان! بارالها...! فقط از تو طلبم راه نجات ذکر و تسبیح تو دارم به تمام اوقات از تو هستی ز عدم یافته معنای حیات گر نبودی تو نمی‌بود وجودی هیهات... چه بگویم که چه‌ها دیده چه‌ها می‌بینم خلق را یکسره در بند هوا می‌بینم فرقه در فرقه پس از هم بوجود آمده‌اند بهر غارت ز همه بود و نبود آمده‌اند بس که از بی‌هنری‌شان به رکود آمده‌اند زرد و اِسپید و سیاه از پی سود آمده‌اند آه و افسوس! که دنیا شده دنیای دگر آتش ظلم ، به پا گشته ز بلوا دگر حضرت حجت حق! مهدی موعود بیا نخل دین از غم دوری تو فرسود بیا تا گلستان کنی این آتش ِ نمرود بیا طاقت منتظران، طاق شده زود بیا دُردنوشان تو و باده پرستیم همه (ساقیا) منتظر روی تو هستیم همه سید محمدرضا شمس (ساقی) 1384 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ورود حضرت معصومه به شهر مقدس قم) کاروان عشق، سوی قم روان گردیده است شهر قم هنگامه از این کاروان گردیده است حضرت معصومه‌ی قم خواهر سلطان توس آنکه پیش پای او خم، آسمان گردیده است از قدومش شهر قم گردیده چون باغ بهشت بارگاه اطهرش، رشک جِنان گردیده است آفتاب قم بوَد سوزان اگر ؛ این بارگاه ـ از کرامت بر سرِ قم سایبان گردیده است ای که می‌گردی به دنبال مزار فاطمه (س) این‌مکان مسطوره‌ای از آن مکان گردیده است ملجأ درماندگان است این حریم جانفزا چون در اینجا دفن یک درّ گران گریده است گوهر بحر عفاف و عصمتی که از شرف مظهر تقوا و عصمت بر زنان گردیده است چون بوَد پیراهن ایمان و عفت بر تنش نام او مانند زهرا جاودان گردیده است نام زیبایش دهد تسکین به قلب شیعیان «فاطمه» کآرامش روح و روان گردیده است بس که دارد آبرو نزد خدای لایزال شافع محشر برای شیعیان گردیده است آخرین شمس ولایت، حجة بن العسکری (ع) آنکه جانها از فراقش در فغان گردیده است در پناه عمّه‌اش، بنیان نموده مسجدی ـ که از آن مشهور نام جمکران گردیده است شایگان شد این غزل در مدح شهبانوی قم قافیه هرچند اینجا شایگان گردیده است (ساقیا) دروازه‌ی حاجات باشد این حرم هرکه سر سوده براین در کامران گردیده است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1391 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌آب قــم با شـوری‌اش از آب زمــزم بهتــر است این عنــایت ، از کـــرامــات خـــدای داور است ‌چون حریم حضرت معصومه درخاک قم‌ است شد نگین شهر و ، قـم هم حلقه‌ی انگشتر است سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"قم آشیانه‌ی آل محمد (ص) است." ‌‌ ‌‌‌جز عشق و معرفت نبوَد در سرای قم از ابتدا ببین! همه تا انتهای قم‌ ‌ ‌‌خونم سرشته است درین خاک بی مثال زیرا عجین شده‌ست به خشت بنای قم ‌‌ ‌‌قم «عش آل احمدِ» مرسل بوَد به حق خوشبخت آن کسی که بوَد آشنای قم ‌‌ ‌‌از بارگاه حضرت معصومه (س) تا ابد غبطه خورد بهشت برین، بر صفای قم سه درب جنت است به قم وا ؛ کز افتخار پیچیده در جهان ز تقدس ، صدای قم ‌‌‌ ‌‌‌هر شهر و روستا که بَرَد دل درین وطن پیوسته گشته‌اند همه ، در قفای قم هرگز غریب نیست در این شهر ، تا ابد هر کس نفس کشیده دمی در فضای قم نایی که ضد قم به نوا آید از حسد بی شک بوَد سفیهْ و بوَد بینوای قم ‌‌آن کس که دم زند به کنایت بر این دیار در دام نخوت است و نَداند بهای قم آنان که با خلوص به قم پا نهاده‌اند هستند تا همیشه به مدح و ثنای قم قم مرکز تشیع و علم و فقاهت است باشد در اهتزاز همیشه لوای قم نام آوران زبده‌ی شعر و سخنوری هستند از دیار مقرنس بنای قم ‌‌قم خانه‌ی من است و منم خانه‌زاد او مرغ دلم هماره پَرد در هوای قم ‌ ‌(ساقی) به وصف قم اگر این چامه را سرود چون بوده است و هست فقط مبتلای قم ‌‌‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
وقتی که انتقـــاد ، نـدارد اثـــر به گــوش بیهوده در زمـانه به اصــلاح کس مکـوش دیــوار کـــج نهــــاد ، بــه بـــالا نمـی‌رسـد شمـعی بُـوَد که با نفسی می‌شود خمـوش سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
‌ ‌دم زند گر مدعی با عقل زایل بیشتر می‌زند بر ادعایش، مُهر باطل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه می‌لافد که حلّال مسائل گشته است بی‌گمان مانده‌‌ست در حلّ مسائل بیشتر‌ ‌ ‌طبل توخالی اگرچه پرصدا باشد ولی تشت رسوایی ز بام افتد ز جاهل بیشتر‌ ‌ ‌هر دلیلی را بوَد مدلول، اما بی ‌گمان اهل منطق مانده در بند دلایل بیشتر‌ ‌ ‌درک خوب و بد ندارد آنکه باشد کوردل پای نابینا رَود هر لحظه در گِل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه حرمت بشکند در جمع اهل مَعرفت حرمت خود را شکسته صد مقابل بیشتر‌ ‌ ‌خاکساری حاصل دانایی و دانشوری‌ست تاک ، از افتادگی گردیده کامل بیشتر‌ ‌ ‌گرچه با جعل مدارک می‌توان از بند جَست می‌شود در بند، هرکو گشته جاعل بیشتر‌ ‌ ‌آنکه آتش می‌کند بر پا به گرد خویشتن از شرار سوزش خود مانده غافل بیشتر‌ ‌ «آتش خشم ابتدا سوزد خدای خشم را چوب کبریت ابتدا سوزد به محفل بیشتر» ۱ ‌ ‌گرچه می‌گویند از بخت جهان کجمدار نعمت دنیا بوَد بر کام کاهل بیشتر ـ‌ ‌ ‌پایداری خوش بوَد در پیچ و تاب زندگی نخل همت می‌دهد پیوسته حاصل بیشتر‌ ‌ ‌نیست در اندیشه‌ی باطل، نشان از اعتقاد خودپسندی می‌کند اندیشه زایل بیشتر‌ ‌ ‌(ساقیا) هر کو توکّل کرد بر امر قضا می‌شود در بندگی، البته عامل بیشتر‌ ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ شمس قمی
کاش می‌شد غنچه‌های کینه را پرپر کنیم باغ دل را مملو از نسرین و ز سیسنبر کنیم کاش می‌شد همدلی را در عمل تصویر کرد از چه دل را از شرار کینه چون مجمر کنیم؟ بخل و خودبینی ندارد حاصلی در باغ دهر با محبّت می‌توان این باغ را پُر بَر کنیم از درشتی و خشونت می‌توان پرهیز کرد تا مبادا بر دلِ آزرده‌ای آذر کنیم؟ تا به کِی زخم زبان، وِرد زبان ما بُوَد؟ از چه باید بی‌جهت بر قلب هم خنجر کنیم تا به کِی دم می‌زنیم از اختلاف عَمرو و زید نقطه‌‌ای ناخواندہ اُنموذج۱ چه را از بر کنیم؟ تاک را افتادگی، از میوہ‌ی افزون بُوَد کاش می‌شد خوشه‌ای سرلوحه‌ی دفتر کنیم خاکساری پیشه کن! گر سر بسایی بر فلک عاقبت روزی درین خاکِ سیَه بستر کنیم بشکن آن باد غروری را که بر بادت دهد با تواضع می‌توان گوش فلک را کر کنیم گر مسلمانیم و غافل از مرام مسلمین... کسبِ آگاهی خوش است از شرع پیغمبر کنیم رادمردی و صداقت خصلت نیکان بُوَد خیز تا درکِ حضور از مکتب حیدر کنیم لحظه ‌های زندگانی‌مان به یغما می‌رود این دو روز ماندہ را اندیشه‌‌ای دیگر کنیم گاهگاهی با نگاہ مِهر و احسان و خلوص پاک، گَرد غم توان از چهرہ‌ای مضطر کنیم با رفاقت می‌توان تا قلّه‌ی اقبال رفت زابتدا گر اجتناب از خصم بد اختر کنیم تا مباد آسیب بیند آهوی دل‌های‌مان گرگِ نفس خویش را باید ز میدان در کنیم تا نفَس در سینه جولان می‌دهد این روزها با نگاہِ دل، حضور عشق را باور کنیم می‌رسد روزی اجل، ما را کند از هم جدا آن‌زمان با خاطرات تلخ و شیرین سر کنیم مُردہ‌خواهی را رها کن زندگان را پاس دار از پسِ رفتن چه حاصل، گریه‌‌ها را سر کنیم؟ اندک اندک باز شعرم رنگِ غم بر خود گرفت باید این طبع غم‌افزا را کمی بهتر کنیم یادمان باشد اگر مِهر علی در قلب ماست بوسه بر دست پدر... تقدیر از مادر کنیم چون مُحبّ اهل‌بیتیم و به دوریم از ریا شکر ها در هر نفَس، از خالق اکبر کنیم دستگیری کن ز هر دستِ ز پا افتادہ‌ای تا ببینی روز محشر، محشری دیگر کنیم ای‌خوش آن‌روزی که در صحرای محشر جملگی از خُمِ (ساقیِ) کوثر، باده در ساغر کنیم. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ از معروفترین کتب نحویه (دروس حوزوی)
(میلاد حضرت عبدالعظیم مبارک) ای آنکه «ری» ز نام تو گردیده ناموَر زیبنده است مدح و ثنایت ز هر نظر هستی کریم و حضرت عبدالعظیم، تو چون جدّ خود ، بیانگر خُلق عظیم، تو ای در مَقام و عِلم چو اختر به آسمان ای پُر فروغ ـ شمع شبستان شیعیان! وقتی زیارت حَرمت همچو کربلاست یعنی که بارگاه تو گنجینه‌ی شِفاست با مَعرفت کسی که ببوسد تراب تو دردش دوا شود به یقین در رکاب تو خاکِ ری از وجود تو گردیده کیمیا مِس را غبار درگه تو ، می‌کند طلا دل بسته بود چونکه به ری اِبن سعدِ دون در حسرتش ز برج طمع، گشت سرنگون هرگز نخورد گندمی از خاکِ پاکِ ری هرچند بود در طمع و سینه‌چاکِ ری اما تو شاهِ ری شدی و ، ری شد استوار چون مَرقد تو گشت درین خاک، پایدار درکِ چهار امام چو کردی به لطفِ حق اََعمال و عِلم تو، به یقین گشت منطبَق فرمود چون امام، به اصحاب، در غیاب: دارند اگر سؤال از ایشان ، دهی جواب یعنی که احترام تو شایسته و سزاست این گفته‌ی امامِ دهُم سبط مصطفاست با احترام ، سر بنهم بر تراب تو... چون واجب‌است بوسه بخاک جناب تو یا سیدالکریم ، که بحر کرامتی! یا سیدالعظیم ، که نور هدایتی! بر (ساقیِ) شکسته‌دل از لطف کن نظر ای آن که «ری»، ز نام تو گردیده ناموَر سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
✅ "مجموعه غزل عاشورایی" (( دو مصــراع بــریــده )) سروده‌ی : علیرضا اطلاقی در مدح و منقبت قمر بنی هاشم حضرت عباس علیه‌السلام با مقدمه‌ی : دکتر محمدرضا سنگری ا─━⊰═•❃❀❃•═⊱━─ا دفتری که پیش روست مجموعه‌ای از سروده‌های آیینی‌است که تراويده‌ی ذهن و زبان و ضمیر شاعر عزيز "عليرضا اطلاقی" است. این دفتر متشکل از 72 سروده‌ی نغز و شیرین است که چند ویژگی ممتاز و متمایز به آنها تشخص بخشیده است: ✅ نخست زبان شعری چالاک، امروزین و صیقل یافته است که ترجمان آشنایی شاعر به ظرایف و لطايف شعر است و زیستن در اکنون و درک زبان زمان؛ نخستین سروده‌ی این دفتر حجت بر این مدعاست. ✅ ویژگی دوم تسلط و چیرگی و گستره‌ی مطالعاتی شاعر است که با مفاهیم قرآنی و مضامین روایی انس و الفت و آشنایی و شناخت دقیق و عمیق دارد و سومین ویژگی شناخت شاعرانه بسامدها، موتیف‌ها و محورها و تکیه‌گاه‌ها در شعر کلاسیک فارسی به ویژه ادبیات عرفانی است. آیدی جناب استاد علیرضا اطلاقی : @alireza47etlaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌یکدلی، دور ز گفتار و بیان من و توست زآنکه بسیار تفاوت به میان من و توست گاه از مِهر و گه از قهر، رها بر دل‌مان تیرهایی ز تناقض به کمان من و توست حرف دل چون دُرِ نابی‌‌است در آغوش صدف کفِ دریاست که بر روی زبان من و توست همزبانی نبرَد ره، به نهانخانه‌ی دل همدلی‌ مخزن اسرار نهان من و توست مهروَرزی کن و اندیشه‌ی بیهوده مکن! تا ببینی که چه‌ها در شریان من و توست کی؟ شود گوش بخیل آگه از اندیشه‌ی ما «تا اشارات نظر ، نامه‌رسان من و توست» ۱ پاک کن گرد کدورت ز دل و جلوه نمای که جز این هرچه نمایی به زیان من و توست عمر چون باد گذر می‌کند و ما غافل که پیام آورِ ایّام خزان من و توست آید آن روز، که یادآور ایّام شباب ـ روی دیوار فقط عکس جوان من و توست گرد پیری که ز طوفان جوانی برخاست بنگر امروز که بر چهره از آنِ من و توست تا به کی؟ خیره‌ در آیینه‌ی نخوت بشویم دل بی‌‌کینه‌ی عالم، نگران من و توست گنج قارون نشود سدّ رهِ مرگ ای دوست! وقت رفتن بخدا ، بارِ گران من و توست چون غباری که ازین خاک، بپا خاسته‌ایم باز هم در دل این خاک مکان من و توست می‌توان یک دلِ عاشق، به همه هدیه کنیم این دل ماست که یک عمر نشان من و توست (ساقیا)! تا نشوی مَحرم اسرار کسان بی اثر نغمه و گفتار و بیان من و توست ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد ابتهاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در رثای شهدای حرم حضرت شاهچراغ (ع) شد حریم احمد بن حضرت موسَی بن جعفر غرقه در خون از عداوت‌های دژخیم ستمگر بار دیگر حمله‌ور گردیده دشمن از خباثت بر حریم دلنواز زاده‌ی موسَی بن جعفر (ع) شهر شیراز از جفای ظالمان، در غم نشسته... کی توانم با حروف این صحنه را دارم مصوّر زائران آغشته در خون‌ از جفای دشمن دون گوییا امشب حریم احمد موساست محشر عیسی گردون‌نشین حتیٰ غمین از این مصیبت همنوا گردیده در عرش الهی با پیمبر (ص) اشک ماتم می‌چکد از دیده‌ها بر دامن شهر آه، از حلق وطن برخاسته تا عرش داور آسمان! خون گریه کن در سوگ فرزندان ایران که عزادار است، از ماتم در امشب مام کشور بشکند دستی که امضا کرد این حکم ستم را چون که از فرط قساوت زد به قلب عالم، آذر داعشی! لعنت به افکار تو و ذات پلیدت هم به وهّابیت ملعون و کفار بداختر کی؟ تواند دشمن ایران کند خم پشت ملّت ملتی که شیعه است و تکیه‌گاهش هست حیدر ملت آزاده‌ی ایران ، به پاخیزد شبانه... حکم فرماید به اضمحلال دشمن، گر که رهبر پشت دشمن را کند خم، «وحدت ایرانی ما» چونکه باشد حامی ما حضرت (ساقی) کوثر‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1401/08/05 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭 بـار سفــر را بست از دنیـا چو مـــادر در پنجــم آبـــان، بــزد بــر قلبـــم آذر از بعـــدِ مــرگ او شــده ورد زبــانــم: نفرین به این دنیا و این چرخ ستمگر سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
(ای وای... مادرم!) امـروز اگـر کـه خســته و زار و مشـوّشـم ای زنـدگـی!... گــــدازه‌ای از کــــوه آتشـم مــن پــاکبــــاز عشـق و وفـــا بوده‌ام ولی اکنون میان شعله‌ی غـــم چون سـیاوشـم مــن آن ســتاره‌سوختــه‌ی زندگی که غـم بـــر لــوح درد و رنـــج ، نمـــوده مُنقشـم امّیــد من بـرفـت و مــرا کــرد نــا امـیــد چون دست سرنوشت رقـم زد : بـَلاکشـم مـادر که رفـت ، روح مـرا بـُـرد با خودش ای وای، مـادرم! که نـدانـی چـه می‌کشـم؟ ای «زهـره‌ی» به ابر بلا گشته در خسوف! «شمسم» اگرچه بی رخ تو ، رفته تـابشـم رفتـی و روزگــار مــن اکنــون ســیاه شد ای مــادر، ای فــروغ دلــم، ای پـری‌وَشـم! (ساقی) مـن تـو بـودی و مســتانگـی مـن سـنگ اجــل شکست تو را جـام بی‌غشـم! سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا