باش تا جان برود در طلب جانانم
که به کاری به از این بازنیاید جانم
هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز
صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم
🗒 #سعدی
مرا عهدیست با شادی،
که شادی آنِ من باشد
مرا قولیست با جانان،
که جانان جانِ من باشد
به خطِ خویشتن فرمان،
به دستم داد آن سلطان
که تا تختست و تا بختست،
او سلطانِ من باشد
🗒 #مولانا
ساقیا می ده که ما دردی کش میخانهایم
با خرابات آشناییم از خرد بیگانهایم
خویشتن سوزیم و جان بر سر نهاده شمعوار
هر کجا در مجلسی شمعیست ما پروانهایم
🗒 #سعدی
آدم است ديگر
هر چقدر هم كه قوی باشد ،
گاهی وقتها
نياز دارد
مچاله شود در آغوشِ كسی
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
🗒 #حافظ
یاری اندرکس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوست داران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
🗒 #حافظ
مرض عشق نه دردیست که میشاید گفت
با طبیبان که در این باب نه دانشمندند
ساربان رخت منه بر شتر و بار مبند
که در این مرحله بیچاره اسیری چندند
🗒 #سعدی
یک "عصر" آرام
یک فنجان اسپرسو
دیوان غزلهایم و
چشمهایے ڪه خیره به منند
براے خواندن غزلے تازه ...
دیگر چه ڪم دارم
براے یک عصرِ عاشقانه
"ڪنار تو" ...
#یلدا_ڪولیوند
#عصرتون_زیبا
قسم به چشم تو، که کور باد چشمانم
اگر به غیر تو با دیگری نظر دارم
کدام دلبری؟ آخر به سینه، غیر دلی...
که برده ای تو، دل دیگری مگر دارم...؟
#حسین_منزوی
.
سربزیر و ساکت وبی دست و پامیرفت دل
یک نظر روی تو را دید وحواسش پرت شد
#قیصر_امین_پور
🍃