هر زمان گویم ز داغ عشق و تیمار فراق
دل ربود از من نگارم جان ربودے ڪاشڪی
🗒 #سعــدے
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت
گفتم به تکلف دو سه روز بنشین
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت
🗒 #مولانا
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حلّ معمّا نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر اُفتد نه تو مانیّ و نه..
#خیّام
به هوای باغ مرغان همه بالها گشاده
به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد
بکش و بسوز و بگذر منگر به اینکه عاشق
بجز اینکه مهر ورزد گنهی دگر ندارد
می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
که شراب ناامیدی غم دردسر ندارد
#وحشی_بافقی
هِی نوشتی که بخواند و سر عقل آید
بغض کردی كه بِبيند وَ دلش رحم آید
شاه بيتِ غزلت اوست ، خودش ميداند
و تمام هَوَسَت اوست ، خودش ميداند..
#مریم_رسولی
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام
خارم ولی به سایه ی گل آرمیده ام
با یاد رنگ و بوی تو ، ای نوبهار عشق
همچون بنفشه سر به گریبان کشیده ام
چون خاک در هوای تو از پا فتاده ام
چون اشک در قفای تو با سر دویده ام
من جلوه ی شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیده ام
از جام عافیت میِ نابی نخورده ام
وز شاخ آرزو ، گل عیشی نچیده ام
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
ای سرو پای بسته ، به آزادگی مناز
آزاده من ، که از همه عالم بریده ام
گر می گریزم از نظر مردمان «رهی»
عیبم مکن که آهوی مردم ندیده ام..
#رهی_معیری
دوش مرغی به صبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش
#سعدی
سکوت را میپذیرم ....
اگر بدانم روزی ...!
با تو سخن خواهم گفت ....
تیره بختی را میپذیرم ....
اگر بدانم روزی ...!
چشمهای تو را خواهم سرود ....
مرگ را میپذیرم ....
اگر بدانم روزی ...!
تو خواهی فهمید ...؟
که دوستت دارم .....!!!
#جبران_خليل_جبران
روز و شب را
با خیال بودنش سر میکنم،
او که در تنهاییام
یک عمر حاضر بود و نیست..!
#علی_صفری