eitaa logo
💕شــاپــــرڪ💕
718 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ من سر نهادم پایِ دل، از شوق شمعی شب فروز من سوخته‌ی عشق هستم و همدردِ یک پروانه‌ام 🌹 😊
باور كنيد وقتی يكی سعی ميكنه شمارو از دست نده به اين معنی نيست كه جز شما كسی دورش نيست! هست ولی شما رو ترجیح داده به سایرین...""!!
مهم نیسـت آن بیرون چه خبر است دشمنند یا دوست، مهـربان یا نامـهربان من به گشوده شدن تمام درها ایمـان دارم، چون کارم را به خدا می‌سپارم ...
چقد سخت است.... آرام ڪردڹ.... دڸ..... بیقرارے ڪہ.... مدام..... تورا... میخواهد..
ڪن نظری ڪہ تشنہ‌ام بهـــر وصال عشــق ♡ــو مـن نڪنم نظـر بہ ڪس جـز رخ دلـربای ♡ـو✌️❤️
دلبری دارم، دلم با او خدایی میکند شور چشمانش قرارم را هوایی میکند وزن اشعارم همه در محور هر قافیه شهریاری گشته و نغمه سرایی میکند چهل ستون را بی ستون کرده قدمهای دلش لرزه هایش هر مناری را هجایی میکند تیشه فرهاد را بشکسته آن شور و نوا جان شیرینی بپای او فدایی میکند تا پل خواجو کشیده سرمه در چشمان من شاعری را در فراقش چون سنایی میکند دفتر شعرم شده یک مثنوی ناتمام در هوای وصف او بیتی گدایی میکند نقش او را میکنم حکی میان طاق دل چون زلیخایی بپایش دلربایی میکند ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلکم غصه نخور، غصه دگر کار تو نیست تو هم از یاد ببر، آنکه دگر یار تو نیست یکدم آرام بگیر، گردش بیهوده نکن دور آنکس که دگر، نقطه پرگار تو نیست خون به کامم نکن و زخم به جانم منشان کان پرستار دگر، در پی تیمار تو نیست بعد از این جای تو شد، دخمه تاریک تنم آن پریچهره دگر، شمع شب تار تو نیست گوهر یوسف خود را، تو به بازار مبر که زلیخا دگر این بار، خریدار تو نیست دیده گریان نکن و یکسره فریاد مزن اندر این شهر دگر، گوش بدهکار تو نیست بنشین کنج قفس، تا بسر آید نفست دوره ات سر شده و رونق بازار تو
عطروبوی مریمی ها را چو باد آورده است شاعر امشب باز مریم را به یاد آورده است میرود افتان وخیزان چون خماری درد کش گوییا تریاک چشمت اعتیاد آورده است نازنین ازبس که در اوج کمالی بهر تو حک نموده برنگینی وان یکاد آورده است خواب را کرده حرام و نیمه شب در یاد توست درد هایش گرچه شاعر رابه داد آورده است در تمام عمر شاعر با عصای احتیاط پیش تو بشکست آنرا اعتماد آورده است در کلاس چشم تو دل کنده از زهد وریا دست هارا شسته انگار ارتداد آورده است نیستی اما سکوت شب گواهی میدهد شاعر امشب نام مریم را زیاد آورده است روز محشر را تصور کن که با سوزی عجیب شاعری از ظلم تو آه از نهاد اورده است
آرامش یعنی حروف اسم تو که برایِ تلفظش مکث میکنم تا لذتِ " جان دلم " گفتن هایـت به جانِ من بنشیند🍂👌❤️ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎
امان از شَب‌هايى كه پُشتِ پَرده‌هايش سكانسى از خاطراتِ توست...