ای دوست قبولم کن وجانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قـــرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان…
مولانا
نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی
گرچه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی
شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین
که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی
شهریار
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
مولانا
شب چه صبور است ،
چه دلِ بزرگی دارد ...!
که پایِ دلتنگیِ عاشقان ،
تا صبح بیدار است ...!
👤 لیلا مقربی
من به فرمان دلـــم دلبـــر نـوازی میڪنم
دلبرم شاید نداند
#عشق_بازی می ڪنم
#عاشقـانه می پرستم خال لبهایش،
ولی
او نمیداند ڪه من
مهمان نوازی میڪنم ...
#سیمین_دانشور👌🏻♥️
♥️
به آفتاب سلام
که باز می شود آهسته،
بَر دریچه ی صبح . . .
#عمران_صلاحی
#سـلام🌱
#صبحتون_بخیر_و_قشنگی
صبح است و غزل می چکد از لحن نگاهت
عشق است که برخاسته از چشم سیاهت
#مهتاب_پناه
💝💝سلام صبحتون بخیر
آورده نسیـــم، بوســـه از بـــاغ بلـــور
ڪَلبرڪَ غزل، شڪفته با شادےوشور
برخیزڪه صبح است وبه یمن قدمش
هـر پنجـرهاے وا شـده بر چهـچـه نـور
#شهرادمیدرے
پلکی بگشا که روشنی جلوه گر است
صبح آمده و لطف غزل، بیشتر است
خورشیــد تصــدق سرت مــاه طــلا!
لبخنــد بزن که زندگی پشت در است
#شهراد_ميدرى
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
سعدی
یا رب سببی ساز ،که یارم به سلامت
بازآید و برهانَدَم از،بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده ،بیارید
تا چشمِ جهان بین کُنَمَش، جای اقامت
حافظ
نه تو می مانی و نه اندوه ،
و نه هیچ یک از مردم این آبادی!
به حبابِ نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،!
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،
لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
سهراب سپهری
وابسته ام ....
بہ ادم های مجـازے ڪـہ
گاهےحتے.....
نامـشان را هــم نمےدانــم
امادلتنگ ....
میشوم براے نوشته هایشان
خاطرات،
همان سرباز
مفقودالاثری ست
که تا مردن اش
را باور میکنی
زنگ در را میفشارد...
گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
سعدی
آب مــنم
تاب مـــــنم
شـاعر مهتاب مــنم
شور تویے
شعر تویـــے
عاشق بےتاب مــنم
رام تویے
کام تویـــــے
عاشق این جام تویے
دار تویے
یار تویــــــے
عاطفهی ناب مـــنم
#مولانا
درمان درد عاشقان، صبرست و من دیوانهام
نه درد ساکن میشود، نه ره به درمان میبرم
ای ســـــاربان آهسته رو، با ناتوانان صبرکن
تو بار جــانـان میبری، من بار هجران میبرم
#سعدی
راه مرا اشاره شو من به کجا رسیدهام
هرچه دویدهام تو را خسته شدم ندیدهام
مولانا
دلـم آشـفته ی آن مـايه ی نـاز اسـت هنوز
مرغ پرسوخته در پنجه ی بـاز اسـت هنوز
جـان به لب آمد و لب برلب جانان نرسيد
دل به جان آمد و او برسر نـاز اسـت هنوز
یک نگاهت به من آموخت
که در حرف زدن؛
چشم ها
بیشتر از حنجره ها می فهمند
کاظم بهمنی
پروردگارا . . .
امروزمان گذشت
فردایمان را
با گذشتت شیرین کن
ما به مهربانیت محتاجیم
رهایمان نکن
خدایا . . .
شب ما را با یادت بخیر کن.
شبتون.خوش💜
شب با تمام تیره گی اش یکرنگ است
چه ساده آرامش می بخشد
چه خوب می شد ما هم مثل
شب باشیم یکرنگ و آرام بخش...
شبتون بخیر
🌹سہ شنبه ها و
دلم جمڪرانی از احساس
سه شنبه ها و
نسیمی پـراز شمیم یاس
چڪیده اشڪ فراقت به
روی گونه ی من
چه قیمتی شده اشڪم،
شبیہ یڪ الماس
✨ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج ✨
از عطر گل و شکوفه سرشارم کن
سرمســـت چکاوک چمنـــزارم کن
ماننـد نسیــم صبــح، آهســـته بیا
با شـــرشـــر آبشـــار بیــــدارم کن
#شهراد_ميدرى
#ســــــــــــلامــــ
#صبحتـــــــــــون_بخیـــــــــروڪامیابے
.