به ره او چه غم آن را که ز جان می‌گذرد که ز جان در ره آن جان جهان می‌گذرد از مقیم حرم کعبه نباشد کمتر آنکه گاهی ز در دیر مغان می‌گذرد نه ز هجران تو غمگین نه ز وصلت شادم که بد و نیک جهان گذران می‌گذرد دل بیچاره از آن بی‌خبر است ار گاهی شکوه از جور تو ما را به زبان می‌گذرد آه پیران کهن می‌گذرد از افلاک هر کجا جلوه آن تازه جوان می‌گذرد چون ننالم که مرا گریه کنان می‌بیند به ره خویش و ز من خنده‌زنان می‌گذرد هاتف اصفهانی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی سعدی

کِی سکوت من از احساس رضایتمندی‌ست؟! بغض وقتی كه زیاد است صدا می‌گیرد

دلم‌ دل‌تنگ باران‌ است و باران هم نمی بارد گمانم هیچ‌ڪس‌اینجا گل رویا نمی‌ڪارد شکایت ‌دارم ‌از بادی ‌که می آید ولی‌هرگز برایم‌ عطر شب بوهای مـــویـــت ‌را نــمی آرد ... 💔

♡•• برد آرام دلم یار دلارام کجاست؟! آن دلارام که برد از دلم آرام ، کجاست؟… #رهی_معیری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

خیلی خیلی دوستت دارم... اما دلگیرم مثل موسیقیِ بی کلامی که از نبودنت، هزاران دردِ پنهان دارد و هزاران خواهشِ بی پاسخ... .‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌

مردانه زمین خوردم ای عشق دمت گرم رسوای جهان گشتم ای عشق دمت گرم هرروزشبم ذکر دوچشم وخم ابرو چندیست که دلگیرم ای عشق دمت گرم ‎‌‌‌‌‌

دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب... فرمانده ی شرمنده ی یک لشکر مغلوب...!

یادت باشه......! دردنیاے ما " تـَنهــایي " حق ڪسي است ڪہ " خیانت " میڪند...! اما .....نصیب کسی میشود ک " وفــــــــادار " است "تنهایي را بلد باش...!!!

از درخت پرسیدم؛ چرا پیر شدی؟ خنده ی تلخی کرد و گفت؛ وقتی تو رفتی یارت با دیگری زیر سایه ام مینشست و به تو میخندید...

بـــــــــــــودم . . . دیـدم با دیگری شـادتـــــــری رفتــــــــــــم✌️ ...