مثلِ برگی یَله با باد گلاویز شدم ...
نقشی از تابلوی "حضرتِ پاییز" شدم ...
تا به خود آمدم آن سوز گرفتارم کرد
برگی از دفتر یک فصل غمانگیز شدم ...
#محمد_بزاز
♥️
غَزَل آغِشته
به لالاییِ شَب ها شده است
و تو اِی نازتَرین شِعرِ خدا،
بیداری؟ .....
#محمد_بزاز
♥️
گرچه فارغ
زِ تبِ "خانهتِکانی" شُدهام
فرشِ پاخوردهی دل را
بِتکانَم،
هنر است . . . . .
❤️❤️❤️
#محمد_بزاز
❄️
عاشقی دیوانهام، با گُل تَبر میآوَرم...
تو بگو...
"سین"و بِبین، اَلساعه سَر میآوَرم....
آن دو چَشمیرا که دنبالِ تو سوسو میکنَد،
کور...نه!!!،،،،
با دستِ خود از کاسه در میآوَرم...
#محمد_بزاز
اولین باری که دیدم ماه رخسار تو را
اشهدی خوانده و رفتم سوی تشییع دلم..
#محمد_بزاز