eitaa logo
طهور
537 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
330 ویدیو
6 فایل
پایگاه اطلاع رسانی طهور؛ نشر آثار حجت الاسلام و المسلمین استاد دكتر سيدمرتضی حسينی شاهرودی نشانی: tahour.ir ایتا | سروش | بله @sharabetahour آپارات: tahourap
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شرح برخي عبارات دعاي رجبيه 🔹 پرسش: با عرض سلام و ادب حضور استاد ارجمند، در یکی از ادعیه ماه مبارک رجب می‌خوانیم « اللهم انی اسئلک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاة امرک» تا اینجا که می‌فرماید «یعرفک بها من عرفک» ضمیر «ها» به چه بر می‌گردد؟ و عبارت « فتقها و رتقها بیدک بدؤها منک و عودها الیک» به چه معناست؟ در ادامه می‌فرماید «فبهم ملأت سمائک و ارضک...» آیا مرجع ضمیر «هم» همان مرجع ضمیر «ها» در عبارت فوق است. مقامات و علامات الهی به چه معناست؟ در انتهای این دعا از خداوند می‌خواهیم که «و اصلح لنا خبیئة اسرارنا». از محضرتان تقاضا دارم درباره این عبارت نیز توضیح بفرمایید. با عرض سپاس و تشکر. 🗂 پاسخ از استاد حسینی شاهرودی: با نام خدا دعاي ماه رجب ✔️ از بازگشت ضمير پرسيده بوديد، يادآوري مي‌کنم که با توجه به اين نکته که ماه رجب مقدمه ماه شعبان است و ماه شعبان، ماه ظهور ولايت اعظم الهي در صورت ختم نبوت و ولايت و تجليِ احمديِ محمدي است، مغز و محور اعمال اين ماه، عبوديت به منظور دريافت استعداد درک محبت و ولايت در ماه بعد است. از اين‌رو، اشاره‌ها بلکه صراحت‌هايي که دل را متوجه مقصد اصلي نمايد، بسيار است که يکي از آن‌ها توقيع مبارک حضرت بقية الله صلوات‌الله‌عليه است. ✔️ البته چنان‌که مي‌دانيد، ماه شعبان، ماه ولايت و مقدمه ماه مبارک رمضان است. از اين‌رو، در اعمال و اوراد و ادعيه اين ماه، اشارت‌ها و صراحت‌هاي بسياري به‌منظور آشکار ساختن حقيقت توحيد وجود دارد. ✔️ به‌هرحال، توضيحي در باره ارجاع ضميرهاي ياد شده عرض مي‌کنم: ✔️ تعابير شريف توقيع مبارک، در برخي از فرازها نشان مي‌دهد که مقصود از «يعرفک بها»، «لافرق بينک و بينهم»، «فتقها و رتقها»، «بدئها و عودها» همان است که در ضميرهاي «فجعلتهم»، «المعلنون»، «الواصفون» و مانند آن و نيز ضميرهاي «انهم عبادک»، «فبهم ملأت» و مانند آن مقصود است. به اعتبار لفظ «ولاة»، ضمير «ها» آمده است و بنابر نظر حقير که لفظ «مقامات» نيز با واژه ولاة، جز از جهت اجمال و تفصيل يا ظهور و بطون تفاوت چنداني ندارد، به اعتبار اين واژه (مقامات) نيز ضمير «ها» آمده است و به اعتبار واژه‌هاي «عبادک»، «خلقک»، ضمير «هم» آمده است. ✔️ بر اين اساس، مقصود از اسئلک بما نطق فيهم، فجعلتهم معادن ... و ارکاناً، يعرفک بها من عرفک، لافرق بينک و بينهم الاّ انهم عبادک تا آخر اين فراز، همان واليان امر الهي است که امين بر اسرار و توصيف کنندگان چيزي هستند که ديگران مجاز بدان نيستند. فرازهايي از زيارت جامه کبيره، امين الله و آل يس نيز بدان اشاره بلکه تصريح دارند. ✔️ بر اين اساس، واليان او، معادن کلمات، ارکان توحيد و آيات و مقامات اويند و عبارت «لا تعطيل لها»، وصف مقامات، آيات و کلمات است نه وصف ولاة. ✔️ بنابر آن‌چه که درباره گمان خويش گفتم، ميان مقامات و توحيد و آيات از سويي و ولايت از ديگر سو، تفاوت اساسي وجود ندارد. مهم‌ترين تفاوت آن دو که سبب دوگانگي ظاهري شده است، تفاوت در اجمال و تفصيل يا ظهور و بطون است. از اين ديدگاه، ولايت، ظاهر توحيد است و توحيد، باطن ولايت. ✔️ بر اين اساس، عبارت «لا تعطيل لها» که وصف مقامات است، وصف ولاة نيز هست و در نتيجه، ولاة در عين حال که معدن کلمات هستند، خود کلمات نيز هستند و در عين حال که ارکان توحيد هستند، به اعتبار عدم تعدد حقيقي ميان ارکان و صاحب آن، توحيد نيز هستند بلکه حصن و حقيقت توحيدند. توضيح بيشتري در مقاله‌اي که در بزرگ‌داشت مرحوم قاضي طباطبايي نوشته شد، آمده است. ✔️ يادآوري اين نکته بد نيست که فهم اين دعا با فهم دعاي کميل، قرين و يا بدان بستگي دارد. چنان‌که برخي از تعابير اين دعا را بايد با فهم زيارت جامعه کبيره، فهم نمود. ✔️ عبارت «بهم ملأت سمائک و ارضک» را با تعابيري چون، «نحن والله الاسماء الحسني»، و «باسمائک التي ملأت ارکان کل شئ» و نيز با «ارواحکم في الارواح» و مانند آن مقايسه کنيد. ✔️ عبارت« بدؤها منک و عودها اليک» را با عبارت «بکم فتح الله و بکم يختم» و نيز با «اياب الخلق اليکم و حسابهم عليکم» مقايسه کنيد. ✔️ يا خبيئة توضيح و تأکيد بر اسرار است، در اين صورت همه اسرار ما از مکنونات است و از او مي‌خواهيم که آن را مکنون نگه‌دارد و يا آن که قيد اسرار است. در اين صورت، اسرار بر دو قسم است‌. قسمي از آن آشکار مي‌گردد و قسمي ديگر ممکن است در کمون خويش باقي بماند. در اين صورت، مقصود از خبيئه همين قسم دوم است. کانال طهور @sharabetahour
💠 ویژگی ذکر استغفار ماه رجب 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 در ماه رجب که ماه عبادت است و ماهی است که خدا ظاهر می‌شود یا زمینه ظهورش فراهم می‌شود و بنده به اوج عبودیت می‌رسد، فرموده‌اند استغفار که می‌کنید ـ و زیاد هم باید استغفار کنید ـ کلمه «ربی» را حذف کنید، نگویید استغفر الله ربی و اتوب الیه. 🔹 در جاهای دیگر باید ربی را بگویید. آن‌هم به این خاطر که خدا می‌فرماید من حاضرم نباشم، به‌خاطر آن‌که «ی» متکلم نباشد. ما چه کنیم که تو از وسط برخیزی؛ می‌گوید حاضرم خودم هم نباشم تا تو از وسط برخیزی. 🔹... خدا می‌گوید برای اینکه «ی» متکلم تو را از میان بردارم، حاضرم خودم هم برداشته شوم، حاضرم «رب» را بردارم و حذف کنم تا بلکه تو از میان برداشته شوی. 🔹 بالاخره به تعبیر عرفی، هر سازی که در عالم وجود داشت، خدا زد، بلکه یکی از این سازها با ما سازگار باشد ولی نشد؛ نشد که نشد. حال که نشد، استغفار از این‌جاست. استغفار که بود، غفاریت خدا هم پس از آن خواهد بود. 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
Rajab-Esteqfar.mp3
1.76M
🔊 💠 ویژگی ذکر استغفار ماه رجب
هدایت شده از طهور
💠 امام جواد (علیه السلام)؛ پاداش كمال شيعيان 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
هدایت شده از طهور
💠 امام جواد (علیه السلام)؛ پاداش كمال شيعيان 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 راجع به امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام چند نكته را مي‌توانم خدمت‌تان عرض كنم. ✔️ يك نكته همان است كه درباره‌ي امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام و عالم بودن آن حضرت گفته شد و تكرار نمي‌كنم و بر اساس آن ـ چنان‌كه گفته شد ـ همه‌ي خاندان پيامبر عليهم‌الصلات‌والسلام صاحب جود و کرم ذاتي و فعلي (جواد) هستند. ✔️ نكته‌ي دوم، با توجه به اين‌كه امامت در امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام به تماميت رسيده، به‌گونه‌اي كه تمام كساني كه امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام را به امامت شناختند و بدو ايمان آوردند، به مرتبه‌اي از بلوغ، تعقل و كمال دست پيدا كرده‌اند كه گويي مي‌توانند حقيقت امامت را دريابند، هر چند مصداق آن غير متعارف باشد. در اين صورت، شيعيان امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام كمّل شيعيان هستند، يعني به اوج تعالي شيعه رسيدند. 🔹 بر اين اساس چون به كمال رسيدند، شايسته‌ي دريافت پاداشي فراتر از همه‌ي عالم هستي هستند، پاداش هم نتيجه كمال يا استكمال است. اين‌كه پاداش‌شان بايد فراتر از عالم هستي باشد، به خاطر اين است كه آن كمالي كه يافته‌اند، فراتر از عالم هستي است؛ كمالي كه يافته‌اند امامت و حقيقت امامت است بدون توجه به ويژگي‌هاي عرفي و طبيعي. چون حقيقت امامت را يافته‌اند، تجزيه و تقسيم و مانند آن بعد از امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام رخ نداد و رخ نمي‌دهد. اما در گذشته چون شيعيان به حقيقت و تماميت امامت دست پيدا نكرده بودند، به‌راحتي با اندكي شرايط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و مانند آن عمداً يا سهواً؛ خواسته يا ناخواسته امام را گم مي‌كردند، بنابراين جمعي دو امامي، سه امامي و ... شدند. وقتي به امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام رسيد، شيعه به‌جاي آنكه امام را بيابد، امامت را يافته است و اين يعني دريافت امانت، خلافت، ولايت و حقيقت توحيد. 🔹 بنابراين چون كمال نامتناهي است، پاداش آن‌هم بايد نامتناهي باشد. اين پاداش نامتناهي براي شيعيان خالص، وجود مبارك امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام است و سرّ اين‌كه در برخي از روايات ـ بر حسب نقل ـ و نيز آداب زيارت و مجربات در دعا و استدعا آمده است كه اگر كسي چيزي از امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام، آن حضرت را به امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام قسم بدهد، بدين سبب است كه امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام پاداش كمال شيعيان است، به‌گونه‌اي كه اگر پس از امام جواد يا ائمه ديگر ـ به نحو شرطيه امتناعيه ـ امام ديگري هم معرفي نمي‌شد، شيعيان بر امامت حضرت امام رضا عليه‌الصلات‌والسلام تا روز قيامت باقي مي‌ماندند و نتيجه‌ي اين كمال جود الهي يا بركت الهي در وجود امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام است كه ظهور پيدا كرده. شواهدي هم در روايات مي‌توان بر اين نكته يافت. ✔️ نكته ديگر اين‌كه، در ميان انبيا و اولياي الهي گاهي خداي متعال امام و پيامبر را براي خلق فرستاده است ولي براي تأييد صدق آن‌ها به آن‌ها معجزه كرامت فرموده است ولي خودشان فردي از ميان انسان‌ها ـ بشر مثلكم ـ اما صاحب معجزه هستند. اما در برخي از موارد به يكي از اين دو دليل كه انسان‌ها شايستگي و قابليت دريافت فيض ملكوتي و متافيزيكي الهي را مستقيم پيدا كرده‌اند يا بدين سبب كه استعداد دريافت ابدي الهي را به دست بياورند، ـ كه هر دو توجيهاتي دارد و مي‌توان آن را تبيين كرد ـ خدا پيامبر و امامي مي‌فرستد كه خودش معجزه است، نه آن‌كه معجزه داشته باشد. در ميان پيامبران عليهم‌الصلات‌والسلام حضرت عيسي صلوات‌الله‌عليه و در ميان امامان عليهم‌الصلات‌والسلام امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام اولين معجزه الهي است به اين سبك كه عرض كردم كه در كودكي امام است، يعني در كودكي كسي است كه محيط بر عوالم هستي است كه سرّش يكي از آن دو نكته است؛ يا بدين سبب است كه انسان‌ها قابليت دريافت فيض ملكوتي الهي را دارند، يا به اين خاطر كه اين‌ها به خاطر كمال‌شان حاضرند نسبت به يك كودك چند روزه و چند ساله هم منقاد و مطيع باشند و يا بدين خاطر كه اين كودك چند ساله مي‌آيد تا انسان‌ها را براي پيامبران يا اماماني كه از كودكي امام خواهند بود، آماده سازند. 🔹 هر كدام از اين دو نكته كه باشد، نكته بسيار مهمي است درباره‌ي امام جواد عليه‌الصلات‌والسلام. 🔹 بر اساس همين نکته دوم است که مي‌توان آغاز غيبت و يا مقدمات اصلي آن را از زمان امام رضا صلوات‌الله‌وسلامه‌عليه دانست. اگر چه بر اساس تعابير ديگر، غيبت از زمان امام هادي صلوات‌الله‌وسلامه‌عليه به‌آرامي شروع شده است. کانال طهور
🗂 رجبیون 🗂 پرسش (177): رجبيون چه کساني هستند؟ 🔹 پاسخ: سلام علیکم و رحمت الله 🔹 همان‌گونه که انسان‌ها و اشیاء طبیعی نشان‌دهنده‌ي وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خدای متعال هستند، ماه‌ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه‌اند. 🔹 در میان ماه‌های قمری یا به‌خاطر استعدادهای طبیعی و ذاتی آن‌ها و یا به سبب جعل خدای متعال یا انبیاء و اولیاء، ماه‌های رجب و شعبان و رمضان، مختصاتی دارند که با آن قوت و شدت و ظهور در ماه‌های دیگر وجود ندارد. 🔹 ماه رجب، نقطه آغاز سلوک خاص و برنامه‌ریزی برای وصول به قرب خدای متعال از طریق منازل طبیعی و فراطبیعی است و ماه رمضان نقطه وصول به مقصد نهایی است. 🔹 برای وصول به مقصد نهایی که توحید حقیقی است، باید از منزل محبت و عشق به بزرگ‌ترین محبوبان و معشوقان عالم هستی گذر نمود. 🔹 برای گذر از منزل محبت و عشق باید در مسیر بندگی و سرسپاری حقیقی گام نهاد. 🔹 ماه رجب، ماه تمرین بندگی است، ماه شعبان، تمرین محبت و عشق و ماه مبارک رمضان، ماه حضور در بارگاه توحید است. 🔹 بر این اساس، رجبیون کسانی هستند که اهل عبادتند، نه مسافر و مهمان شهر عبادت. آنان که در بندگی و بند بودن ظاهر و باطن و وجودشان به خدای متعال و در اظهار این بندگی، از تمام توان و استعداد خود و لطف خدای متعال بهره بردند. 🔹 از امام صادق صلوات الله علیه روایتی نقل شده است که از این قرار است: 🔹 إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِي‏ءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ عَلَى رُءُوسِهِمْ تِيجَانُ الْمُلْكِ مُكَلَّلَةً بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَسَارِهِ وَ يَقُولُونَ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِبَادِي وَ إِمَائِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ وَ لَأُجْزِلَنَّ عَطَايَاكُمْ وَ لَأُوتِيَنَّكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ إِنَّكُمْ تَطَوَّعْتُمْ بِالصَّوْمِ لِي فِي شَهْرٍ عَظَّمْتُ حُرْمَتَهُ وَ أَوْجَبْتُ حَقَّهُ مَلَائِكَتِي أَدْخِلُوا عِبَادِي وَ إِمَائِيَ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام هَذَا لِمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ شَيْئاً وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً فِي أَوَّلِهِ أَوْ وَسَطِهِ أَوْ آخِرِهِ (بحارالأنوار، 94، 41؛ وسائل‏الشيعة، 10، 479؛ روضةالواعظين، 2، 401؛ فضائل‏الأشهرالثلاثة، 31، 17) 🔹 این‌ها کسانی هستند که حرمت ماه رجب را بزرگ داشته‌اند و نشان آنها این است که روز یا روزهایی از این ماه را روزه گرفته‌اند. کانال طهور @sharabetahour
💠 صراط مستقيم 🗂 پرونده ويژه ولادت اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) در پایگاه طهور https://b2n.ir/g24194
💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
13950201Etekaf.mp3
6.36M
🔊 💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 این مهم‌ترین وجه اعتکاف است. اما در عین حال جنبه‌های دیگری هم دارد. جنبه دیگر آن به‌طور کلی تمرین عبادت کردن و نماز خواندن است. در اوقاتی که در جامعه، خانواده، شغل و مانند این‌ها حضور داریم، کارها متداخل است، یعنی می‌خواهد نماز بخواند، مشتری هم آمده است، می‌خواهد قرآن بخواند، تلفن هم زنگ می‌زند، می‌خواهد غذا درست کند، می‌بیند کار دیگری هم در کنار آن باقی مانده است. دوران اعتکاف دوران تمرین عبادتی است که مزاحمتِ با دیگران نداشته باشد. شاید این خود مقدمه‌ای بشود که وقتی که نماز می‌خواند، یک مشتری هم آمده، بتواند تشخیص بدهد که تقدم با کدام یک است؛ برخی مواقع ممکن است که نماز مقدم باشد، این‌که فرمود که «به نماز نگویید کار داریم، به کار بگویید نماز داریم»، بعضی اوقات است که حقیقتاً‌ این‌گونه است که وقتی الله اکبر گفتند، باید در مغازه بسته شود. در جای دیگری هست که واقعاً راه انداختن کار یک مؤمن آن‌قدر اهمیت دارد که اگر کار او را راه نیندازیم، از اتوبوس روستا جا می‌ماند، و اگر جا بماند، چند کار دیگر گره می‌خورد. این‌که انسان بتواند تشخیص بدهد، احتیاج به آرامش، جامعیت فکری و قرار نفسانی دارد، که این‌هم از خاصیت‌های دیگر اعتکاف است. کانال طهور @sharabetahour
💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار 🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 عبادت‌هایی که انسان برای تکمیل وجود خود به آن احتیاج دارد، باید مناسب با جنبه‌های وجودی او باشد. انسان، هم موجود اقتصادی است، بنابراین عبادتی می‌خواهد که به اقتصاد بیانجامد، مثلاً دعا کند «یا خیر المسؤولین و یا اوسع المعطین». این تعبیرها یعنی وجود انسان و ظاهر و باطن او، حیثیت‌های اقتصادی، سیاسی و جنبه‌های مختلف دارد. 🔹 یکی از جنبه‌های وجودی انسان ـ که اگر نگوییم مهم‌ترین جنبه اوست، حداقل این است که آثاری بر این جنبه مترتب می‌شود که بر جنبه‌های دیگر معمولاً مترتب نمی‌شود، اگرچه باید مترتب شود ـ حیثیت فردانیّت اوست. حیثیتی که در دنیا انسان یکی است و تنها؛ تنها می‌آید، تنها می‌رود، تنها محشور می‌شود؛ «لقد جئتمونا فرادی»، (انعام، 94) این یک بودن انسان ولو اینکه در میان هزاران و میلیون‌ها نفر زندگی می‌کند، اما همه‌چیز او منحصر به فرد است، یعنی هر کاری که انجام می‌دهد، هر سخنی که خودش می‌گوید یا دیگران می‌گویند، حساب ویژه‌ای دارد که از این حساب ویژه یک ذره به دیگران نمی‌تواند بدهد، یک ذره هم از حساب دیگران نمی‌تواند بیاید و آن عبارت است از فردانیت و کتاب وجودی نفس او. 🔹 این کتاب وجودی نفس که هرچه که بیاید، اگر یک ذره کمال آمد، اگر حاتم طایی هم باشد، از این کمال نمی‌تواند به کسی ببخشد، ‌اگر بخیل هم باشد، نمی‌تواند ببخشد. چون یا عین وجود او می‌شود و یا عین وجودش بوده و عیان و آشکار می‌شود. اگر درس می‌خواند، اگر ‌مطالعه می‌کند، اگر جهاد می‌کند، هر کاری که انجام می‌دهد، عین وجودش می‌شود و هیچ کس سهمی در آن ندارد. 🔹 به این، حیثیت فردانیت نفس یا تشخص نفسانی گفته می‌شود. این حیثیت عباداتی می‌خواهد که با فردانیت تناسب داشته باشد. عباداتی که دور از چشم همگان باشد، دور از شلوغی بازار و خیابان باشد، دور از شلوغی حتی عبادت‌های جمعی همچون حج و مانند آن باشد. یعنی گوشه گرفتن ولی گوشه گرفتنی که عوارض نداشته باشد که همان‌هایی است که مورد تأیید خدای متعال و اولیای خدای متعال هم بوده و هست. 🔹 اعتکاف یکی از این عبادت‌هاست. روزه نیز یکی دیگر از این عبادت‌هاست. اعتکاف یعنی این‌که آدم ارتباطش را با جامعه قطع کند و در خود فرو برود. در طول سال مناسبت‌هایی هست که معمولاً سه‌روزه است ـ تا هفت روز هم در برخی از موارد هست، ولی معمولاً سه روزه است ـ در این سه روز، اولاً باید در یک مسجد حضور پیدا کند، از مستحبات مؤکد آن است که در مسجد باشد. ثانیاً به کارهای جمعی نپردازد، یعنی معامله ـ ولو تلفنی هم ـ نکند. حتی در آن‌جا مثلاً حساب و کتاب‌های مغازه‌اش را هم انجام ندهد؛ یعنی کارهایی را که به‌نوعی مربوط به دنیاست، مربوط به همگان و جامعه است. آنجا فقط به خودش و خودش و خودش بپردازد، به‌گونه‌ای که در این مدت کوتاه چنان ارتباطش را با دیگران قطع کرده باشد و چنان به خودش پرداخته باشد که وقتی که برمی‌گردد، بتواند به صراحت بگوید، ببیند و بیابد که فقط و فقط به خدا نیازمند است و به هیچ کس دیگر نیازمند نیست. در این سه روز باید این‌گونه تمرین کند که بگوید ما در این سه روز دست‌مان از همه خلق کوتاه بود، ‌اما زندگی‌مان خوب انجام شد، بهترین کارها و عبادت‌های ما انجام شد. در این سه روز چشم ما و توجه ما فقط به خدا بود، زبان‌مان فقط به خدا مشغول بوده. 🔹 این سه روزها اگر تکرار بشود، به‌گونه‌ای که بعد از اعتکاف وقتی که در جامعه قرار می‌گیرد بتواند بگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، این سه روز می‌تواند سی روز بشود، می‌تواند سیصد روز بشود، می‌تواند سی سال و صد سال باشد. 🔹 پس ویژگی و خاصیت منحصر بفرد عبادت‌های شخصی مانند اعتکاف این است که تعلق از اغیار را قطع می‌کند و اتصال به خدای متعال را عیان و آشکار می‌کند و انسان را آماده می‌کند برای این‌که این قطعِ تعلقِ سه‌روزه را گسترش بدهد. اینکه می‌گوید ما بدون بقیه خلق هم می‌توانیم زندگی کنیم، این را در عبادت‌های شخصی باید در وجود خود تثبیت کند. به‌گونه‌ای که بگوید اگر الان اتفاقی بیفتد و تمام خلق با ما قهر باشند، هیچ کس با ما صحبت نکند، هیچ کس هیچ جنسی از ما نخرد، هیچ کس چیزی به ما نفروشد، ‌می‌توانم خودم و خدا، دو نفری، به بهترین وجه زندگی کنیم.
amir_[Tahour.ir].mp3
4.51M
💠 [آواهنگ] اميرالمؤمنين (علیه السلام) 🔹 یک تعبیرِ عرفی امیر مؤمنین این است که او رئیس مؤمنان است، چون حدود پنج سال خلیفه بوده است. 🔹 معنای دیگر این است که او امیر مؤمن از حیث ایمان است، یعنی امیرِ ایمان است و چون حقیقت عالم هستی وجهی از وجوه ایمان (مرتبه سوم ایمان) است، بنابراین امیرمؤمنان صلوات الله و سلامه علیه امیر عالم هستی است، امیر مطلق. تعبیر دیگر آن که فنی‌تر و اصطلاحی‌تر است، ولی مطلق است. 🔹 پس این‌که او امیر مؤمنان است، نه به این معناست که امیر مُسلِمان و یهودیان و مسیحیان و گبر و پارسا و ترسا نیست. معنای عرفی این است که او امیر مؤمنان است و آن دیگری در شام امیر گروهی دیگر است. اما معنای دقیق‌تر این است که هر موجودی و دقیقاً هر موجودی، از جمله هر انسانی که سهمی از ایمان دارد، ـ که همه موجودات و همه انسان‌ها سهمی از ایمان دارند ـ تحت امارت او هستند؛ بودند، هستند و خواهند بود. کانال طهور @sharabetahour