eitaa logo
طهور
537 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
331 ویدیو
6 فایل
پایگاه اطلاع رسانی طهور؛ نشر آثار حجت الاسلام و المسلمین استاد دكتر سيدمرتضی حسينی شاهرودی نشانی: tahour.ir ایتا | سروش | بله @sharabetahour آپارات: tahourap
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طهور
💠 ام البنين 🔹 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 وجود فرزنداني مانند حضرت عباس (عليه الصلات و السلام)، حكايت از شباهت ظاهري و دروني، جسمي و روحي با مادرشان دارد. بنابراين حتي اگر از حضرت ام البنين (سلام الله عليها) و واكنشي كه نسبت به شهادت فرزندانشان داشتند، هيچ اطلاعي نداشتيم، به حكم سنخيت بين فرزند و مادر، از وجود حضرت ابوالفضل (عليه الصلات و السلام) مي‌توانستيم كمال و عظمت روحي و معنوي و اخلاقي و به‌ويژه مقام و مرتبه توحيدي آن حضرت را بفهميم. 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
هدایت شده از طهور
Omolbanin [Tahour.ir].mp3
877.2K
🔊 💠 ام البنين 🔹 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 رضای خدای متعال علت است 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113 🔹 اقسام رضایت: قسمی است که رضای عرفی است و بر اساس حق و تکلیف است. قسم دوم که رضای حقیقی است، ارتباطی با آن ندارد مانند رضای خدا از بنده‌اش 🔹 هیچ وصف و فعلی از اوصاف و افعال خدای متعال معلول هیچ امری از امور عالم امکان نیست. 🔹 هیچ امر موجودی معدوم نمی‌شود و از بین نمی‌رود 🔹 رضای خدای متعال علت است، یعنی چون راضی است، کار ما بهنجار است 🔹 افعال و صفات انسان برآیند و ظهور ذات و وجود انسان و ذات انسان پدیدار و تجلی اسماء و صفات خدای متعال است؛ یا اسماء لطفیه و صفات جمالی یا اسماء قهری و صفات جلالی 🔹 چون رضای خدا علت است، بنابراین بندگي و شکر ابتدايي، امكان‌پذير نيست. 🔹 هیچ فعلی از افعال خدای متعال بازتاب و واکنش افعال دیگران نیست 🔹 اختیار امر بدیهی است و هر سخنی در مقابل امر بدیهی قرار داشته باشد، مغالطه است؛ بفهمیم یا نفهمیم 🔹 اگر بندگان خدا از خدا راضی بودند، این نشان‌دهنده آن است که خدا از آن‌ها راضی است، چون رضای خلق از حق، بازتاب رضای خدا از خلق است، نه بالعکس 🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
pa113-02.mp3
6.64M
🔊 💠 رضای خدای متعال علت است 🗂 گزیده درس‌های شرح خطبه پارسایان ـ درس 113
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 اسرار نام فاطمه (سلام الله عليها) 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
asrarnamefatemeh[Tahour.ir].mp3
1.4M
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 اسرار نام فاطمه (سلام الله عليها) 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 توضیح: اولاً، این سماء، سماء ذات یا تالی تلو ذات است، بنابراین مقدم بر سماوات و اهل سماوات است. ثانیاً، خود این سماء، تجلی نور عظمت خدای متعال است و حضرت زهر سلام الله علیها خود آن نور یا نوری از انوار اوست که به‌وساطت آن نور، سماء ذات متجلی می‌شود و به وساطت سماء ذات سماوات آفریده می‌شود و به وساطت سماوات، اهل آن که ملائکه هستند، پدید می‌آیند. کانال طهور @sharabetahour
💠 جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در عالم هستی و تعینات حق تعالی با استمداد از نام زهرا 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 با توجه به روایات متعدد درباره شأن و مقام حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) و مبانی و اصول عقلی و عرفانی، گمان بنده بر آن است که اولاً، باطن جمال و جلال مطلق حق تعالی و ثانیاً، باطن رحمت رحمانی و رحیمی خدای متعال به‌طور مطلق حضرت فاطمه سلام الله علیها است؛ به‌گونه‌ای که همه‌ی عقول و ملائکه و وسایط فیض خدای متعال در سیر نزول و آفرینش عالم هستی و تعینات وجودی، وجهی یا وجوهی و ظهورات رحمت رحمانی آن حضرت است و همه‌ی انبیاء و اولیاء و عالمان ربانی و همه‌ی وسایط رحمت حق تعالی در سیر صعود، از مظاهر و وجوه و تعینات رحمت رحیمی آن حضرت است. 🔹 هر یک از نکات چهارگانه را شرحی باید که به‌خواست خدای متعال در جای خود گفته خواهد شد. آن‌چه این‌جا مورد نظر است، توضیحی درباره نکته سوم است، یعنی تمامیت حضرت فاطمه صلوات الله علیها در ظهور و تجلی رحمت رحمانی و آفرینش خلق اول و آخر و آفرینش همه‌ی خلق و تعینات ذاتی و وصفی و اسمی و فعلی حق تعالی از طریق و به‌وساطت آن حضرت. به تعبیر دیگر، آفرینش عالم هستی و تعینات وجودی خدای متعال از باب و بیت آن حضرت می‌گذرد. 🔹 نام زهرا به نکته نخست اشاره دارد، یعنی به این‌که همه‌ی خلق بی‌واسطه و باواسطه از نور وجود آن حضرت پدید آمده‌اند، و نام فاطمه به نکته‌ی دوم اشاره دارد، یعنی به این‌که همه‌ی خلقی که از رحمت رحیمی و نعمت جمال ابدی او برخوردارند نیز با واسطه یا بی‌واسطه از باب و بیت آن ‌حضرت به آن مقام خواهند رسید. 🔹 روایات متعددی در مورد نکته سوم وجود دارد که به یکی از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔹 عَن جابِر عَن أبي عبداللَّه علیه السلام قالَ قُلتُ لِمَ سُمِّيَت فَاطِمَةُ الزَّهرَاءُ زَهرَاءَ فَقَالَ لأنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِن نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشرَقَت أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَت أَبصَارَ الملائِكَةِ وَ خَرَّتِ المَلائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوحَى اللَّهُ إِلَيهِم هَذَا نُورٌ مِن نُورِي وَ أَسكَنتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقتُهُ مِن عَظَمَتِي أُخرِجُهُ مِن صُلبِ نَبِيٍّ مِن أَنبِيَائِي أُفَضِّلُّهُ عَلَى جَمِيعِ الأَنبِيَاءِ وَ أُخرِجُ مِن ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمرِي يَهدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجعَلُهُم خُلَفَائِي فِي أَرضِي بَعدَ انقِضَاءِ وَحيِي (بحارالأنوار، 43، 12، به نقل از علل الشرائع) 🔹 جابر می‌گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم چرا فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها)، زهرا نامیده شد. آن حضرت فرمود: چون خدای متعال او را از نور عظمت خویش آفرید. آن‌گاه که نور عضمت خدای متعال در وجه فاطمی درخشید، به‌واسطه درخشش او، آسمان‌ها و زمین ظاهر و متجلی شد و چشمان ملائکه خیره و مبهوت و مدهوش گشت و ملائک برای خدای به سجده افتادند و گفتند پروردگار و سرور ما، این نور چیست و کیست؟ خدای متعال از طریق وحی فرمود: این نور از نور من است و او را در آسمان خویش جای دادم، او را از صلب یک از پیامبرانم که بر همه پیامبران برتری دارد، در زمین آشکار خواهم ساخت و از همین نور است که امامان قائم به امرم را ظاهر خواهم ساخت. 🔹 این فراز از حدیث شریف که فرمود: «فَلَمَّا أَشرَقَت أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَت أَبصَارَ المَلائِكَةِ وَ خَرَّتِ المَلائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ»، نشان می‌دهد غشوه ملائکه و سجده آنان برای خدای متعال در مرتبه متأخر از تجلی حضرت زهرا سلام الله علیها است. به این معنی نیست که ملائکه وجود و حضور داشتند و با آفرینش آن حضرت، دچار غشوه شدند و به سجده افتادند، زیرا ملائکه‌ اهل آسمانند و سجده، عملی آسمانی و ملکوتی است و چون وجود و ظهور آسمان، فرع ظهور و اشراق آن حضرت است، وجود و آفرینش موجودات آسمانی که فرع وجود آسمان است، با واسطه، فرع وجود آن حضرت است. گویی زبان روایت این است که با ظهور و اشراق حضرت زهرا و به سبب تجلی و شکفتن آن حضرت است که زمین و آسمان پدید آمد و به تبع آسمان و زمین، اهل آن پدید آمد و به تبع اهل زمین و آسمان، سجده و عبادت متعین پیدا شد. 🔹 این فراز از حدیث شریف «هَذَا نُورٌ مِن نُورِي وَ أَسكَنتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقتُهُ مِن عَظَمَتِي» نیز تأییدی است بر آن‌چه گفته شد. 🔹 معنی این فراز این نیست که آسمان، پیش از آن حضرت آفریده شده و آن حضرت در آسمان قرار گرفته است و در نتیجه، آسمان متقدم بر آن حضرت است و متقدم، فعل و آفریده متأخر نیست. میان سمائی و السماء و السماوات تفاوت است؛ مانند تفاوت میان جنتی و جنات، لقائی و لقاء الله و غیره.
Fatemieh02[Tahour.ir].mp3
698.5K
🔊 [قطعه صوتي] 🔹 فاطمه (سلام الله عليها)؛ طاهره مطهره 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔊 صوت در ادامه🔽🔽 کانال طهور @sharabetahour
02 درآمدی به زیارت.mp3
5.21M
🔊 💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 مراتب قرب و اشتداد وجودی در زیارت امام 🗂 درآمدی بر زیارت با گذری بر زیارت امین الله 📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی 🔹 معرفت به خدای متعال و اسماء، صفات و خلق او و همچنین تقرب به خدای متعال ذومراتب است. 🔹 بنابراین هرکسی که قدم در مسیر کسب معرفت یا دست‌یابی به قرب الهی می‌گذارد، درجاتی از معرفت را پیش‌تر به‌دست آورده. بدون معرفت قبلی هیچ‌کس به جایی نمی‌رسد؛ چنان‌که بدون تقرب قبلی هیچ‌کس به هیچ مرتبه دیگری از قرب نمی‌رسد. نعمت‌های خدای متعال هم همین‌گونه است. 🔹 بنابراین هرکسی که به سمت ائمه علیهم الصلات و السلام و بالاتر از آن حضرات، خودِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توجه می‌کند، خودِ این توجه یک نوع تقرب بالفعل و به تعبیر دیگر، نتیجه قرب بالفعل پیشین است. 🔹 این تمامیت کمال و قرب به خدای متعال جایی نیست که تمام بشود و بگویند که مثلاً شما کامل و فارغ التحصیل شدید 🔹 از همان جایی که پا در مسیر گذاشتیم، تنعّم به نعمت‌های الهی و التذاذ به لذت‌ها و سرور به کمالات یا لقای خدای متعال شروع شده. چون نه‌فقط ذات خدای متعال بلکه اسماء و صفات بلکه خلق خدای متعال بلکه شؤون خلقی خدای متعال نامتناهی است و از جمیع جهات نامتناهی است. 🔹 بنابراین ضمن آن‌که در اولین قدم که می‌آمدیم، ما ملاّ و متقرب بودیم که در درگاه خدای متعال آمدیم، اما پیوسته بر علم و معرفت و تقرب‌مان افزوده می‌شود و این هیچ‌گاه به جایی نمی‌رسد که متوقف شود. 🔹 نعمت‌های الهی هم همین‌طور است. همان‌گونه که قربی که انسان پس از سلوک به‌دست می‌آورد، پیداست که اتم و اقوای از قرب قبل از سلوک است، نعمتی را هم که انسان بعد از ریاضت، مجاهدت و اتیان اوامر الهی و انتهاء از نهی و مناهی الهی به‌دست می‌آورد، بیشتر، تمام‌تر و کامل‌تر از آن چیزی است که قبل به‌دست آورده. 🔹 بنابراین مؤمن پیش از آن‌که شروع به حرکت و سلوک به‌سوی خدای متعال کند و معرفت به اسماء و صفات خدای متعال پیدا کند، بر سفره لطف الهی نشسته است؛ قبل از آن غرق در نعمت‌های الهی است، لکن خودش هم نمی‌داند. 🔹 هم استغراق در نعمت‌های الهی پیوسته افزوده می‌شود، هم ظهور و انکشاف آن‌ها برای نفس افزوده می‌شود؛ از طریق همان معرفتی که در راهش تلاش می‌کنیم و به‌دست می‌آوریم، از طریق همان اخلاق و اعمال، اذکار، اقوال و مانند آن که به‌دست آوردیم. 🔹 بنابراین مثلاً کسی که به زیارت امام معصوم علیه الصلات و السلام مشرف می‌شود، در همان لحظه اول و پیش از آن‌که اقدام به زیارت کند، چه زیارتش زبانی باشد، چه نفسی، قلبی و بالاتر از آن باشد، قبل از زیارتش کمالی به‌دست آورده که به‌سوی زیارت آمده. قبل از زیارتش لذت همراهی با اهل بیت پیامبر علیهم الصلات و السلام را فهمیده که قصد زیارت کرده. این قصدش و تحققش یعنی اشتداد آن چیزی که به‌دست آورده. 🔹 بنابراین مراتب قرب پیوسته افزایش پیدا می‌کند، هر مرتبه‌ای از مراتب قبل از خودش کامل‌تر و تام‌تر است، اما به این معنا نیست که مراتب قبلی چیزی نبوده؛ لکن سفره ما گسترش پیدا کرده و عمیق‌تر، شدیدتر، تام‌تر و لذیذتر شده و در واقع در سفره تغییر ایجاد نشده است، در نفس ما تغییر ایجاد شده و پیوسته حوزه انتخاب و سرور و بهجت یا ابتهاج ما افزوده می‌شود. 🔹 همه زیارت‌ها همین‌گونه است، چه ظاهر آن چنین حکایت و دلالتی داشته باشد، چه نداشته باشد. 🔹 همنشین شدن با انبیا و اولیا مخصوصاً اهل بیت پیامبر علیهم الصلات و السلام پیوسته سبب ارتقاء وجودی زائر می‌شود. چون سبب ارتقای زائر می‌شود، بنابراین هر آن نسبت به قبلی کامل‌تر است، هر آن سهمش و نعمت‌هایی که برخوردار می‌شود بیشتر است، لکن این‌که الان بیشتر است، دو معنا دارد. یک معنا این است که سفره را بزرگ‌تر می‌کنند. معنای دیگر این است که سفره از اول هم بزرگ بود، ما رشد می‌کنیم و بزرگ‌تر می‌شویم که سفره بزرگ‌تر را می‌فهمیم. به یک معنا سفره را می‌گسترانند، به معنای دیگر، سفره گسترده بود ولی نفس ما گسترده نبود. 🔹 آن‌چه در زیارت خیلی مهم است این است که توجه داشته باشیم که امام علیه الصلات و السلام حاضر است. 🔹 این خیلی مهم است که زیارت ما این‌گونه باشد، یعنی امام علیه الصلات و السلام را حقیقتاً حاضر بدانیم و ما خود را در محضر او بدانیم و بدانیم که او به ما اشراف و احاطه کامل دارد. نه‌فقط به ظاهر ما احاطه دارد که چگونه راه می‌رویم، چگونه صحبت می‌کنیم، به که نگاه می‌کنیم، بلکه بر منویات و تصورات و تصدیقات و تصمیم‌های ما و آن‌چه در ذهن ما می‌گذرد اشراف دارد. 🔹 به این توجه داشته باشیم. این رکن زیارت است. این شرط تحقق زیارت است. البته ممکن است خیلی از زیارت‌ها هم این‌گونه نباشد و مقدمه‌ای باشد ان شاء الله که یا به این بینجامد که ادراک حضور است، یا اگر نینجامد، انسان را خیلی ارتقا می‌دهد به‌گونه‌ای که شایستگی زیارت حقیقی را پیدا کند.