eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
517 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5978980529167404476.mp3
43.26M
سلام این صوت ضبط شده‌ی وبینار شهادت حضرت زینبه که توی ایام کرونا بچه‌های دانشگاه گناباد برگزار کردن و من بعنوان استاد مدعو در برنامه صحبت کردم. پیشنهاد می‌کنم اگه وقت و حوصله دارید حتما بشنوید. ممکنه نتونم برای ولادت حضرت بنویسم واسه همین این سخنرانی‌ رو گذاشتم شاید جبران بشه. چند روزی نیستم. خیلی برام دعا کنید.🙏 . جان‌ها به قربانِ زِینِ‌اَب💚 البته اول جلسه چون من سوال میپرسم و بچه‌ها با پیام مکتوب داخل وبینار دارن جواب میدن یه کم بی نظمه ولی حوصله کنید نظم برقرار میشه😉. از بهترین تجربه‌های حضور من در جلسات دانشجوییه💚 برای بانویی که عاشقانه دوستش داریم.🌱 ممنون از دشتبانی جان و جمیله بانو و سایر بروبچز دست‌اندرکار برنامه‌های دانشگاهی و دانشجویی❤️ 🌱https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. تاجِ هر شاه، شاخص‌ترین نمودِ پادشاهیشه. رفیع‌ترین و مجلل‌ترین پوشش یک شاه تاج اون شاهه. توی زیارتِ ششمِ امیرالمؤمنین یه فرازی هست که خطاب به حضرت میگه: شما تاج سر پیغمبری پیغمبری که خودش تاج سر کائناته و اشرف مخلوقات خداست، امیرالمؤمنین رو مثل تاج گذاشته روی سرش و به وجودش می‌نازه. حالا این امیرالمؤمنینی که مفتخر شده به تاج‌سریِ سَرورِ کائنات، به وجود دخترش آراسته شده و زینبِ کبری شده زینتِ بابا! زِینِ اَب💚 زینتِ پدر انگار که حضرت زینب الماسِ قیمتی و گرانبهایی هستند که در دل تاجی به اسم امیرالمؤمنین می‌درخشند و این تاج روی سر پادشاه کائنات پیغمبر اکرم گذاشته شده. و کی می‌تونه درک کنه این رفعت و بلندیِ مقام رو؟! الله اکبر از عظمت زینب کبری فتبارک الله احسن الخالقین مرحبا به پروردگاری که چون زینبی آفرید💚 ✍ملیحه سادات مهدوی برای بانویی که عاشقانه دوستش دارم 🌱 . https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
من فکر می‌کنم خدا وقتِ خلقتِ مامان و باباها دست برده و از جیب بغلِ کُتش مقادیر قابل توجهی صفات الهی برداشته و ریخته روی خاک و بعد از چشمه‌ی برکت آب آورده و خاک رو گِل کرده و خوب وَرزِش داده اونقدر ورز که برکت و صفات خداوندی قشنگ به خوردِ گِل رفته بعد نوبت به مرحله‌ی "نَفَختُ فیه من روحی" که رسیده از بلندمرتبه‌ترین روحِ عوالمِ بالا در پیکره‌ی گِل، جوری دمیده که در حرارتِ اون دَم، گِل حسابی پخته و جاافتاده و بعد از اون گِل با خمیرمایه‌ی صفات ربوبی تندیس دو قدیسی ساخته که وقتی روی زمین سربلند کردن اسمشون شده: مامان و بابا💚 واقعا کی رو سراغ دارید انقدر خداصفت؟ کی جز خدا ما رو با هر گناه و خطایی پذیرفت و بخشید و به رومون نیاورد؟ کی جز پدر و مادر ما رو با هر خطا و اشتباهی پذیرفت و بخشید و به رومون نیاورد؟ کی قد خدا مراقبمون بود و دوستمون داشت و هر جا زمین خوردیم بلندمون کرد؟ کی قد پدر و مادر مراقبمون بود و دوستمون داشت و توی زمین خوردنها بلندمون کرد؟ خدا وقت آفرینشِ پدر و مادر به مقدار لازم ربوبیت در خمیرمایه‌ی اونها ریخت و بعد گِلشون رو فرم داد و ازشون قدیس ساخت....🌱 . . اول آذر، تولدِ بابای نازنین و عزیز و عشقم مبارکِ خودم و خانواده‌ام و مبارکِ هر کی که برکاتِ بابا بهش رسیده و می‌رسه🪐🌍 حاج آقای مصباح، شما چش مایید، قلب مایید، جگر مایید، عضو اصلیِ زندگی مایید، باشید مستدام و‌برقرار💚 . شاید باورتون نشه ولی این متن رو در شرایطی نوشتم که داشتم از درد به خودم می‌پیچیدم، البته روی صفحات ذهنم نوشتمش☺️ من از درد به خودم می‌پیچیدم و مامانم پا به پای من درد می‌کشیدن و من وسط اون حجم از درد داشتم از خدا می‌پرسیدم خدایا چی کار کردی تو خلقتِ پدر و مادر که اینجور خودشون رو فدای فرزندان می‌کنن اون هم بی چشم‌داشت؟! برای هزارمین بار در زندگی به این نتیجه رسیدم که: مامان بابام! همه میرن شما می‌مونید برام 😁😅 ✍ملیحه سادات مهدوی . 🌱 @sharaboabrisham
. کارسازترین توسل‌ها، توسل به حضرت زهراست💚 اینو همین الان از استاد عالی شنیدم. و اتفاقی که توی قلبم رخ داد، به روایت تصویر: https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
یک نفر فوت کرده و بازمانده‌ها وسط صحن بیمارستان داد و قال دارند، کار به فحش و یقه و یقه‌کشی هم رسیده و دستهایی که به حکمت خدا و گَردِ پای جناب عزرائیل نمی‌رسند کف حیاط با هم گلاویز شده‌اند. گریه‌‌ی مردها جگرسوز است اما جیغِ زنها پر از حال بد و حال فحاشی‌ها بدتر و زشت‌تر! این سردردها و سرگیجه‌ها نمی‌گذارد و گرنه من از روایتِ یک هفته بستری که دو روزش در آی‌سیو بود می‌توانستم پر فروش‌ترین رمان سال را بنویسم! مخصوصا با هیجانِ هشیاری در آی‌سیو و تماشای آدمهای رفته در کما! ولی خب اصلا حوصله‌‌اش را ندارم که کلمه بچینم و فضاسازی کنم و مخاطب را بیاورم توی قصه و از این هنرنمایی‌ها! من تمام حادثه‌ها و خاطره‌های این چند روز سخت را فقط در یک رمان یک خطی خلاصه می‌کنم و می‌نویسم: دوستت دارم مادر💚 ✍ملیحه سادات مهدوی . 🌱 @sharaboabrisham
تصویری که رادیولوژی از قفسه‌ی سینه‌ی من نشون می‌ده وقتی یکی گفته که اسم دخترش زهراست: https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
تصویری که رادیولوژی از قفسه‌ی سینه‌ی من نشون می‌ده وقتی یکی گفته که اسم دخترش زهراست: https://eitaa
پرسید اگه یه روز دختر داشته باشی اسمشو چی میذاری؟ گفتم خودت چی فکر میکنی؟ گفت نمیدونم ولی با این ذوق ادبی و حس و حال شاعرانه‌ای که تو داری، لابد اسم گلی بلبلی میذاری دیگه! خندیدم و گفتم نَه! من اسم دخترمو فقط میذارم "زهرا" اما هر وقت بارون بگیره، باران صِداش میکنم تا بدونه بارونِ خونه‌ی من خودشه، همونقدر لطیف، همونقدر خوش عطر و دوست‌داشتنی... هر وقت موهاشو ببافم گیسو صداش می‌زنم شایدم کمند... صبحای زمستون بهار صداش می‌کنم، تا با واکردن چشماش، بهارو بپاشه به زمستونِ خونه‌... غروبای پاییز اسمشو میذارم ترنم... عصرای تابستون، تبسم... هر روز از بهارم به اسم یکی از گلها صداش میزنم، به اسم یکی از پرنده‌ها، نیلوفر، شقایق، رز، قناری، چکاوک، هدهد... وقتی بخنده، بهش میگم فرشته... وقتی اخم کنه، عسل چون که سیده، گل محمدی، بی‌بی‌گل! برام قرآن که بخونه، آیه، سجاده‌اشو که وا کنه، رستگار با خدا حرف بزنه، ثنا به آسمون نگاه کنه ثریا با خودش زمزمه کنه، نیایش با من که درد دل کنه، همدم، مونس! وقت بازی و دویدنش، پروانه، پرستو... اول صبح پگاه شایَدَم طلوع یا که آفتاب، سر شب ستاره، آخرِ شب یلدا! برام آب که بیاره، چشمه، زمزم، دستمو که بگیره، ستایش، مریم دست به موج موهاش که بکشم، دریا صداش میکنم، تو چشماش که خیره بشم، آهو... وقتی چشماشو ببنده رؤیا، وقتی بازش کنه، آرزو... وقتی برام حرف بزنه، نغمه! وقتی کنار گوشم پچ‌پچ کنه، نجوا، وقتی برام شعر بخونه، ترانه... اینجوری می‌فهمه، صِداش موسیقیِ خونه‌است و حرفاش ملودیِ زندگیمه... شبای تاریک، مهتاب صداش میکنم که بدونه حتی اگه تو آسمونِ خدا خبری از ماه نیست، زیر سقف خونه ما نور مهتاب هست... ماه شب چهارده که برسه، ماهرخ صداش میزنم، شایدم ماهرو، ماه‌سیما یا که ماه‌چهره! باید بدونه صورتش عین قرص ماه قشنگه، عین ماه شب چهارده تو خونه‌ می‌درخشه... زیر آفتابِ بی رمقِ زمستون، اسمشو میذارم خورشید، زِلّ آفتاب تابستون، نسیم... توی برگ‌ریزون پاییز شکوفه، زیر شکوفه‌بارونِ بهار، گندم، گلاب یا حتی سیب‌ یا که گیلاس! باید بدونه از وقتی دارمش از هر فصلی یه فصل جلوترم، توی هر فصلی یه باغ سبز تو خونه‌ دارم... وقتی باهام قهر کنه، شیرین، بعدِ آشتی، هستی... وقتی بغلش کنم، نَفَس، جانان، وقتی عطر تنش بپیچه، لیمو و ریحان وقتی هم بزرگ شد و قد کشید، لیلی صداش می‌کنم که چشاش برق بزنه و بدونه دیگه وقت عاشق شدنه... نوبتِ الهه و نگار شدن... من اسم دخترمو فقط میذارم زهرا، اما با همه‌ی اسمای قشنگِ دنیا صداش می‌کنم... می‌خوام بدونه اگه زهراست، یعنی صاحبِ تمومِ قشنگیای دنیاست... ✍ملیحه سادات مهدوی 🌱https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a ❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱
آن کس که تو را شکست، نمی‌فهمید آینه‌ی هزارپاره، هزاربار بیشتر نشان می‌دهد حیدرش را، مادر! ✍ملیحه سادات مهدوی هزار جان شریف به قربان نام زهرا💚 . 🌱 @sharaboabrisham
. خدا فقط یک حضرت زهرا داشت که آن هم الحمدلله مال ما شد...💚 . https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
من حتی اگه مرده باشم یکی بیاد بالای قبرم صدا بزنه بلند شو بریم استکانای مجلس حضرت زهرا رو بشور، از قبر بلند می‌شم! نفخ صوره نوکری واسه فاطمه زهرا هر جا صدامون کنن با سر خودمون رو می‌رسونیم فقط خدا کنه که صدامون کنن😭 . یا رب! کنیزی زهرا بر ما خجسته‌باد💚 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. همان سه قدمِ مسجد تا خانه قامتش آنقدر دچار جزر و مد شد که وقتی کنار تو رسید تمام ردایش غرق خاک بود… چشم باز کن زهرا جان! فاتح خیبر را تاب داغ تو نیست… ✍ملیحه سادات مهدوی . https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
خطبه‌ی ۲۰۲ نهج‌البلاغه، درد دل امیرالمؤمنین با پیغمبر هنگام خاکسپاری حضرت زهراست. یکی از جانگدازترین خطبه‌های حضرته. ترجمه‌اش رو گذاشتم: سلام بر تو، اى پيامبر خدا. سلام من و دخترت كه اكنون در كنار تو فرود آمده و چه زود به تو پيوست. اى رسول خدا، بر مرگ دخت برگزيده تو، شكيبايى من اندك است و طاقت و توانم از دست رفته ولى مرا، كه اندوه عظيم فرقت تو را ديده ام و رنج مصيبت تو را چشيده ام، جاى شكيبايى است. من خود تو را به دست خود در قبر خواباندم و هنگامى كه سر بر سينه من داشتى، جان به جان آفرين تسليم نمودى. «انا لله و انا اليه راجعون». آن وديعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسيد. و اندوه مرا پايانى نيست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آن گاه كه خداوند براى من سرايى را كه تو در آن جاى گرفته اى، اختيار كند. بزودى، دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم كردند. همه سرگذشت را از او بپرس و خبر حال ما از او بخواه. اينها در زمانى بود كه از مرگ تو ديرى نگذشته بود و تو از يادها نرفته بودى. بدرود تو را و دخترت را. بدرود كسى كه وداع مى كند، نه بدرود كسى كه رنجيده و ملول است. اگر از اينجا بازمى گردم نه از روى ملالت است و اگر درنگ مى كنم نه به سبب آن است كه به وعده اى كه خدا به صابران داده است بدگمان شده‌ام. https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a