eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
523 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
34.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرح نورانیِ برکه‌ی خوشبخت 🌊 از ۲۵ ذی قعده روز دحوالارض، روز گسترده شدن زمین از زیر کعبه، زادگاه امیرالمؤمنین تا ۲۵ ذی‌حجه روز نزول آیه تطهیر و آیات هل‌اَتی، ان‌شاالله هر روزمون رو به شهد آیاتی که در شأن امیرالمؤمنین نازل شده شیرین می‌کنیم. محفلی که نقل و نباتِ یاد امیرالمؤمنین پخش کنیم و شهد و شربت حب علی بنوشیم. لطفا دوستانتون رو به شراب و ابریشم دعوت کنید تا اینجا با هم از علی بگیم و از شدتِ شوق، به ندای بلند، تکبیر سربدیم.😍 برکه‌ی خوشبخت، برکه‌ی غدیره که قدمهای پیامبر و امیرالمؤمنین در دلش جاگرفت و پیام ولایت در ساحلش ابلاغ شد و برای همیشه عاقبت‌بخیر شد... لینک دعوت به بزمِ برکه‌ی خوشبخت👇 @sharaboabrisham .
یک آیه‌ای داریم توی قرآن که صحبتش سر این است که خدا با بعضی بنده‌هایش یک طور دیگری مهربان است. از آن مهربانی‌ها که برایش از لفظ رئوف استفاده کرده و نه رحمن و رحیم و مشتقاتی از این دست. خب آنهایی که عربی بلدند می‌دانند که در ادبیات عرب بار معنایی واژه‌ها با هم فرق می‌کند، و اینطور نیست که مثلا همینطور فله‌ای از یک بغل به همه رقم مهربانی بگویند مهربانی و تمام! نخیر آقا ادبیات عرب واژه‌هایش حساب و کتاب دارد، برای مهربانی مراتب قائل است و برای هر مرتبه، لغت خاص خودش را وضع کرده است! البته این حجم از دقت و ظرافت در ادبیات عرب خاص این یک کلمه نیست اینجا چون صحبت راجع به مهربانی بود همان را مثال زدم. خب بگذریم داشتم میگفتم یک آیه‌ای داریم که صحبتش سر این است که خدا با یک بنده‌هایی مهربان است، چه مهربانی... از آن مهربانی‌هایی که دیگر برایش نمی‌شود تَه پیدا کرد، از آن مهربانی‌هایی که آخر ندارد، مثل و مانند ندارد... حالا این بنده‌هایی که خدا اینجوری باهاشان مهربان هست کی هستن؟ اصلا مگر چه کار کردن که انقدر نورچشمی شده‌اند؟ خود آیه جواب می‌دهد: می‌گوید همانها که جانشان را با خدا معامله کردند. بعد لغت‌دانان و مفسران ذیل این آیه بحث کرده‌اند و نظر قطعی داده‌اند که اینجا از آن جاهایی‌ست که لفظ جمع آمده اما اراده‌ی مفرد شده! یعنی گر چه که در ظاهر آیه گفته آنها، اما منظورش او بوده! اصلا آنهایی در کار نیستند، یک اویی هست و تمام! ابن‌ابی‌الحدید دانشمند بزرگ اهل سنت هم ذیل این آیه بر همین معنای او تاکید کرده و گفته فقط یکی که کافر یا دیوانه باشد این مسئله را انکار می‌کند و همه‌ی مفسران به تواتر گفته‌اند که این آیه یک نفر را نشان کرده و آن یک نفر کسی نیست جز علی‌ابن‌ابی‌طالب و آن معامله‌ی جانی هم که آیه اشاره کرده همان قصه‌ی معروف لیلة ‌المبیت و ماجرای خوابیدن امیرالمؤمنین در بستر پیغمبر است. خدا یک آیه نازل کرده خاص امیرالمؤمنین و گفته تا قیام قیامت که این قرآن برقرار است این آیه در گوش زمین و زمان تلاوت بشود تا همه بدانند من علی جانم را چقدرررر دوست دارم، علی جانی که هم نام منِ خدایِ علی و اعلاست.💚 وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ/بقره۲۰۷ ✍ملیحه سادات مهدوی. بزمِ برکه‌ی خوشبخت از ۲۵ ذی‌قعده تا ۲۵ ذی‌حجه هر روز با ذکر فضائل امیرالمؤمنین 💚 @sharaboabrisham
خب قصه‌ی لیلة المبیت اونقدر شهره‌ی آفاق هست و اونقدر توی اقطار و اکناف عالم این قصه دهن به دهن و سینه به سینه چرخیده که دیگه نیاز نباشه براتون تعریفش کنم! پس بجای اصل قصه میرم سراغ حواشیِ جالبش. اول اینو داشته باشید که ابن‌ابی‌الحدید از بزرگترین و مشهورترین دانشمندان اهل سنت ذیل آیه لیلة المبیت گفته اونقدر این موضوع که این آیه در شأن علی‌ابن‌ابی‌طالب نازل شده به تواتر رسیده که اگه یکی گفت این آیه درباره‌ی علی نیست بدونید طرف یا سیماش اتصالی داره و قاط زده یا کلا از بیخ کافره، چون بغیر از دیوونه و کافر کسی این حقیقتو نفی نمیکنه! یه روایت جالبی هم ذیل این آیه داریم که میگه لیلة المبیت خداوند به میکائیل و جبرائیل فرمود کدومتون حاضرید جونشو فدای اون یکی کنه؟ که حضرات ملائک هر دو در افق محو شدن و ترجیح دادن جوابی به سؤال به این سختی ندن! خدا بهشون گفت خب حالا که هیچ کدوم حاضر نیستید فدای اون یکی بشید پایینو نگاه کنید و ببینید که علی جانم چه بذلِ جانی بکنه برای پیغمبرم، اینه فرق علی و بقیه👍 واسه همین چیزاشه که من انقدر عاشقشم.👌 یه داستان شیرینی هم واسه اون شب نقل میشه اونم اینکه وقتی قراره پیغمبر جان از خونه خارج بشن، باید یه تدبیری میکردن که لو نرن چون مشرکان خونه رو محاصره کرده بودن و رفت و آمدا رو زیر نظر داشتن، روایته که جناب عمار بسیار قوی‌هیکل و بلندقامت بوده، عبای پیامبر رو میپیچه دورتادور تن شریفشون و ایشون رو بلند میکنه و میذاره روی دوشش و سوت‌زنان و کاملا ریلکس از خونه میاد بیرون، دو تا گروهبان گارسیایی که مسئول نگهبانی دم در بودن فوری میان جلو و میگن چی رو دوشت میبری عمار؟ اوشونم خیلی راحت میگه پیامبر، اونا هم میخندن و میگن باشه برو🤣 و اینجوری میشه که پیامبر جانمون به سلامت و بسیااااار راحت از منزل خارج میشن بدون اینکه مشرکا کمترین بویی ببرن. یه روایت شیرین دیگه هم برای اون قسمت ماجراست که این بدبختا بعد از کلی نگهبانی دادن و کلی پاییدن و تا سحر منتظر موندن یکهو میریزن تو خونه تا کارو یکسره کنن که امیرالمؤمنین از رخت‌خواب بلند میشن مشرکا با تعجب میگن پس پیغمبر کجاس؟ حضرت در کمال آرامش میگن مگه به من سپرده بودینش.😂 اون آرامش امیرالمؤمنین و اون غافلگیری مشرکین از عدم حضور پیغمبر در اون لحظه مثل یک کارخونه یخ خالی شد رو سر چهل مرد جنگی که از چهل قبیله انتخاب شده بودن برای قتل پیامبر😂 ای بسوزه دلها جوری یخ زدن که فقط آش و لاش از خونه اومدن بیرون و الان بعد هزار و چهارصد سال هنوز صدای خش خش کشیده شدن عبا و قبا و نوک شمشیراشون روی زمینو میشه شنید😂 یه فکاهی دیگه ذیل این آیه هست که اونم باز جناب ابن‌ابن‌ابی‌الحدید تعریف میکنه و میگه که معاویه چهار هزاااار درهم پول داد تا جاعلا و حدیث‌سازای دربارش حدیث درکنن و بگن این آیه درباره ابن‌ملجم نازل شده، جاعلام لابد گفتن کوتاه بیا بابا این دیگه اونقد گوشه‌اش بازه که از دست مام کاری برنمیاد، حالا دیگه هیشکی نبود ابن ملجم؟ یعنی اگه انقد🤌 عقل تو کله پوکت بود از بین آیات قرآن دس روی این یه دونه آیه نمیذاشتی، آخه اینو دیگه حتی بچه‌های تو گهواره هم خبردارن که راجع به کی نازل شده.😵‍💫 خلاصه که اقدام امیرالمؤمنین در اون شب اونقدررر مهم و سرنوشت‌سازه که حتی تضمین بقای حیات بشر با همین جان‌افشانی حضرت صورت گرفته، ابعاد دیگه‌ی قصه که بماند... حالا این که چطور حیات بشر ضمانت میشه به این جان‌افشانی، باشه طلبتون تا بعدا توضیح بدم. فعلا برید یه چای عصرانه بریزید تو فنجون و پا بندازید روی پا و این قصه رو تو دلتون مزمزه کنید و با یه لبخند زیر لب بگید: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ💚 ✍ملیحه سادات مهدوی نکته: ابن‌ابی‌الحدید دقیقا از واژه دیوانه و کافر استفاده کرده. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ/بقره۲۰۷ بزم برکه‌ی خوشبخت از ۲۵ ذی‌قعده تا ۲۵ ذیحجه، هر روز ذکر فضائل امیرالمؤمنین 💚 @sharaboabrisham
ببینید کی هوادار شراب و ابریشمه😍❤️🙏😅 ممنون از همه‌ی شراب و ابریشمی‌های عزیز که با کانال همراهن و خب بطور ویژه مامان عزیزم😌 @sharaboabrisham .
سلام سلام🤗 تا حالا چیزی راجع به سدّ ابواب شنیدین؟ اینکه توی دعای ندبه میگه و سد الابواب الا بابه، میدونید یعنی؟ قصه چیه؟ دوس دارید قصه‌اش رو بگم؟ ادبی دوس دارید یا محاوره‌؟ لطفا بهم بگید👇 @mehmane_quran
خببب مثل همیشه محاوره رأی آورد😅 در شرایطی که من تخصصم ادبی نوشتنه اعضای گل کانال به متون فاخر ادبی هیچ تمایلی نشون نمیدن و استعداد منو کور میکنن😂🙏 باعشه چه میشه کرد مهم اینه که شما دوس داشته باشید، منم متون ادبیم رو برمیدارم و میرم یه اتاق تنهایی برای خودم میخونم😆 محاوره‌هاشم باشه برای شما اینجا. خب بریم که قصه سد ابواب رو براتون تعریف کنم🤗 اول تلفظ صحیحش رو بنویسم: سَدِّ اَبواب خب حالا ماجرای سد ابواب چیه؟ ماجرا از این قراره که پیامبر گرامی در اولین روزهای ورود به مدینه به ساخت مسجد اقدام نمودن و با کمک مسلمونها مسجدالنبیِ کنونی رو احداث کردن. چرا؟ چون از نظر اسلام مسجد محور و پایگاه زندگی اجتماعیه و اگه قرار باشه در یک مکانی تمدنی شکل بگیره اون تمدن باید حول مسجد بنا بشه. در دیدگاه اسلامِ متعالی، مسجد فقط جایی برای نماز نیست بلکه مسجد نقطه‌ی پرگار حیات یک شهر و یک منطقه‌اس که همه‌ی امورات مسلمین بهش برمیگرده و یک مسجدِ ترازِ اسلامی از حل و فصل اختلافات تا عقد و عروسی جوونها همه رقم رخدادی رو در دل خودش پیش‌بینی کرده... بخاطر این نقش کلیدی و محوری مسجد، اولین اقدام پیامبر گرامی بعد از ورود به مدینه احداث مسجد النبی بود👌 مسجد که احداث شد و تبدیل شد به یک مرکز بزرگ فرهنگی تربیتی کم‌کم مسلمین اومدن گرد مسجد خونه ساختن تا دسترسی و رفت و آمدشون راحتتر باشه و اونهایی که خونه‌هاشون با مسجد دیوار مشترک داشت یا بقول معروف همسایه‌ی دیوار به دیوار بودن، از خونه‌هاشون یه در به مسجد باز کردن یعنی هر خونه دو در داشت یه در که برای ورود و خروج به کوچه و بیرون بود یه در هم که ورودی مسجد بود و راحت از همون در میومدن تو مسجد و باز برمیگشتن تو خونه. تا اینکه یک روز از جانب خداوند متعال فرمان رسید همه‌ی درهایی که به مسجد باز میشن باید بسته بشن، مسجد حرمت داره، یعنی چی که از اندرونی خونه‌هاشون در واکردن تو مسجد؟! هر چی دره گِل بگیرید و دیگه هیچ وقت کسی از خونه‌اش به مسجد در باز نکنه! این حکم خدا قطعی بود و سختگیرانه و بدون تأخیر باید اجرا میشد. اما! اما این قانونِ همه‌گیر و غیرقابل تغییر یک استثنا داشت! قانونی که خیلی محکم ابلاغ شده بود و خیلی سفت و سخت دستور داده بود همه رو ببندید، گِل بگیرید، جمع کنید، هیچ دری نذارید، هیچ دریچه‌ای باقی نمونه.... آخرش ختم می‌شد به یک "الا علیِ" بزرگ. علی‌ابن‌ابی‌‌طالب از تمام این ببندین و جمع کنیدها استثنا شده بود👌 انگار خدا خواسته بگه ما گفتیم درهای خونه‌هایی که به مسجد باز میشه رو ببندید، درِ خونه خودمون که باشه! درای بقیه رو ببندید، بیت علی و بیت‌الله که اصلا دو تا نیستن که حالا قرار باشه در به هم داشته باشن، بابا خونه‌ی علی و خونه‌ی خدا نداریم، هر چی هست یک حقیقته👌 آقا اصلا علی و خدا نداریم، علی انعکاس خدا روی زمینه. و خب بودن بعضیها که اون موقع گوش تا گوش سرخ شدن و از سر حسد به پیغمبر معترض شدن چطو در خونه ما رو بستی به علی که رسید گفتی باز بمونه؟! که پیغمبر جان در جوابشون فرمودن: من هیچ دری را نبستم و هیچ دری را باز نگذاشتم مگر به امر خدا... قصه سد ابواب یکی از بزرگترین فضائل امیرالمؤمنینه و از شگفتی‌های وجودی حضرت پرده می‌داره، از اینکه علی‌ابن‌ابیطالب نزد خدای علی اعلی چه جایگاه عجیب و ویژه‌ای داره و اینکه اصلا شأن حضرت تاکجاهاست... الله اکبر از عظمت علی! حالا اگه با خوندن این قصه عشق و غرور تو خونت به جوش و خروش اومد دست روی قلبت بذار و با افتخار و پرغرور بگو: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ ✍ملیحه سادات مهدوی. برکه‌ی خوشبخت از ۲۵ ذی‌قعده تا ۲۵‌ذی‌حجه هر روز با ذکر فضائل امیرالمؤمنین 💚 @sharaboabrisham
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
اگه قرار باشه امروز بهتون یه هدیه درجه یک بدم، یه هدیه که هم به کار این دنیاتون بود هم اون دنیاتون، یه هدیه که حال دلتون رو خوب کنه و پر و بال پریدن بهتون بده، یه هدیه که روزی‌تون رو زیاد کنه و دل پدر و مادرتون رو شاد اون هدیه قطعا اینه که یادتون بندازم نماز پر برکت و پرفضیلت یکشنبه‌های ذی‌قعده رو بخونید.👌 هر کی خوند برای همه دعا کنه🙏 التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
سلام صبحتون رو بخیر کنید با این زیارت نیابتی در حرم اباعبدالله 💚 پدرِ گرامیِ ادمین ثبت‌نام‌هامون مشرف شدن کربلا و این عکس رو برامون از اونجا فرستادن.🌱 قبول باشه زیارتشون/ زنده و تندرست باشن الهی🙏 بلیط بهشت عنوان گروه خیریه‌مونه شراب و ابریشمم که شمایید☺️ @sharaboabrisham
می‌خواهد رویِ دیوارِ خانه‌اش طرحی از خودش بزند... یک تجلّی محض نقشی از شکوه تصویرِ یک عظمت... . چارچوب یک در، روی دیوار صحن قاب خوبی است، برای تصویر کردن آنهمه شکوه و رحمت... و شاهکار آفرینش، میان این قاب همان تصویر ناب است همان، بازتابِ صاحب‌خانه... . پس امر می‌کند تمام درهایی که به خانه‌اش باز می‌شود، بسته شوند! جز همان یک در ! همان دری که به آن خانه باز می‌شود... همان خانه‌ای که آینه‌بندان است و آینه‌ها هر لحظه لبریز می‌شوند از انعکاسِ خدائیش... . پس، پیامبرش را مأمور می‌کند به سدِّ ابواب... . تمام درهایی که به مسجد باز می‌شود باید بسته شوند جز یک در . درِ علی... علی همان تجلیِ محض است... همان، تصویر ِ خدا... . من دری را باز نگذاشتم و دری را نبستم مگر به فرمانِ خدا این پاسخِ پیامبر است در اعتراضِ صحابی به بسته شدن درها و باز‌ماندن همان یک در... . تلمیح ِ بی‌نظیری است در این فرمان! تنها یک راه به خدا می‌رسد... تنها یک در به مسجد باز می‌شود... فقط همان یک در... درِ علی... ✍ملیحه سادات مهدوی اینم متن ادبی خاص ادبی‌پسندها☺️ توضیحش برای ادبی‌نپسندها: متن داره میگه انگار خدا خواسته روی دیوار خونه‌ی خودش مسجد، یک قاب عکس از خودش نصب کنه. چارچوب در میشه قاب عکس، و قرار گرفتن امیرالمؤمنین در این چهارچوب میشه تصویر خدا داخل قاب، قابی که روی دیوار مسجده. خب حالا باز بگو☺️: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ برکه‌ی خوشبخت ۲۵ ذی‌قعده تا ۲۵ ذی‌حجه با ذکر فضائل امیرالمؤمنین 💚 @sharaboabrisham .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
58293خوشبخت-شد-آن-کس-که-گرفتار-جواد-است.mp3
2.43M
خوشبخت شد آن کس که گرفتار است 🖤🖤 التماس دعا 🤲 شراب و ابریشم @sharaboabrisham
با خودم فکر می‌کردم خوبه به بهونه‌ی شب شهادتی از محضر علامه گوگل اسم و رسمِ مادرِ آقا جوادالائمه رو بپرسم. ببینم این خانومِ سعادتمند کی بوده که شده مادرِ تک پسرِ امام رضا جانِ ما؟! واقعا باید خیلی خاص و ممتاز باشی که بشی مادر یکی که وقت ولادتش امام رضا جان بفرمان: این مولودی است که برای شیعیان با برکت‌تر از او زاده نشده است! سرچَکی زدم و خب چیز زیادی دستگیرم نشد، ظاهرا درباره ایشون اخبار چندانی به ما نرسیده. جز چند اسمِ سبیکه و خیزران و ریحانه و دُرّه و یک نَسَب که به ماریه قبطیه همسر پیامبر گرامی میرسه و یک اهلیت که به افریقا و مصر برمی‌گرده. خلاصه‌ی تمام چیزهایی که سوادِ گوگل بهش قد می‌داد می‌شد یک جمله‌ی یک خطی: بانو سبیکه اهل مصر از نسل بانو ماریه قبطیه! همین! من نمی‌دونم این خانوم کی بودن، نه که من، حتی علامه‌ی ذوالفنونی چون گوگل هم خبر نداشت! اما خب این رو می‌دونم که لابه‌لای همین اخبار کم و ناقصی که به ما رسیده، دو حدیث پیدا می‌شه که یکی از پیغمبره و دیگری از باب‌الحوائج موسی‌ابن‌جعفر. دو حدیث که هر دو مؤید امتیاز این خانومه. پیامبر با اشاره به پاکدامنی و پاک‌دهانیِ این خانوم میفرمان که لیاقت مادریِ جوادالائمه رو داره و موسی‌ابن‌جعفر هم سلام و درود فرستادن برای ایشون! ..... بانوی پاکیزه و پاکِ حدیث نبوی، مخاطب سلامِ موسوی، مادر پربرکت‌ترین مولودِ جعفری! سبیکه بانو، ریحانه خانوم، بانو خیزران، دُرّه خاتون! ما شما رو نمی‌شناسیم ولی شما که ما رو می‌شناسید ما همسایه‌های همسرِ گرامیِ شما آقا امام رضاییم، ما مقیم‌های همیشگیِ باب‌الجوادیم! ما حاجت‌بگیرهای قسم‌ به جانِ جوادیم ما یاسین نذرکُن‌ها و سفره‌ بندازهای آقازاده‌ی شماییم. به حرمت امروز که شما صاحب‌عزایید و ما گریه‌کن‌‌های مجلس، دستمون رو بگیرید و نذارید نفهمی کنیم و خودمون رو از دامن جوادتون جدا کنیم یه وقت... ✍ملیحه سادات مهدوی ❌نشر فقط با منبع شراب و ابریشم @sharaboabrisham