eitaa logo
شراب و ابریشم...
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
767 ویدیو
35 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم شاگردقرآن ایده‌پرداز نویسنده سخنران مدرس دانشگاه مربی نوجوان مجری
مشاهده در ایتا
دانلود
ممنونم که عکس‌های دلبرتون از کتاب رو می‌فرستید.🙏❤️ خیلی ارزشمنده برام. آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686 ..
وقتی خدا به بنده‌هایش مسئولیت می‌داد، خوش‌سلیقه‌ها را سوا کرد و کلمه‌هایش را دست آنها سپرد و بعد مسئولیتِ نوشتنِ حرفهایش را به آنها واگذار کرد. "کلمه" امانتِ خدا بود، در دستهای اهلِ قلم. این خوش‌سلیقه‌های کلمه‌بَلَد، بعدها روی زمین، اسمشان شد: نویسنده. طالعم بلند بود آن وقت که خدا بینِ کلمه‌ها، اهل‌‌بیتی‌هایش را پیش من امانت می‌گذاشت... الحمدلله رب العالمین ممنونم که عکس‌های دلبرتون از کتاب رو می‌فرستید.🙏❤️ خیلی ارزشمنده برام. آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686 ..
ببینید عمه جان چه اعتباری به من بخشیدید! ملیحه‌ی ادبیاتِ زینبی زینبی‌ترین ملیحه‌ی دنیا ملیحه‌ی زینبی اینها اسم و رسم‌هاییست که محبین شما به من می‌دهند... حالا آدمها من را با اسم شما می‌شناسند و من در نظرِ خیلی‌ها شُهره به زینبی بودنم...💚 فخر از این بالاتر مگر هست؟! ممنونم عمه جان ممنونم همه چیز از لطف شماست، ای عزیزِ قلبِ اباعبدالله 💚 کنیزی از کنیزان شما هستم ای عمه‌ی بچه‌های اباعبدالله 💚 آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686 ..
40.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از صحبتهام در برنامه‌ی رونمایی کتاب آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686 ..
میانِ هدایایِ فرهنگیِ اربعینِ دانشجویی😍 . . ممنونم که عکس‌های دلبرتون از کتاب رو می‌فرستید.🙏❤️ خیلی ارزشمنده برام. آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686 ..
"من اگر روضه‌خوان بودم" امروز به دستِ من اگر لِنگ شکسته نبودم‌‌‌ترین زائرِ اباعبدالله رسیده😂 حالا بنده خدا با خودش میگه: من اگر لِنگ شکسته نبودم الان حتما در مشایه بودم اما حالا باید بنشینم و من اگر روضه‌خوان بودمِ مهدوی را بخوانم و اشک بریزم، هر اشکی اندازه‌ی کَله‌ی خودم🤣 یک دست انگشتِ حناکرده هم از توی گچ این پا بیرون بود که به جهت رعایت حدود شرعی پوشانده شد‌. ای به قربانِ دلِ شکسته‌ی اون زائری که چون پاش پیچ خورده از اربعین جامونده و این عکس دلبرو برام فرستاده😂 حلال کن رفیق من با دیدن این عکس نتونستم هیچ همدلی‌ای با دل شکسته‌ات کنم و فقط خندیدم😂 آدرس خرید کتاب : https://ketabejamkaran.ir/148686 .
در ساحلِ فرات... عکس ارسالی یکی از اعضای خوب کانال تا قیامِ قیامت ممنون و مدیونِ عمه جانِ امام زمانم💚 آدرس خرید کتاب: https://ketabejamkaran.ir/148686
شراب و ابریشم...
. عمه در تاریک‌روشنِ صبح، از فرصت استفاده کرد و تا بچه‌ها بیدار نشده بودند از خرابه بیرون زد. خودش ر
. رطوبت و خنکای درهم‌آمیخته‌ی اولِ صبح، هوا را مطبوع کرده. ریه‌هایم را از هوای پاک صبح پر می‌کنم و تا می‌آیم هوا را بیرون بدهم، بی‌اختیار چشم‌هایم تَر می‌شود! یعنی هوای اولِ صبحِ شام هم همین اندازه خوب بوده؟ قطع به یقین! خیلی خوبتر از این! شام سرزمین باغها و آبها، سرزمین زمرد و آبادی‌ها... حتما صبح‌هایش مطلوب‌ترین صبح‌های آن حوالی بوده.... هوای خوب، برای آدمِ دلتنگ شبیهِ سَم می‌مانَد! آدمی که دلش تنگ است با هر هوای مطبوعی یادِ کسی که نیست برایش تازه می‌شود و باز جانش آتش می‌گیرد! مثلا اول صبح که خنکا به صورت زینب می‌نشسته شاید یاد صبح‌های مدینه می‌افتاده، روزهایی که جمعشان جمع بود و درِ آن خانه‌ی گِلیِ ساده مرتب به روی پیغمبر باز می‌شد و خانه پر می‌شد از نور و امید. شاید لطافت صبح، یادِ تبسم‌های ملیحِ مادر را برایش زنده می‌کرده! شاید آفتابِ ملایمِ اولِ طلوع، گرمای دستان امیرالمؤمنین را به خاطرش می‌آورده وقتی پدرانه دست زینب را می‌فشرد و مرحبا مرحبا نثارش می‌کرد! شاید جست و خیز گنجکشهای لای اقاقی‌ها، برایش یادآورِ خنده و بازیگوشیِ حَسنین بوده وقتی کودکانه در خانه می‌دویدند و فاطمه‌ی زهرا به صد شوق نگاهشان می‌کرد... من فکر می‌کنم هوای مطبوعِ صبح‌های اسارت بیشتر از هر چیزی قلب زینب را به آتش می‌کشیده وقتی خاطراتِ خانواده‌ای که دیگر نبودند برایش تازه می‌شده و با هر دَم و بازدمی صدای لطیف مادر و گرمیِ دستهای پدر و خنده‌های دو برادر و مهربانی‌های پدربزرگ از خاطرش می‌گذشته... من فکر می‌کنم بعد از عصر عاشورا، هر چیزِ خوبی که در این دنیا بوده، قلب زینب را پاره پاره می‌کرده، از نهرهای جاری گرفته تا نخلستانهای سر به فلک کشیده و حتی هوای اول صبح! دنیا بعد از عاشورا برای زینب جز مشتی خاطره و اندوه و دلتنگی چیزی نداشته... و دلتنگی تنها دردیست که هیچ درمانی جز وصل ندارد! و برای زینبی که همه‌ی محبوب‌هایش را از دست داده بود دیگر وصلی هم در این دنیا نبود... هیچ کس حال زینب را نمی‌فهمید... خاصه حالِ اولِ صبح‌های اسارتش را... آه زینب آه دلتنگ‌ترین بانوی عالَم... . ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف ۲۰ درصدی: https://ketabejamkaran.ir/148686
شراب و ابریشم...
. رطوبت و خنکای درهم‌آمیخته‌ی اولِ صبح، هوا را مطبوع کرده. ریه‌هایم را از هوای پاک صبح پر می‌کنم و
. از یک سال و نیمی که بعد از عاشورا بر زینب گذشته خبرِ چندانی در دست نیست! کسی زیاد نمی‌داند بعد از آنکه اسارت تمام شده و کاروان به مدینه برگشته، تا آن نیمه‌ی رجبی که فراق به آخر رسیده و زینب چشم‌هایش را روی هم گذاشته و به دیدار برادر رفته، بر زینب چه گذشته... کسی نمی‌داند زینب چند صباح در مدینه مانده؟ چقدرش را در قبرستان بقیع و در کنار ام‌البنین و آن چهار صورتِ قبری که ساخته بود، سر کرده، و چقدرش را با نگرانی از حال رباب گذرانده! چند شبش را خیمه‌ی عزا به پاکرده و برای اهل مدینه روضه‌ خوانده، چند صبحش را به یاد شهدای کربلا سفره انداخته و آدمها را گِردِ سفره جمع کرده و بعد همه را از آنچه در کربلا رخ داده با خبر کرده... اصلا چرا دوباره برگشته شام؟ یعنی آمده تا روزهای آخر را کنار رقیه باشد؟ یا اموی‌ها از مدینه اخراجش کردند تا بیشتر آبرویشان را نریزد! اصلا چه شده چرا یک‌باره افتاده و جان داده؟ یعنی آن خبرهایی که می‌گوید امویان زینب را مسموم کردند تا بیشتر از این رسوایشان نکند درست است؟ کسی خبر دارد زینب در این یک سال و نیم غیر از همان اربعینِ اول وقت دیگری کربلا رفته اصلا؟ خودش را به مزار برادر رسانده؟ اگر رفته چقدر آنجا مانده؟ فرصت کرده یک دل سیر کنار حسینش بنشیند و از غم فراق بگوید؟ کی همراهش بوده؟ توانسته خودش با برادر خلوت کند؟ دلتنگ‌تر از زینب مگر این دنیا به خودش دیده؟ لایق‌تر از زینب مگر کربلا زائری داشته؟ پس چرا زینب کربلا نرفته؟ کربلانرفته‌ها دل به دل زینب بدهید، شما که از زینب دلتنگ‌تر نیستید، دلتنگی و بی‌تابیِ من و شما کجا، بی‌تابی و دلتنگیِ زینب کجا؟ برای نرفتن به خودتان نسبتِ نالایقی ندهید، کسی که از زینب لایق‌تر نبوده پس چرا دیگر کربلا نرفته؟ هر کس کربلا رفته، حلالِ جان و دلش، هر کس هم نرفته با زینبِ کبراست مزدِ دلش... ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a آدرسِ خریدِ کتاب با تخفیف اربعینی: https://ketabejamkaran.ir/148686 .
با این عکس ارسالی از اعضای خوب کانال، بریم برای چاپ دوم کتاب... الحمدلله رب العالمین چاپ اول کتاب به برکت نام عمه‌ی سادات در کمتر از یک ماه به پایان رسید و کتاب رفت برای چاپ دوم. الحمدلله رب العالمین ممنونِ محبت‌های شما عزیزانم هستم🙏🌱 اهالیِ قلم و کتاب و آشنا به سِیرِ نشر و انتشارات می‌دونند کار کردن با انتشارات معتبری مثل انتشارات جمکران برای یک نویسنده چقدر اعتبارآوره و گذرِ یک کتاب از چاپ اول چقدر مهمه، و خب همه‌ی اینها از برکت نامِ نازنین حضرت زینب برای رقم خورد.💚 .
بسم الله الرحمن الرحیم 📣📣📣اداره کتابخانه‌های عمومی شهرستان گناباد با همکاری دانشگاه آزاد اسلامي واحد گناباد و کتابخانه عمومی شهید ابدی شهری برگزار می‌کند: 🔰🔰مراسم رونمایی از کتاب"من اگر روضه‌خوان بودم"اثر ملیحه‌سادات مهدوی شهری ✅همراه با پخش انیمیشن طنز «از گناباد تا بغداد»(به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس) 🔸زمان: دوشنبه ۲ مهرماه صبح ساعت ۹ صبح 🔸مکان: تالار اندیشه دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناباد