eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
516 ویدیو
8 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذار من، شأنِ نزولِ پناه جستن باشم و تو تفسیرِ روشنِ پناهگاه... وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ./ توبه ۶  ✍ملیحه سادات مهدوی مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
ما روضه‌خوانی را از شما به ارث بردیم، وقتی روزهای سختِ پس از پدر، با قلبی خسته و مجروح، خود را پای اُحُد می‌رساندید و برای حمزه‌ی سیدالشهدا نوحه‌ می‌خواندید... ما حتی بلند گریه کردن را هم از شما یاد گرفتیم وقتی همان حوالیِ احد طوری گریه می‌کردید که صدای گریه‌هایتان مدینه را به هم می‌ریخت. هنوز صدای عمو جان گفتن‌های شما از پای آن کوه به گوش می‌رسد... شما یادمان دادید که باید بر سیدالشهداها گریست شما یادمان دادید که دفاع از دین، یک تکه‌اش گریه بر شهید است... شما یادمان دادید که برای دادخواهی، باید مجلس روضه به پا کرد... ما در آن روضه‌های جانسوز و آن گریه‌های جانکاه شما نبودیم زهرا جان! اما شنیده‌ایم آن نامردم‌هایی که بودند، حتی درختی که شما زیر سایه‌اش به گریه‌می‌نشستید را بریدند شاید سوزِ آفتاب اذیتتان کند و بساط هیئت و روضه‌تان جمع شود... آه زهرا جان! ما هر بار که به اینجای تاریخ می‌رسیم آتش می‌گیریم... چطور آن درختی که بریدند، آتش نشد و بر سر و رویشان نریخت؟ کاش ما آنجا بودیم و سوز آفتاب هزار بار سر و روی ما را می‌سوخت اما ذره‌ای آفتاب به روی شما نمی‌رسید... کاش بچه‌شیعه‌هایی که هزار و چهارصد سال بعد از شما پای حرف یک سید، جانشان را دادند و انقلاب کردند، آن روزِ مدینه بودند و حجاز را روی سر آنها که شما را آزردند خراب می‌کردند... آه زهرا جان! ما دیر رسیدیم! ما با یک تأخیر هزار و چهار صد ساله، پای عَلَم‌ها و کتل‌هایی رسیدیم که شما برپاکرده بودید... حالا پای همین علم‌ها آنقدر به سر و روی‌مان می‌زنیم تا آخرش با همین آه‌ها و ناله‌ها، قیامت کنیم و انتقام گریه‌های شما را بگیریم... شما یادمان دادید، گریه، بخشی از مبارزه است... ما پای این قیام هستیم... به جان عمو جانتان حمزه، انقلاب ما را به انقلابِ خودتان برسانید بانوی‌ تمامِ قیام‌های بر حقِ عالم... ✍ملیحه سادات مهدوی نیمه شوال، سالروز شهادت عموجان حضرت زهرا، حضرت حمزه‌ی سیدالشهدا و رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی تسلیت. شادی ارواح طیبه شهدای راه حق مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدای بلند بشنوید. شما صدای علی‌ابن‌ابی‌طالب را می‌شنوید‌! نمی‌دونم این کلیپ‌هایی که از اساتید مختلف منتشر میشه و زیرش می‌نویسن شما صدای فلان بزرگوار رو می‌شنوید، دیدید یا نه؟ خیلی حس جالبیه، مخصوصا کلیپهای مربوط به اساتید بزرگ، مثلا من یک بار یک کلیپ دیدم با این عنوان: شما صدای علامه امینی را می‌شنوید. تا مدتها این جمله با ذهن و دلم بازی می‌کرد: شما صدای علامه امینی را می‌شنوید! برای منی که علامه امینی رو نَه دیدم و نَه شنیدم و فقط دورادور شناختم، باز کردن چنین کلیپی به ذوق شنیدن صداش یک حسِ نگفتنی داشت! فکر می‌کنید اگه قرار باشه روزی کلیپی به دستتون برسه که زیرش نوشته باشه شما صدای امیرالمؤمنین را می‌شنوید وقتی بازش کنید چجور صدایی ممکنه بشنوید؟ اون صدا باید چه شکلی باشه؟ باید چه بویی داشته باشه؟ باید چه رنگی باشه؟! بنظر من برای صدای امیرالمؤمنین هیچ مصداقی بهتر از صدای آب نمیشه پیدا کرد! صدایی که حیات از دلش جاریه... چشمه‌ها و رودها صدای سخن گفتنِ علی‌اند و موجِ دریاها صدای خروشیدنِ علی! صدای علی، صدایی که اگر نباشه حیات نیست... علیست آب حیات و همه‌اند زنده به وی بخوان به عشق: من الماء کل شئ حی... ✍ملیحه سادات مهدوی مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
●❥ ●❥ ●❥ ●❥ ●❥●❥ ●❥ ●❥ ●❥ ●❥ این خبریه که کانال تلگرامی آموزش و پرورش شهرمون زده. و پیشکسوت نیک‌اندیشی که توی عکس مشاهده میکنید حاج‌بابای مان و خانم معلمی که چادررنگه به سر دارن، والده‌ی مکرمه‌مون. در ششمین روز از هفته بزرگداشت مقام معلم اسکرین شات خبرو گذاشتم تا پُزِ آقا و والده رو داده باشم. 😌😅 نان پدر و شیر مادر حلالِ هر معلمی که از چاردیواریِ کلاسش بیرون میاد و به جز درس و کتابِ دانش‌آموزاش چیزهای دیگه‌ای رو هم می‌بینه و به جای موندن و درجازدن تو سطحِ قابل قبول و نیاز به تلاش بیشتر، خودش و دانش‌آموزاش و مدرسه‌اش رو تا خوب و خیلی خوب ارتقا می‌ده! شبیه مامان که تو سال آخر خدمتشون مادر ترزای مدرسه شدن و با حمایت بابا و کمک مدیر و انجمن مدرسه تونستن یه سری کار اساسی تو مدرسه انجام بدن و مدرسه رو نونوار کنن.👌 نونواریِ مدرسه، گوارای وجودِ فرشته‌های معصومی که تو دبستان بال می‌زنن و اسمشون دانش‌آموزه.😍 هفته‌ی معلم، مبارکِ آقا و والده‌ی عزیزم که هم برای بچه‌های خودشون و هم برای دانش‌آموزاشون، همیشه بهترین معلم بودن و هستن. 💚 مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
چون که امروز هفده شواله و روز پهلوان باید که یادی کنیم از جهان‌پهلوان ژنرال قاسم سلیمانی❤️❤️❤️ سردار! تو به نسل بشر آبرو دادی. ما همونهایی هستیم که وقتی قرار بود خدا ما رو خلق کنه: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ملائک معترض شدن که چیه این مخلوق دو پا جز خون و فساد؟ ما که هستیم، مایی که دائم به حمد و تسبیحت مشغولیم، آدمیزاد برای چی؟! قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ و تو همون جواب محکمی هستی که خدا به ملائکش داد: قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ/بقره۳۰ روزی که ملائک انگشت به دهان تو رو به تماشا نشستن، خدا گفت: واسه خاطر سلیمانی و سلیمانی‌هاست که دست به خَلق بردم. تو بشر رو پیش ملائکی که پرسیده بودن چرا آدمیزاد؟ روسفید کردی شیر مادر و نان پدر حلالت دلاورمردِ کرمانی جهان‌پهلوانِ ایرانی ✍ملیحه سادات مهدوی ♦️چقدر این طرحی که زدن زیبا و درخوره، تصویری از پهلوان سلیمانی منقوش در تصاویر اسطوره‌های شاهنامه مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
یک باره خندق می‌لرزد... صدای نعره‌ای میان چاههای حفر شده می‌پیچد... مردی که برابر با هزار مرد جنگی است* خندق را چون چاله‌ای پشت سر گذاشته و جلوی صفوف مسلمین مبارز می‌طلبد و چون کسی جرأت هماورد شدن ندارد صدای قهقه‌ی مستانه‌اش به استهزاء بلند شده. عمرو، مبارز می‌طلبد و پیامبر نگاه در چهره‌های پر از ترس اصحاب... برای وی در پی حریف است: _ چه کسی حاضر است پشت عمرو را به خاک بزند؟! سوال چندین مرتبه تکرار می‌شود و هر بار در میان نگاه‌های دوخته شده به زمینِ اصحاب فقط یک صدای آشنا داوطلب می‌شود. _*من*، یا رسول الله... صدا غریبه نیست... این *من* گفتن به گوش تمام لشکر آشناست... این صدا همیشه هنگام نبرد شجاعانه گفته است *من* پیامبر چقدر این *من* را دوست دارد ... سوالش را باز و باز تکرار می‌کند تا مَنَش باز و باز بگوید من، من، من... پیامبر چقدر این من را دوست دارد... پیامبر مَنَش را، خودش را، علی‌اش را می‌فرستد میانه میدان... من ِ پیامبر می‌رود تا رجز بخواند و حریف را به خاک بزند. عمرو، علی را برانداز می‌کند و نیشخند می‌زند: برو جوان برو، دلم نمی‌خواهد جوانی چون تو را بکشم برو بگو کسی هم‌شأن من بیاید... من ِ پیامبر اما رجز می‌خواند و عمرو را به مبارزه می‌طلبد. عمرو مغرورانه جلو می‌آید: دلم برایت می‌سوزد اما انگار خودت دلت می‌خواهد به دست من کشته شوی باشد جوان بیا تا بجنگیم... عمرو نعره می‌زند و بر علی حمله می‌برد... میان دو سپاه ولوله‌ای می‌شود... ترس و اضطراب و دلهره و نعره و فریاد... گرد و خاک به پا می‌شود و میدان از دید پنهان می‌شود فقط صدای نعره‌ی عمرو و طنین تکبیر علی، گاه به گوش می‌رسد و گاه برق شمشیری چشم‌ها را خیره می‌کند... ناگاه صدای مهیبِ افتادن ِ پیل‌تنی هلهله‌ها را خاموش می‌کند... گرد و خاک‌ها فرو می‌نشیند... دو سپاه خیره در میدان انگشت حیرت به دهان گرفته‌اند... هزار مرد ِ کفار بر زمین افتاد... علی افسانه‌ی عمرو را خاتمه داد... جوانی که عمرو به قامتش پوزخند می‌زد با یک ضربت ذوالفقار هزار مرد جنگی ِ کفار را بر زمین ‌افکند... علی جنگ احزاب را خاتمه بخشید... . . . پیامبر مَنَش را به آغوش می‌کشد... می‌بوید و می‌بوسد و از لبانش ترنم بهشت می‌گیرد... من ِ پیامبر باز هم آسمان را در خود خیره کرده است... باز هم خدایی خدا را به رخ عرش کشیده است... علی ِ پیامبر ... علی ِ خدا... خدا و پیغمبرش فخر می‌کنند به داشتن علی... جبرئیل هم آمده است به پابوس علی... خبرهایی هم انگار آورده است... لضَربة علی یومَ الخندق اَفضلُ من عبادة الثقلین...  همین برای فضیلت علی کافی است... ✍ملیحه سادات مهدوی نوشت: ابن ابی الحدید، عالم اهل سنت، می‌نویسد: و اما حمله‌ی علی در جنگ خندق به عمرو بن عبدود بزرگ‌تر از آن است که آن را عظیم بنامیم...  در احقاق الحق ج 8 ص378 در وصف عمرو می‌نویسد از مشاهیر و دلاوران عرب بود و او را با هزار مرد جنگی برابر می‌دانستند. ۲نوشت: امروز واقعا عیده، عیدِ عمرو افکنیِ امیرالمؤمنین در تقویم این روز بعنوان روز فرهنگ پهلوانی ثبت شده، این روز رو به هر کس که وجودش به اخلاق و مرامِ پهلوانی آراسته‌اس، تبریک میگم. 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
خوش خبری برای شما عزیزانی که پیگیر کلاسهای ما بودید.🤗 ثبت‌نام کلاس حفظ سوره‌های پرفضیلت شروع شده.😍 می‌تونید از همین امروز برای ثبت‌نام اقدام کنید. این کلاس و مدرسش اونقدر عالی و فوق‌العاده‌ان که دیگه نگم براتون.👌 مشهدی‌های مقیمِ شراب و ابریشم بشتابید تا ظرفیت کلاس پر نشده خودتون رو به ثبت‌نام برسونید.🏇🏇 کلاس حضوریه، شهر مشهد. مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
مادری کودکِ بطنش را برای خدا نذر کرد! روزها در امید و اضطراب از پی هم گذشت. و مادر در ابهامی مقدس تولد فرزندش را انتظار می‌کشید آخر در یک سحرگاه نورانی و پاک دردی شریف بر تاروپود جان مادر نشست. و دخترکی زیبا و معصوم از او متولد شد. مادر، کودکش را تمامِ هستی‌اش را به خدا هدیه داد! خدا هم به پاسِ اخلاصِ مادر، تبسم نمود و نذر را قبول کرد.  مادر شاد و خرسند دخترکش را به دستان خدا سپرد. خدا هم با هزار مهر و عشق نذرِ زن را به آغوش کشید و به خانه‌اش برد! بعد هم با یک دنیا محبت و لطف، نور پاشید میان قلب دختر. سال‌ها از نذرِ مادر گذشت  دخترک جوانی شده بود پاک و مهربان زیباروی و نورانی. دخترِ جوان روزها و شب‌هایش را با خدا سر می‌کرد خدا هم مثل همان روزهایی که دخترک تازه به خانه‌اش آمده بود با عشق پای حرف‌هایش می‌نشست و برایش از بهشت غذا می‌فرستاد! آخر خدا عاشقِ دخترهاست! مخصوصا اگر دختر پاک باشد و نجیب؛ آن وقت دیگر خدا دلش می‌خواهد تمامِ دنیا را فدای نجابت دختر کند! روزها می‌گذشت و دختر نورانی‌تر و نورانی‌تر می‌شد و خدا بر او عاشق‌تر و عاشق‌تر! یک روز خدا برای دختر پیغامی فرستاد و لطفش را بر او تمام کرد: مریم! ما تو را برگزیدیم و پاک گرداندیم و به خاطرِ پاکی‌ات  تو را بر تمام زنان عالم برتری دادیم: يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ/آل‌عمران۴۲ حالا خدا سال‌هاست، مهر و نور و عشقش را به دختران هدیه می‌دهد و هر روز پیامش را برای مریم‌های پاکش می‌فرستد! خدا مریم‌های پاکش را خیلی دوست دارد. ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
تو بیشتر از آنکه ضامن آهو باشی، ضامنِ انسانی! و من اینک، انسانیتِ گریخته از بندِ نَفس را آورده‌ام تا _تو_ ضامنش شوی، یا حضرتِ آرامش، یا ضامنِ آدم... . فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیکَ... ✍ملیحه سادات مهدوی مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از بین تمام اجراهایی که به مناسبتهای مختلف و جاهای مختلف داشتم، فقط فیلم همین یک اجرامو دارم اونم بخاطر اینکه فیلم‌بردار مراسم از همکارای خودم در دانشگاه بود و بعد مراسم ازش درخواست کردم تا قطعه اجرای خودم رو در اختیارم بذاره. اینجا شب شعر دانشگاهه. این قطعه‌ای که اینجا اجرا میکنم از بهترین نوشته‌هامه و انقدر در فضای مجازی پخش شده بود که حتی یک بار یکی از دوستام میگفت از ماهواره دیده که مجری شبکه جهانی امام حسین این قطعه رو خونده. و دلیل اینکه الان گذاشتمش اینجا اینه که دیشب خواب دیدم مراسمی هستم و دوباره دارم با شور و محکم این دستنوشته‌ی نازنینم رو اجرا می‌کنم. قبولِ اباعبدالله 💚 متن و اجرا: ملیحه سادات مهدوی مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
از بین تمام اجراهایی که به مناسبتهای مختلف و جاهای مختلف داشتم، فقط فیلم همین یک اجرامو دارم اونم بخ
متن این اجرا رو چندین سال قبل نوشتم، یه روز صبح زود که داشتم یک مطلب از کتاب علوم خواهر کوچکترمو براش توضیح می‌دادم، وسط مسطای همون توضیحات بود که چراغی تو ذهنم روشن شد و حاصلش شد همین دکلمه. حالا اون خواهر کوچولو خانوم دکتر شده و تو بیمارستان برو بیایی داره و بقول خانوم همسایه‌مون آبروی محله‌اس😅 چقدر سال‌ها زود می‌گذره. کتاب علوم کجا و تموم کردن درس پزشکی کجا؟ بینش یه عمر فاصله‌استا... و از تمام این یه عمری که از نوشتن این مطلب گذشته شاید برای من فقط همین مطلبه که مونده... بقول شاعر که میگه: موندنی‌ترین رفیق من امام حسین👌 متنش رو براتون می‌ذارم، شب جمعه هم که هست و شب زیارتی اباعبدالله...💚