قدرت ترجیح دارد یا اخلاق؟ برای دیوانگان قدرت، هرچیز در رقابت با جایگاه سیاسی کنار میرود و در مسلک مؤمنان راستین، نمیتوان به بهانه کسب قدرت، ارزشهای اخلاقی را لگدمال نمود. در انتخاباتهای قبلی بعضا تهمتزنی پررونق بود. امسال هم بعضی نامزدها شرافت را به حب قدرت میبازند؟
شرح | @sharh10
ترجیح میدهید نامزدها به معرفی برنامههایی که برای اداره کشور دارند بپردازند ولو رای نیاورند و محبوبیت کسب نکنند یا به تخریب دیگران مشغول شوند و به عالم و آدم گوشه و کنایه بزنند و به این طریق رای بیاورند؟
شرح | @sharh10
🔸ضعف
⏱۱۷۷ کلمه | ۱ دقیقه
🔹من خیلی از جکوجانورها نمیترسم. شاید چندشم شود اما ترس، نه آنچنان. دراز کشیده بودم و توی اینستا ول میچرخیدم. بشقابی که بیسکویت و خرماهایش را خورده بودم جلویم بود. بشقاب را کج کردم و هستههای خرما را روی زمین انداختم. یکهو دیدم چیزی مثل خرده بیسکویت روی زمین افتاد. بَرَش داشتم تا بخورمش که یکهو دیدم تکان میخورد.
🔹یک کرم ریزهمیزه بود. جا خوردم، ترسیدم، نشستم و کرم را که دستم بود به طرفی پرت کردم. به خودم آمدم و دیدم هیچ چیز خاصی نبوده. یک کرم کوچک بوده که مرا این همه ترسانده و از جا پرانده. کرمی که بعضا روی خوراکی ها میبینم و بدون اینکه بترسم گاهی با دستمال و گاهی با دست میکشم و گاهی هم از پنجره بیرون پرتش میکنم.
🔹یک کرم کوچک، همان که همیشه میبینمش، کلی مرا ترساند. اگر قرار باشد بترسم، میترسم؛ حتی از سادهترین چیزهایی که هرگز از آنها نمی ترسیدم هم. زیاد نباید به خود غره شد، که آدمی به این هیکل میتواند از کرمی به این نحیفی هم به هم بریزد. به همین سادگی.
🖇شرح | @sharh10
دیگران دلشان به حال ما نسوخته که بیایند کشور ما را آباد کنند! آمریکاییها و انگلیسیها جز استعمار نمیفهمند و تجربه نشان داده دلسوز ما نیستند.
جدیترین مسئله کشور پیشرفت است و مهمترین عنصر پیشرفت، تکیه به ظرفیت داخلی. کدام نامزد کلید حل مشکلات را در داخل میبیند و چشم طمع به کمک بیگانگان ندارد؟
شرح | @sharh10
شرح | سیدهادی حیدری
🔸در ستایش وحدت ⏱۴۵۸ کلمه | ۳ دقیقه 🔻بخوانید 🖇شرح | @sharh10
🔸در ستایش وحدت
🔹از بین نامزدهای جریان انقلاب، شاید طرفداری زیادی و حرفوحدیث و قیلوقال بین حامیان آقایان جلیلی و قالیباف زیاد شده. یعنی زیاد بود و الآن به بهانه ریاستجمهوری مجدد این زخم سربازکرده.
🔹من هم بین این دو تا، از یکی خوشم میآید و از یکی نه، یکی را مومن به انقلاب و کارآمد میدانم و یکی را نه یا نه خیلی، یکی را از نظر مبانی دقیق میبینم و یکی را نه، و از این حرف ها خلاصه، اما یک مسئله در ذهن دارم و همان مسئله است که اجازه نمیدهد حرفم را راجع به این افراد در این برهه بگویم.
🔹ما دوستداران انقلاب، کمحافظه نیستیم، حافظه تاریخیمان کار میکند. یادمان میآید که سال ۹۲ چه شد و چرا آقای روحانی آمد و رای آورد و هشت سال کشور را معطل برجام کذاییاش کرد. ما فراموش نکردیم که شاید بیش از این که خود او ایده و جذابیت و بهانه برای رایآوردن داشته باشد، این بهانه توسط دیگران برایش حاصل شد و این ما بودیم که توپ را به او پاس دادیم.
🔹اگر نبود تکثر نامزدهای منتسب به جریان انقلاب، آیا آقای روحانی باز هم رای میآورد؟ به خاطر داریم که اوایل بحثهای انتخابات آن سال، سهتن از نامزدها با هم عهد عمومی کردند که تا آخر یکیشان بیشتر باقی نماند؟ یادمان هست که بعدها نامهای از مرحوم مهدویکنی خطاب به آقای ولایتی منتشر شد که در آن هشداری را در مورد راینیاوردن نامزدهای جبهه انقلاب داده بود؟ چرا باید این اتفاقات تکرار شود؟
🔹جبههای که به وضوح خود را به مبانی انقلاب و امام معتقد نمیداند، با دقت نظر حرکت میکند و با یک نامزد در نهایت هدف خود را دنبال خواهد کرد، اما ما را چه شده که در میان نامزدها این قدر تکثر و در میان طرفداران، این همه تخریب را شاهدیم؟ بهتر نیست کمی نگاهمان را تعمیق ببخشیم و مسئله را کلانتر نگاه کنیم؟ این همه طرفداران آقایان جلیلی یا قالیباف که طومار مینویسند و نامزدی که مطلوب نمیدانند را نقد میکنند، در نهایت چه نفعی را برای جبهه انقلاب کسب میکنند؟ این دو بالاتر میروند یا در نهایت همه پایین کشیده میشوند؟
🔹همه نامزدها محسناتی دارند و نقاط ضعفی. آیا در این برهه، نقدهای درون گفتمانی ضرورت دارد یا اجماع بر سر نامزدی واحد تا همان تلخی ۹۲ دوباره همهگیر نشود؟ من ترجیح میدهم در مورد نقاط کمرنگ نامزدهای انقلابی سکوت کنم و به این دو یا هرنامزدی که به جبهه انقلاب منسوب است در زمان کنونی انتقاد نکنم، بلکه به هر بهانهای از یکایک آنها تمجید کنم. نه این که ارادتمند همهشان باشم یا از ایرادات هرکدامشان غفلت کنم، اما مسئلهای را شاهدم که بر این مسائل ترجیح دارد و دوست ندارم کشورم سکاندارانی غربگرا و شیفته کدخدا را دوباره به خود ببیند. بد نیست کلاهمان را کمی بالاتر بیندازیم رفقا.
🖇شرح | @sharh10
برجستهترین ویژگی شهید رئیسی، ولایتمداریاش بود. ولایتمداری، تحفهای است که بهراحتی روزی کسی نمیشود و درّی است که هرچند از بابتش ممکن است زیاد فحش بخوری، اما تاریخ به عظمت و بلندنظری از تو یاد خواهر کرد. بگذریم از فهم عمیق مردممان که با تشییع جنازه ماندگارشان، نشان دادند اکنون نیز قدردان ولایتمداران هستند. ایکاش رئیسجمهوری بعدی نیز این ویژگی رئیسی را داشته باشد.
شرح | @sharh10
اجرازدگی
۱۹۶ کلمه | حدود ۱ دقیقه
من هم موافقم که اتفاقا جلیلی آن چنان هم سابقه کار اجرایی ندارد، و این را نه تنها نقطه ضعف او نمی دانم، بلکه همین مولفه را برای واجدانش نقطه ضعف میخوانم. به باور من، رئیسجمهوری قرار نیست همیشه هلکوهلک از این شهر به آن شهر برود و نباید مدام کار اجرایی کرده باشد، که اگر همواره کار اجرایی کرده، کِی فرصت غور در نظریهها و انتخاب نظریه صحیح را داشته؟
اتفاقا چه بهتر که رئیسجمهوری اسیر عملگرایی نشده باشد -که آفت تقریبا لاینفک اشتغال دائم به امور اجرایی است- و مدام از این نهاد اجرایی به دیگری کوچ نکرده باشد، و چه بهتر که سیاستگذاری را جدی بداند و خود را در میان عالم نظریات ببیند و در پی واکاوی نظریههای سیاسی باشد.
هرچند که این حرفها برای آدمهای عوامزده مشتی مزخرف است، اما من هم از جلیلی یاد گرفتم حرف ارزشمند را باید مطرح کرد، هرچند مخاطبان به آن اقبال نداشته باشند و برخی آن را بیارزش وانمود کنند!
اینکه میبینید برخی اسارت تکنوکراسی را نمیتوانند رها کنند جز از همین منظر فهم نمیشود. بهتر است ادابازیهای سیاسی و حزببازیها به کناری افکنده شوند تا بتوان آزادانه در مورد تعلقات فکری نامزدها اندیشید.
شرح | @sharh10
مانند سرو
حمید نوری، یک سکانس از انقلاب اسلامی است، با همان مختصات و ماهیتی که انقلاب دارد. نوری، نه محزون شده و نه ترس و دلهرهای دارد. او حتی افسرده و ناامید هم نشده. بعد از ۱۶۸۰ روز که به وطن بازگشته، نه تنها از کرده خود پشیمان نیست، بلکه با صدایی رسا برای دشمنان و وطنفروشان رجز میخواند. او را نه شکنجه و نه زندان زمین نزده است. مانند سرو ایستاده و پیامی کوتاه و جسورانه به منافقان میرساند.
حمید نوری، صدا و هویت انقلاب است. مومن به آرمانهای همیشگی و قدیمیاش در عین فشارهای شدید دشمن. او فرزند راستین مکتب خمینی است و استقامت در برابر دشمنان در گوشت و پوست و استخوان او عجین شده. ایکاش نامزدهای ریاستجمهوری نیز همچون حمید نوری، بیهراس و بیلکنت مدافع ایده انقلاب باشند.
شرح| @sharh10
هدایت شده از دکتر سعید جلیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تصاویر هوایی از استقبال پرشور مردم اصفهان از دکتر جلیلی
✅ پایگاه اطلاعرسانی دکتر سعید جلیلی
@saeedjalily
هدایت شده از دکتر سعید جلیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕اولین تصاویر هوایی از اجتماع بزرگ اهوازی ها در حمایت از دکتر سعید جلیلی
✅ پایگاه اطلاعرسانی دکتر سعید جلیلی
@saeedjalily
🔸ارتقای معنای سیاست
⏱۷۸۰ کلمه | زیر ۵ دقیقه
🔻بخوانید:
🖇شرح | @sharh10
🔸ارتقای معنای سیاست ۱/۲
🔹یکی از ویژگیهایی که دوست و دشمن، و رسانههای داخلی و خارجی در مورد جلیلی میگویند، «ایدئولوژیک»بودن اوست. دقیقا به همین خاطر هم هست که اسم او در رسانههای معاند همراه با «رادیکال»بودن مطرح میشود، و این تلقی را در نزد برخی از هموطنان نیز جاانداخته که او نیرویی تندرو است.
🔹حداقل در بیست سال گذشته، هیچ نامزد ریاستجمهوری را در خاطر ندارم که اینقدر به ایدئولوژیکبودن شهره باشد، و نه فقط یک اشتهار رسانهای، که در واقعیت هم اینچنین باشد.
🔹جلیلی، اولین بار در ۹۲ در سطح ریاستجمهوری مطرح شد و رای اول را نیاورد. از آن سال تاکنون در همه انتخاباتهای ریاستجمهوری فعال بوده و یا در دولت سایه مشغول یاری دولت بوده یا حامی شهید رئیسی در انتخاباتها.
🔹نه ۹۲ و نه ۱۴۰۰ و نه امسال، آنقدر ادبیات عامهفهم و عامهپسند نداشت و ندارد و مخاطب عمومی آنچنان حوصله نمیکند که پای تمام حرفهایش بنشیند و ببیند او دارد چه میگوید. جلیلی، از آن موقع تاکنون و حتی از قبلتر و از روزی که در سیاست ایران مشهور شد، مبانی ثابتی داشته، یکرنگ بوده و هرروز رنگ عوض نکرده، و با ادبیاتی نخبگانی و برنامهای جدی به ارائه دیدگاههای خود مشغول بوده.
🔹آنچه باعث شده من این یادداشت را بنویسم تغییر جلیلی نبوده. جلیلی از ۹۲ تاکنون نه رویکرد برنامههایش و نه گفتار و رفتارش تغییر جدی و تفاوت جهت نداشته، او در کل همان است که بود، اندکی زبانش روانتر شده و برنامههایش البته پختگی روزافزونی یافتند، اما نکته جدی، تفاوت فاحش محبوبیت او در میان توده مردم و تاثیرگذاریاش در میان نخبگان و سیاستمداران است.
🔹او از سال ۹۲، فارغ از اینکه در همه انتخاباتهای ریاستجمهوری کنشگر جدی بوده، در دورانهایی که هیچ خبری از هیجان انتخابات هم نبوده، با نخبگان در تماس بوده، جلسات دولت سایه را تشکیل میداده و با کارشناسان و با میدان در تعامل بوده، و در محافل عمومی و دانشگاهها شرکت و سخنرانی میکرده و تبیینگر ایدههای جمهوری اسلامی بوده.
🔹جلیلی در تمام این سالها بیوقفه و باپشتکار، سیاستورزی تراز را بدون زدوبندهای سیاسی به نمایش گذاشته و بیلکنت از آرمانهای نظام دفاع کرده و منتقد سیاستمداران بیعرضه بوده. او توجهی به این نداشته که حرفی که میزند مخاطبپسند است یا نه. در اوج محبوبیت برجام و برجامیان جدیترین منتقد برجام بوده و هرجا رفته نقدش را مستدل تبیین کرده.
🖇شرح | @sharh10
🔸ارتقای معنای سیاست ۲/۲
🔹جلیلی ۹۲ با جلیلی ۱۴۰۳ در کل هیچ تفاوت فاحشی ندارد. تفاوت اما در میان نخبگان است که خیل کثیری از آنها متاثر از گفتمان او هستند، تفاوت در میان جماعت زیادی از سیاستمداران است که در دولت یا مجلس، عده فراوانی را تشکیل دادهاند و کاملا تحت تاثیر دیدگاههای او هستند، و تفاوت در میان توده مردم است که به شکل عجیبی اقبال به شخصی دارند که حرفهایش هرچند کاریزماتیک و بامبناست، اما حوصلهسربر است. جلیلی نه مثل احمدینژاد و نه مثل رئیسی ادبیاتی عامهپسند ندارد و آنچنان قدرت خطابه هم ندارد. زبان او نخبگانی است اما مخاطب صداقت و برنامهداشتن و آرمانگرایی را در او میبیند. همه به «ایدئولوژیک»بودن او معترفند و این جذابترین بخش شخصیت اوست.
🔹جلیلی رنگ عوض نمیکند. همواره خود واقعیاش را عرضه کرده و نه ادا در میآورد و نه نمایش اجرا میکند، بر خلاف زمانهای که گویی سیاستمداری با شومنی گره خورده. او آرمان دارد و بیواهمه از آن دفاع میکند. دیدگاههای صریحش معروف است که میگوید تندادن به قرارادادهایی چون برجام و بیست سی و اف ای تی اف و غیره، هیچ نفعی برای ملت ایران ندارد.
🔹جلیلی عوض نشده، او همان آرمانهای جمهوری اسلامی و امامین انقلاب را در تمام این سالهای گرهخوردهٔ نامش با ریاستجمهوری، و حتی از قبلتر و زمانی که در شعام بود و از ۸۶ به اینطرف، مروج دیدگاه ناب انقلاب بوده است. این توده مردمند که به او گرایشی فراوان یافتهاند.
🔹به خاطر همین ثبات و ایستادگی روی آرمانهاست که متهم به رادیکالبودن شده، که پیش از او، هم امام و هم آقا از منظر دشمنان رادیکالترین و تندروترین بودند. این قصهای جدید نیست و هرکه در طول تاریخ روی ارزشها ایستادگی کند همین اتهام را به دوش میکشد.
🔹جلیلی بیواهمه از اتهامات و برچسبها، نقش تبیینی خود را ایفا میکند و الحق که در تمام این سالها سطح سیاستورزی را در میان سیاستمداران، و مفهوم کنشگری سیاسی را در بین نخبگان، و معنای سیاست را در میان عموم مردم ارتقا داده است. فارغ از اینکه رای بیاورد یا نه، و بلکه مهمتر از رایآوری او، در عصری که بسیاری از سیاستمداران سیاست را به ابتذال کشیدهاند، این رشد معنای سیاست در ایران معاصر که امری بسیار مغتنم است، جدیترین دستاورد جلیلی است. دستمریزاد اصلی به او، نه به خاطر رایآوردن یا نیاوردن، که به خاطر این ارتقای معنی هم در میان دوستداران و طرفداران و هم در میان مخالفان و منتقدانش است.
🖇شرح | @sharh10
🔸وسطباز ۱/۲
🔹نبود تحزب در ساختار سیاسی ایران باعث شده مواضع رجال سیاسی از وضوح کافی برخوردار نباشد و معلوم نباشد که اشخاص چه ملاکها و باورهایی دارند و عقبه فکریشان چیست. همین ضعف باعث شده مواضع شخصی چون قالیباف برای عموم مردم از شفافیت کافی برخوردار نباشد.
🔹در عرصه فرهنگ که مهمترین عرصه جمهوری اسلامی است مواضع قالیباف بعضا مناسب نیست. او از طرفی اتصال به بدنه انقلابی دارد و خود را ذیل نگاه حضرت آقا مطرح میکند و در رسانههای رسمی خود از انتسابش به شهید سلیمانی و سردار حاجیزاده دم میزند اما از طرفی مثلا در مورد فیلترینگ با صراحت اعلام مخالفت میکند و تنها عامل فیلترینگ را موارد امنیتی ذکر میکند، حال آنکه فیلترینگ در اصل در کارزار فرهنگ است که معنی پیدا میکند نه امنیت و غیره. اسلام احکام فقهی فراوانی دارد و به همین خاطر باید و نبایدهای زیادی در عرصه فرهنگ برای یک مسلمان مطرح است و طبیعی است که رفتار یک جامعه اسلامی با محدودیتهای فرهنگی فراوانی مواجه باشد و این امر قابل کتمان نیست. این محدودیتها نه به خاطر نگاه بسته اسلام که برای رشد ساحت معنوی انسان است، همان امری که شهید مطهری در آزادی معنوی روی آن تمرکز میکند.
🔹آیا قرار است به خاطر ذائقه مخاطب، رجل سیاسی اسلامی و انقلابی از مواضع خود کوتاه بیاید؟ نگاههای حضرت آقا را به عنوان نمونه میتوانیم ملاحظه کنیم که مواضع فرهنگیاش دچار تساهل و سستی نمیشود. اما چه شده که قالیباف از این نگاه برخوردار نیست؟ من فیلترینگ را به عنوان نمونه مطرح کردم. قانون ساماندهی فضای مجازی که مورد تاکید حضرت آقا بوده و آنچنان که باید در مجلس پیگیری نشده نیز از موارد ضعف قالیباف در این عرصه است. از این موارد در کارنامه قالیباف زیاد میتوان شمرد. کسانی که حضور او از 84 تاکنون در انتخاباتها را در خاطر دارند تذتذب او را به عیان دیدهاند. اگر هم برخی در خاطرشان نیست کافی است جستجویی در مورد نظرات و رفتار او در فتنه 88 داشته باشند تا ببینند آنقدرها هم که فکر میکنند قالیباف انقلابی نیست!
🔹در سیاست نیز دقیقا معلوم نیست قالیباف کجای خط ایستاده. قالیباف امروز از قانون اقدام راهبردی مجلس در بحث هستهای دفاع میکند و به ظریف طعنه میزند و قانون مجلس را تاییدشده از طرف آقا میداند، اما من هرگز ندیدم که او از مواضع خود درمورد برجام ابراز پشیمانی کند. در کوران دوقطبی شدیدی که در بحث برجام در کشور مطرح شد برجامیان شدیدا به منتقدان میتاختند و این جلیلی و البته دیگران بودند که به بهانه حفظ محبوبیت حاضر نشدند نقدهای برجام را ابراز نکنند، بلکه با صراحتی ستایشکردنی از همان ابتدا نقدهای کارشناسیشان را مطرح کردند. برخلاف قالیباف که چندین بار از برجام و ظریف و دیگران تمجید و تشکر کرد. آیا قالیباف همانطور که در مناظرات از عملکرد مجلس در باب قانون مذکور دفاع میکند حاضر است مواضع خود در مورد برجام را بازگو کند؟ من گمان نمیکنم، چراکه این برای محبوبیت او خوب نیست.
🖇شرح | @sharh10
🔸وسطباز ۲/۲
🔹رویکرد قالیباف در اقتصاد نیز از فرهنگ و سیاست اسفبارتر و مضحکتر است. او هرچند به صراحت به ستایش تکنوکراسی پرداخته و ابایی از اینکه خود را تکنوکرات بنامد ندارد، خود را متعلق به جبهه انقلاب نیز معرفی میکند. گفتمان امامین و اسلام پیشرفت و رفع فقر و محرومیت است و گفتمان قالیباف توسعه و شهرسازی مدرن. مسئله تکنوکراتی چون قالیباف نمی تواند بسط عدالت و حل شکاف طبقاتی باشد و این حرفها همانقدر به او نمیچسبد که به پزشکیان. قالیباف به پل و شهرسازی مینازد و حال آنکه روح مدرنیته در این عرصه بی یا با آنکه بداند آنچنان در او حلول کرده که نمیداند توسعه او با پیشرفت حضرت آقا زمین تا آسمان تفاوت دارد. قالیباف در بهترین حالت مدیری اجرایی است که خوب بلد است سازه مدرن تحویل جامعه دهد و هیچ ضرورتی در مورد پیوست فرهنگی انقلاب و اسلام در شهرسازی و رشد اقتصادی و بلکه در هم تنیدگی بُعد فرهنگی در سازهها را ادراک نمیکند.
🔹مشکل من با قالیباف به خاطر موارد عدیدهای است که ذکر همگی آنها در این یادداشت نمیگنجد اما آنچه بیش از همه مرا میرنجاند این است که تکنوکراتی همچون او خود را به امامین انقلاب و حاجقاسم میچسباند و حزباللهیهای ساده را فریب میدهد. وگرنه اگر مانند آخوندی بدون رودربایستی تعلق فکریاش به دولت ملی مدرن را ابراز میکرد این قدر از او برآشفته نمیشدم.
🔹قالیباف در همه این سالها ثابت کرده وسطبازی است که به تبع میل و اقبال عمومی دیدگاههایش دستخوش تغییر میشوند، یا اقلا مواضعش دستخوش تغییر میگردند؛ که این دومی از اولی دقیقتر است چراکه دیدگاه او نسبت به مقولههای سهگانه مذکور اقلا در چند سال اخیر ثابت بوده، هرچند مواضعش تغییر کرده.
🔹در پایان باید بگویم که بهنظرم سخنگفتن از این دردها خلاف وحدت جبهه انقلاب نیست، که اگر جبهه انقلاب قرار نباشد در بزنگاههای تاریخی دقیق شود، پس کی قرار است دقت به خرج دهد و عقبه فکری افراد را نظاره کند؟ در کل هرچند قالیباف به پزشکیان ترجیح دارد، اما این باعث نمیشود وسط بازی او را نادیده بگیریم.
🖇شرح | @sharh10
🔸فکر فلسفی و گرایش سیاسی
(تاملی بر گفتمان جلیلی، قالیباف و پزشکیان)
⏱۱۱۲۵ کلمه | ۷ دقیقه
🔻بخوانید
🖇شرح | @sharh10
🔸فکر فلسفی و گرایش سیاسی ۱/۳
🔹سال هاست زندگی من با فلسفه گره خورده و با آن شبها را روز کردهام. از انتخاب و کرده خود پشیمان نیستم چرا که من هم بهمانند فلسفه همچون بیماری روانیام که نمیتوانم بدون رنج و تامل از کنار مسائل عبور کنم. من نسبت به جامعه پیرامونم بیاحساس و بیتفاوت نبودهام و نمیتوانستم و نمیتوانم باشم، اما ایفای نقشم هم معمولا آنچنان میدانی و کف خیابانی نبوده است. عموم این موارد به نظرم خواص ذاتی فلسفه است و اگر کسی عمیقا از خود و دیگران رنج میکشد و همواره در این فکر است که چگونه باید صیرورتی نیکو بر جهان حاصل آید و در کشاکش ایفای نقش برای تجربه زیستنی بهتر برای جامعه است، به راستیکه دارد با فلسفه زیست میکند.
🔹در مقام تعریف فلسفه و فلسفیدن نیستم. اینها مقدمهای بودند برای اینکه بگویم کسی که اهلیت فلسفه دارد نمیتواند نسبت به جامعه و سیاست بیتفاوت باشد و حتما نسبت به سیاستمداران موضع دارد. یا آنها را سیاه میبیند و از همهشان شکوه دارد، یا سفیدی و سفیدانی را هم شاهد است و با آنها پیوندی فکری و قلبی برقرار میکند. او مثل ماست کنار و راکد قرار نگرفته و نسبت به همه افراد بیاحساس نیست و نمیتواند باشد. به همین خاطر است که رفتار ملکیان را دروغین میدانم که اگر حقا رنجور بود نمیتوانست نسبت به غم غزه سکوت پیشه کند.
🔹متفلسف و فیلسوف همچنین نمیتواند بیگفتمان ها را ادراک کند. مرادم از متفلسف معنای مثبت آن است و کسی است که در تکاپوی اندیشیدن و تعمق در مسائل است. بدتر از بیگفتمانها، کسانیاند که پارههایی از گفتمانهای مختلف و بعضا متضاد را به هم وصله زدهاند و از هریک چیزی گرفتهاند و کشکولی آشفته فراهم ساختهاند. اگر التزام به گفتمان و ایدهای وجود دارد، باید به تمام لوازم آن نیز پایبند بود وگرنه باوری ذهنی با مخلوطی از ارزشهای ناهمآهنگ و ناهمگون نمایش داده میشود که خالی از ارزش ایدهآل است و قباحتش شاید از بیگفتمانی هم بیشتر باشد.
🔹در این میان و مابین نامزدهای کنونی، برخی بیگفتماناند و برخی به تکهپارههایی از گفتمانها پایبندند. در میان سه نامزد مطرح، دوتایشان از نبود گفتمانی یکدست درد میکشند و نمیدانند به کدام دیدگاه اتصال دارند، که اگر به یک مکتب معتقدند باید همه لوازمش را بپذیرند، که نمیپذیرند.
🖇شرح | @sharh10
🔸فکر فلسفی و گرایش سیاسی ۲/۳
🔹در تناقضات پزشکیان که زیاد گفتند و شنیدیم، اما من در قالیباف، تناقضات گفتمانی کمتری از پزشکیان نمیبینم. قالیباف نه خود میداند به که تعلق دارد و نه مخاطبش، و این آشفتگی مضحکی است که هردو بدان دچارند. نمیتوان توسعهباور بود و عدالت را کنارش نشاند. نمیتوان امام امام گفت و متصل به نگرش آقا بود و از فرهنگ اسلامی بی یا کمبهره بود و با فیلترینگ مخالفت کرد و چهره اپوزیسیون به خود گرفت. نمیشود شیفته مدرنیته بود و به سازههای خشک بیروح خالی از هویت اسلامی نازید و اظهار ارادت به حاجقاسم هم داشت که مقتول مدرنیته است. اینها تضادهایی است که نشان میدهد شخص یا در درون خود پدرسوخته است و دارد به ریش خود و بقیه می خندد یا گیج است و نمیداند در زمینِ که بازی میکند و به کدام سمت و به سوی کدام دروازه میدود.
🔹اگر شیفته لیبرالیسم هستید مانند خاتمی باشید که از ایده جمهوری اسلامی سالهاست عبور کرده و بهراحتی در انتخابات قبلی رای نمیدهد و در پیام اخیرش هم هیچ سخنی از اسلام و حاکمیت سیاسی آن نگفته، چراکه بالاخره فهمیده نمیتوان یک عمر ادا درآورد و باید روزی لباس فریب را کنار نهاد و ارادت بیپایان به دموکراسی را بیواهمه پاس داشت و به همه لوازمش التزام؛ اما قالیباف و هوادارانش هنوز با خود تعیین تکلیف نکردهاند که کدام وریاند و به کدام گفتمان تماما ملتزم.
🔹اهل فلسفه این تناقضات را میبیند و به یک طرف یا به هیچ طرف پایبند میشود. او نمیتواند بیگفتمانی یا گفتمان وصلهپینهایِ متناقض مجهولالهویه را بپذیرد و در این وادی یا لیبرالدموکراسی خالص را میپذیرد که هرچند تناقضاتی دارد اما اقلا رک حرف دلش را میزند و شیفتگیاش را نسبت به مهدهای آزادی مطرح جهانی یا در حقیقت مسمای به آزادی قایم نمیکند یا به اسلام سیاسی ایمان میآورد و راحت در برابر اقتصاد مقاومتی و عدالت اسلامی و گفتمان جبهه مقاومت سر تعظیم فرود میآورد.
🔹نمیتوان هم رخ توسعه گرفت و هم فاز عدالت داشت و سخن از محرومان گفت. نمیتوان اقتصاد مقاومتی را پذیرفت که میگوید دل سپرده اقتصاد مولد درونزای خودت باش و از طرفی دستگاه دیپلماسی را مهمترین دستگاه معرفی کرد و در اصل تحریم را مسئله اصلی دانست. این موارد حاکی از تناقضاتی است که قالیباف آگاهانه یا ناآگاهانه بدان دچار است و خود و طرفدارانش را اسیر هویتی گنگ کرده. یا در حقیقت شبه هویت، که آنچه شاهدیم در اصل بیهویتی است و نه هویت.
🖇شرح | @sharh10
🔸فکر فلسفی و گرایش سیاسی ۳/۳
🔹در عوض، جلیلی بیلکنت ایده خود را میگوید و نه مسئله اساسیاش مذاکره و رفع تحریمها از این طریق است و نه چشمش در مقابل مدرنیته برق میزند و توسعه را مایه آسایش قلب بیقرار انسان اسیر تکنولوژی میداند. او راهکار را نه در راهروهای مذاکره با غربیها که در روستاها میداند و معتقد است باید اقتصاد مولد را پیش برد و به فرهنگ دیرینه اسلامی دل سپرد و با پیشرفت و جهش داخلی دشمن را از تحریم پشیمان کرد که در این صورت هم گدا و آویزان غرب و آمریکا نیستیم و هم تحریم را با عمقی راهبردی بیاثر کردهایم.
🔹به خاطر همین فهم گفتمانی و تامل دقیق در دیدگاههاست که شخصی با نگرشی فلسفی و تیزبین و نظارهگر مبانی فکری، یا همه سیاستمداران را یک کاسه قالتاق میبیند و کنارشان میزند یا از سر ناچاری و نداشتن نامزد تراز ایدههایش به پزشکیان تن میدهد تا اقلا بتواند تجدیدنظرطلبی و استحاله بیسروصدا را در درون جمهوری اسلامی تجربه کند، یا جلیلی را نامزدی ایدهمند میبیند که قائل به دستگاهی فکری است که آگاهانه لوازمش را پذیرفته و با صدایی رسا از آرمانهای گفتمان اسلام انقلابی دفاع میکند. جلیلی از ادا و نمایش متنفر است و وسط نزاع تمدنی نمیفهمد که سخنگفتن از این که بیایید وفاق داشته باشیم و دعوا نکنیم و مردم از دعوا خوششان نمیآید چه کوفتی است دیگر. قالیباف برای هیچکس معلوم نمیکند کدام وری است و انگار قتل و غارت لیبرالیسم را نمیبیند که به نمایندگان آن و مخالفان این گفتمان میگوید بیایید با هم دوست باشیم و دعوا نکنیم و وای که چقدر زشت است جلوی مردم. این اداهای عوامفریبانه بهراستی برای چیست؟
🔹به خاطر همه اینهاست که مشاهده میشود طیفی از روشنفکران از انتخابات و نظام عبور کردهاند یا از سر ناچاری به پزشکیان اقبال نشان دادهاند و در مقابل تعداد قابل توجهی از فیلسوفان اسلامی مشتاقانه به جلیلی روی خوش نشان دادهاند و او را نماینده گفتمان انقلاب میدانند. عقل فلسفی وسطبازی را مضحکه میداند و آن را در قلمرو گفتمانی توهین به مخاطب تلقی میکند. حیف است که بحثهای گفتمانی و تحلیل عقبههای فکری در میان دعواهای زرد انتخاباتی گم میشود و جای خود را به حواشی بیثمر میدهد...
🖇شرح | @sharh10
🔸گذری بر جریانشناسی مواضع سیاسی سه گروه شناختهشده در انتخابات اخیر
⏱۲۹۳ کلمه | کمتر از ۲ دقیقه (بدون احتساب خوانش اسامی)
🔻بخوانید
🖇شرح | @sharh10
🔸گذری بر جریانشناسی مواضع سیاسی سه گروه شناختهشده در انتخابات اخیر
⏱۲۹۳ کلمه | کمتر از ۲ دقیقه (بدون احتساب خوانش اسامی)
🔹در میان افراد برجسته و شناختهشده، میتوانیم دستههای مختلفی را ذکر کنیم. از جمله: متفکران حوزوی و اسلامی، روشنفکران و اساتید علوم انسانی با گرایش غربی، اساتید دانشگاهی با گرایشهای مختلف، چهرهها و سلبریتیهای مذهبی شامل مادحان و واعظان و هنرمندان، سلبریتیهای غیرمذهبی یا شناختهنشده به کنشگری مذهبی شامل خوانندگان، ورزشکاران، بازیگران و غیره، چهرههای رسانهای و بلاگرها با گرایشهای مختلف، نخبگان حوزوی و دانشگاهی، و سیاستمداران و دولتمردان.
🔹من در ادامه در مورد سه گروه صحبت میکنم و به گروههای دیگر همچون فعالان رسانهای یا اساتید و نخبگان دانشگاهی یا سیاستمداران اشارهای نمیکنم، چراکه گرایش یکسان و واحدی در میانشان دیده نمیشود.
🔹آنچه که میگویم تقریبی و بر اساس افرادی است که اظهارنظر کردهاند و برجستهتر و شناختهشدهترند و نیز بر اساس استقرای من است و سعی کردهام استقرایی جدی و قابل اعتنا داشته باشم، هرچند قطعا استقرای تامی نیست و موارد دیگری را نیز میتوان به فهرست زیر اضافه کرد. نیز کوشیدهام اسامی را به دقت بنویسم اما ممکن است خطاهایی هم در بینشان وجود داشته باشد.
🔹همه متفکران اسلامی اعم از گرایش فلسفی و فقهی و تاریخی حامی جلیلیاند. همه روشنفکران حامی پزشکیان اند. همه چهرهها و سلبریتیهای مذهبی اعم از واعظان و مادحان هم حامی قالیبافاند. (با احتساب تقریب و درنظرگفتن افرادی که اعلام رای کردهاند)
🔹من اکنون دو پرسش دارم. اول: از این اعلام موضعهای افراد سرشناس و ناظر به دستهبندیشان، چه برداشتی میکنید؟ دوم: به نظرتان چرا این سه دسته احتمالا نمیتوانند نظری غیر از آنی که گفتهاند و برداشتی متفاوت از آنچه اظهار کردهاند داشته باشند؟
🔹بحث من سیاسی نیست و واقعا این دو پرسش، جدی و نیازمند درنگاند و برای پاسخ نیاز به تاملی مبنایی و جامعهشناختی دارند. لازم است فارغ از حب و بغض سیاسی و دعواهای انتخاباتی به این دو سوال اندیشید.
🔸پ.ن: برخی مؤیدات:
🔹متفکران: شهریار زرشناس، محمدجواد لاریجانی، موسی نجفی، موسی حقانی، غلامرضا فیاضی، اصغر طاهرزاده، مجتبی مصباح، علی مصباح، سید یدالله یزدان پناه، عبدالرسول عبودیت، علی امینینژاد، علیرضا شفاه، سید یاسر جبرائیلی، محمود رجبی، سیفی مازندرانی، محسن اراکی، ابوالفضل ساجدی، مهدی جمشیدی، سید حمید روحانی، محمدحسین رجبی دوانی، احمد کچویان؟، احمد رهدار؟ (استثنا: مرتضی جوادی آملی)
🔹روشنفکران: تقی آزادارمکی، محمد فاضلی، محسن حسام مظاهری، محسن برهانی، عباس عبدی، احمد زیدآبادی، مقصود فراستخواه، محمد مجتهد شبستری، محمد قوچانی؟، محمد سروش محلاتی، مقصود فراستخواه
🔹واعظان و مادحان: علیرضا پناهیان، احسان بیآزار، محمود کریمی، محمد طاهری، حسین طاهری، مجید بنی فاطمه، محمدجواد نظافت، مسعود عالی، سعید صلح میرزایی، شهاب مرادی، محمدحسین پویانفر، عبدالرضا هلالی، محمدمهدی ماندگاری؟ (استثنا: محمد شجاعی، غلامرضا قاسمیان، منصور ارضی، سید محمدحسین راجی)
🖇شرح | @sharh10