🔰چهار چیزی که پناه بردن به آن توصیه شده است
❇️ امام صادق علیه السلام فرمودند:
⬅️ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چرا به ذکر «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ» (آل عمران آیه ۱۷۳) پناه نمی برد. که شنیدم خدا دنبال آیه فرمود: با نعمت خدا و فضل او بازگشتند و بدى و ضررى هم ندیدند.
⬅️ در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ » (سوره انبیاء آیه ۸۷) زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد: درخواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
⬅️ در شگفتم از كسى كه حيلهاى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمىبرد« وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ » (غافر آیه ۴۴) زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مىفرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
⬅️ در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چرا به ذکر «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ» (سوره کهف آیه 39) پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود:انْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ( عسی در آیه حتم و یقین است ) اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی پس (بدان که) حتما خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.».
📗من لا یحضره الفقیه، ج4 ص 392
💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ناحلة الجسم یعنی ...
می نویسیم اگر یا زهرا (سلام الله علیها)
کار داریم همه با زهرا (سلام الله علیها)
می نویسیم هزاران دفعه
فاطمه (سلام الله علیها)، فاطمه (سلام الله علیها)، زهرا (سلام الله علیها)، زهرا (سلام الله علیها)
وصف او را ز سر ناچاری
می نویسیم و الّا زهرا (سلام الله علیها)
فاطمه (سلام الله علیها) بود سراپا احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)
مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود سراپا زهرا (سلام الله علیها)
هر کسی را که ز نسلش دیدیم
حرمی داشته الّا زهرا (سلام الله علیها)
قال الباقر علیه السلام
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَيْبٍ النَّبِيِّ (صلی الله علیه) أَنِّي مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ (علیه السلام) يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي.
خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟ خداى عز و جل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 56 ، ح1 - مشکاة الانوار ص 51
[ عکس ]
📚 🌺 فرارسیدن میلاد پر نور و برکت نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و سلاله پاک ایشان، حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام مبارکباد 🌺
🔻اهمیت صلوات در سیرۀ عملی حضرت آیتالله بهجت قدسسره🌼
🔹 صلوات در سیرۀ عملی حضرت آیتالله بهجت و توصیههای نورانی ایشان، جایگاه مهم و والایی دارد. ایشان دربارۀ اهمیت و جایگاه این ذکر میفرمایند: «دعایی که خیلی مختصر باشد و کار مفصل را بکند صلوات است».
🔹 همچنین میفرمودند: «کسی بخواهد دوستیاش و محبتش زیادتر بشود، در اذکار و آداب و… چیزی آسانتر از صلواتِ زیاد نیست؛ [هرکس] عاشقانه صلوات بفرستد میفهمد که چطور محبتش زیاد میشود؛ اما بهشرط عقیده، که بفهمد این میکشد او را به طرف معبود خودش و محبوب خودش. خدا میداند چه هست در این صلوات: «مَنْ صَلّی عَلَيَّ مَرَّةً، لَمْ یَبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّةٌ؛ هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد، یک ذره از گناهانش باقی نمیماند». مقصود این است که از جمله آسانترین چیزها در اذکار شاید همین صلوات باشد».
🔹 حضرت آیتالله بهجت این ذکر شریف را در مواردی از قبیل تحصیل حلم و بردباری، نفی خواطر، درمان عصبانیت، ایجاد مهر و محبت میان زن وشوهر، برطرف شدن مشکلات زندگی و رهایی از اعتیاد سفارش میکردند. ایشان معتقد بودند که ذکر شریف صلوات کارها را بسیار آسان میکند. همچنین میفرمودند: «یک بار در ایام زیارتی که برای زیارت به کربلا رفتم،حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام خیلی شلوغ بود و بههیچوجه نمیشد نزدیک شد؛ چند صلوات فرستادم و جلو رفتم که دیدم به ضریح چسبیدهام».
سخنانی عاشقانه بین حضرت علی(ع) و همسرش در آخرین لحظات زندگی حضرت فاطمه (س):
بهترین طریق شناخت یک زن تعریف و توصیف شوهرش مى باشد. زیرا شوهر از افراد دیگر، حتى از پدر و مادر، همسرش را بهتر مى شناسد و بر خفایاى افکار و رفتار و عادت هاى خوب یا بد او آشناتر است. بنابراین حضرت على علیه السلام همسرش زهرا علیهاالسلام را کاملاً مى شناسد و بهتر از دیگران مى تواند تعریف و توصیف نماید. امیرالمؤمنین سخنان فراوانى درباره زهرا دارد لیکن در اینجا به دو کلام اکتفا مى شود:
کلام اول را بامداد اولین روز عروسى در جواب سؤال پیامبر اکرم فرمود. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله صبح اولین رو زعروسى وارد حجله شد، از داماد پرسید: کیف وجدت اهلک؟ فقال: نعم العون على طاعه اللَّه [بحار ج ۴۳ ص ۱۱۷٫] یعنى رسول خدا از حضرت على پرسید: همسرت را چگونه یافتى؟ او در جواب عرض کرد: بهترین کمک است بر اطاعت از خدا.
کلام دوم را در آخرین ساعت هاى عمر، حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: امیرالمؤمنین و زهرا در آخرین ساعت ها با هم خلوت کردند. و قال: اوصینى بما احببت. قالت: یا ابن عم ما عهدتنى کاذبه و لا خائنه و لا خلفتک منذ عاشرتنى. فقال علیه السلام: معاذ اللَّه انت اعلم باللَّه وابرّ واتقى و اکرم و اشدّ خوفاً من اللَّه من ان اوبّخک بمخالفتى، قد عزّ علىّ مفارقتک [بحار ج ۴۳ ص ۹۱٫] یعنى: زهرا در آخرین ساعت هاى وداع به امیرالمؤمنین گفت: پسر عمو! در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و خیانت نکردم و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم.
امیرالمؤمنین در پاسخ فرمود: آرى اى دختر پیامبر! معاذ اللَّه که تو خلافى را مرتکب شده باشى. مرتبه خداشناسى و نیکوکارى و تقوا و خداترسى تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشى. مفارقت از تو بسیار بر من سخت است.
🌺یا زهرا
روایتشده: حضرت فاطمه به هنگام رحلت، به اسماء فرمود: در زمان فوت پدرم جبرئیل کافور بهشتی آورد. پدرم آن را سه قسمت کرد. یک قسمت برای خودش، یک قسمت برای علی و یک قسمت هم برای من. آنگاه به اسماء فرمود: باقیمانده حنوط پدرم را که در فلان موضع است بیاور و نزد سرم بگذار. اسماء میگوید: وقتی من امر آن بانو را اجرا نمودم لباس خود را روی خویشتن کشید و به من فرمود: پس از چند لحظه مرا صدا بزن، اگر جواب تو را گفتم که هیچ و الا بدان که نزد پدر بزرگوارم رفتهام.
اسماء بعد از چند لحظهای آن بانوی مظلومه را صدا زد، ولی جوابی نشنید، دوباره صدا زد: ای دختر محمد مصطفی، ای دختر بهترین کسی که مادرش وی را حمل کرد، ای دختر بهترین کسی که بر روی سنگریزهها پا نهاد، ای دختر آنکسی که مقامش به قاب قوسین او ادنی رسید! اما جوابی نگرفت.
وقتی اسماء لباس آن حضرت را از روی بدنش برداشت دید از دنیا رفته است. اسماء بدن آن بانو را حرکت میداد و میگفت: ای فاطمه! زمانی که نزد پدر بزرگوارت رفتی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان. در همان حینی که اسماء این سخن را میگفت حسنین علیهماالسلام از راه رسیدند و گفتند: اسماء! مادر ما در چنین ساعتی به خواب نمیرفت؟! گفت: مادر شما خواب نرفته، بلکه از دنیا رفته است.
امام حسن روی بدن مادر افتاد و پیکر مقدّس او را حرکت میداد و میفرمود: مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن! آنگاه امام حسین آمد و پاهای مبارک مادر را حرکت میداد و میبوسید و میفرمود: مادر جان! من فرزند تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن! اسماء به ایشان گفت: ای فرزندان پیامبر نزد پدرتان علی بروید و آن حضرت را از فوت مادرتان آگاه نمایید. حسنین علیهماالسلام از خانه خارج و به سوی مسجد روانه شدند، هنگامیکه نزدیک مسجد رسیدند صدا به گریه بلند کردند. گروهی از صحابه به حضور ایشان آمدند و گفتند: برای چه گریانید؟! خدا چشم شما را نگریاند! شاید نظر شما به جای جدتان رسول خدا افتاد و از کثرت علاقهای که به او دارید گریان شدید؟ فرمودند: نه مادر ما از دنیا رحلت کرده است. حضرت امیر علیهالسلام پس از شنیدن این خبر جانگداز با صورت به زمین درافتاد و فرمود: ای دختر حضرت محمد! من غم و اندوه خود را بعد از تو به که بگویم؟ من درد دلهای خود را برای تو میگفتم، اکنون برای چه کسی درد دل کنم؟
نَفسی عَلی زَفَراتِها مَحبوسَةٌ
یا لَیتَها خَرَجَت مَعَ الزَفَراتِ
لا خَیرَ بَعدَکَ فی الحَیاةِ وَإِنَّما
أَبکی مَخافَةَ أَن تَطولَ حَیاتی
بهانه تو گرفتم تویی بهانه من
شمیم نام تو جاری به هر ترانه من
ظهور نور تو را دارم آرزو امشب
فروغ چشم منی و چراغ خانه من
ببین که ناز تو را میکشم، بمان! بانو!
به قدر لحظهای آخر در آشیانه من
بمان برای حسین و حسن تسلا باش
برای خاطر زینب، بمان یگانه من
هنوز در دل آن کوچه سار میلرزد
شبیه عرش معلا دوباره شانه من
تویی بهانه چشمان ابری حیدر
تویی دلیل همه گریه شبانه من
غریب رفتی و ماندهست در شب کوچت
فشار زخم تو بر زخم تازیانه من
به جز علی نشناسد کسی تو را زهرا
تویی تو لیلة الاسرار بی نشانه من
همیشه زخم فدک تازه میشود آری
همیشه یاد تو باشد در آشیانه من
به احترام تو خواندم نماز شعلهوری
حقیقت است که آتش گرفته خانه من؟!
حضرت فاطمه(س)در تعریف امام علی(ع) فرمود:
وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانی، وَ الْهَیْکَلُ النُّورانی، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ. (ریاحین الشّریعة:ج1، ص93)
او پیشوائی الهی و ربّانی است، تجسّم نور و روشنائی است ، مرکز توجّه تمامی موجودات و عارفان است، فرزندی پاک از خانواده پاکان می باشد، گوینده ای حقّگو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریّت است.
💚گروه ناحله
فقط مطالب مربوط به حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما
https://eitaa.com/joinchat/2144273312C340afdcf7b
🌺حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود:
إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فی حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید:ج 2، ص449 )
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگاری ها در دوستی علیّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
«لولا أنّ اللَّه خلق أميرالمؤمنين عليه السلام لفاطمة عليهاالسلام ما كان لها كفو على الأرض.»
?در زندگی حضرت علی و فاطمه دوست داشتن هیچ گاه با سوء استفاده و توقعات نابجا همراه نبوده است. بعید نیست اگر بگوییم فاطمه سلام الله علیها محبوبترین زن در نزد شوهر درتمام دنیا بوده است. چرا که یک انسان کامل همسر یک انسان کامل بوده، با تمام لطافتهای یک روح سالم. چنین پیوندی قطعا بسیار عاشقانه و زیبا بوده است.
?امام علی علیه السلام در خاطره ای زیبا، پایان دوره نامزدی اش را چنین بیان می کند: «یک ماه از اجرای خطبه عقدمان گذشت. در این یک ماه با رسول خدا نماز می خواندم و به خانه ام برمی گشتم و در این یک ماه درباره ازدواج سخنی به ایشان نگفتم. پس از یک ماه، همسران پیامبر به من گفتند: نمی خواهی درباره آوردن فاطمه علیهاالسلام به خانه خودت با پیامبر صحبت کنیم؟ گفتم صحبت کنید. آنها به محضر حضرت رفتند و عرض کردند: علی علیه السلام دوست دارد همسرش را به خانه ببرد، چشم فاطمه را به دیدار شوهرش روشن کن! پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: چرا خود علی علیه السلام همسرش را ازمن نمی خواهد؟ ماتوقع داشتیم که خودش اقدام کند. من عرض کردم: ای رسول خدا! حیا و شرم مرا از سخن گفتن در این باره باز می دارد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با شنیدن این سخنان، با برگزاری مراسم ازدواج موافقت کرده، به همسران خود دستور تهیه مقدمات آن را داد.
?در شب ازدواج فاطمه زهرا سلام الله علیها عواطف خالصانه خود را درقالب سروده ای به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تقدیم می دارد که خود بیانگر ارتباط زیبا و توأم با هنرمندی و هنرآرائی خانه وخانواده می باشد و حاکمیت روح عاطفی و مهربانی همراه با ذوقیات سالم علمی را در ارتباط این دو زوج خدائی مسلک می رساند. حضرت زهرا سلام الله علیها در لحظه های آغازین زندگی زناشویی غنچه لب را به ستایش شوهر نمونه اش امام علی علیه السلام گشود و به شناساندن آن بزرگ مرد پرداخت و فرمود:
“اضحی الفخار لنا و عز شامخ / و لقد سمونا فی بنی عدنان / نلت العلا و علوت فی کل الوری / و تقاصرت عن مجدک الثقلان / اعنی علیا خیر من وطا الثری / ذاالمجد و الافضال و الاحسان / فله المکارم و المعالی و الحیا / ما ناحت الاطباء فی الاغصان”
(افتخار نصیب ما شد و عزتی بلند مرتبه به ما دست داد و بنی عدنان به بلند مرتبتی رسید/ تو به بزرگی رسیدی و از همه آفریدهها والاتر شدی و جن و انس از عظمت تو عقب افتادند / -منظورم- علی- است، یعنی بهترین کسی که گام بر خاک نهاده است آن کس که دارای مجد و عظمت و احسان و نیکی است/والایی اخلاقی و بزرگیها و بخشش از آن اوست تا آنگاه که مرغان بر شاخهها به ترنم مشغولند)
?روایت است که امام علی علیه السلام روزی با همسر خود فاطمه در صحراء خرما میخوردند، بین ایشان سخنی در میان آمد پس علی علیه السلام فرمود ای فاطمه پیغمبر مرا بیشتر از تو دوست میدارد فاطمه فرمود عجب است تو را بیشتر از من دوست میدارد و حال آنکه من میوه دل او و عضوی از اعضای او هستم و فرزندی غیر از من ندارد علی علیه السلام فرمود ای فاطمه اگر تصدیق نمیکنی سخن مرا بیا برویم نزد پدرت محمّد صل الله علی محمد و آل محمد و ! سپس آن دو به حضور آن حضرت رفتند.حضرت فاطمه سلام در سخن گفتن پیشی گرفت و گفت ای رسول خدا کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوب تریم؟ فرمود تو محبوبتری نزد من و علی از تو عزیزتر است.
?در زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها، عبارات محبتآمیز و احترامآمیز به علی علیه السلام بسیار است؛ از جمله ایشان در عبارتی خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت میفرماید: «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء» «روح من فدای روح تو باد و جان من سپر بلای جان تو باشد.»
?امیرمؤمنان علیه السلام درباره صدیقه طاهره سلام الله علیها میفرمود: «هرگاه به او مینگریستم، همهی ناراحتیها و غمهایم برطرف میشد».