ای زمانه! لعنت بر تو....
آقایم گفت هل من ناصر من ینصرنی....
ای زمانه! مرا ببر به کرب و بلای حسین...
بگذار فدایی اش شوم...
آه ای آسمان...
چگونه آتش نگرفتی از حُرمِ حرارت اشک های رباب و سکینه و رقیه و زینب... 😭💔
باشد ارباب... اما لحد را که بگذارند، تنهایم نگذاری ها.... 💔
آن شب... تنهای تنهایم... فقط تکیه گاهم دستای پر مِهر شفاعت توست...
روی سنگ قبرم بنویسید : جامانده ای که از جنون و فراقِ حسین مُرد...! 💔😭
هدایت شده از -او | طراحی گرافیک
لب باز میکنم، سخنم گریه می کند
با ما چه کرده دوری ات، ای بهتر از بهشت