پخش اجرای زنده شروه خوانی
کربلایی ایمان رزمجو
در برنامه شونشینی صداوسیمای مرکز بوشهر
چهارشنبه ۴۰۲/۵/۱۸
ساعت ۲۱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسماعیل اعتمادی
دلا در هجر دلبر در شب تار
شدی همصحبت خار و خس ومار
به هرجا می روی ای بینوا دل
بود چون سینه ی بیچاره آوار
......
تو آهو یا که کبک کوهساری
گلی یا نازنین و گلعذاری
برای این دل محزون آوار
همیشه فصل سرسبز بهاری
.....
ندانم مشک و عنبر یا گلابی
ستاره ماه بدر و آفتابی
ولیکن با همه حسن خداداد
دل حسرت کش مارا عذابی
.....
قسم بر شروه و خرما برونت
قسم بر شرجی و گرمای جرونت
به هر جا می رود آوار محزون
کلل در سینه دارد آرمونت
......
گلی چون گلشن رویت ندیدم
قدی چون قد دلجویت ندیدم
بت حوری وش ای دلدار آوار
شمیمی خوشتر از بویت ندیدم
......
دلا در درد هجرانی گرفتار
چو ایرانی به افغانی گرفتار
برای قطره ی آبی به هیرمند
لب تشنه به سیستانی گرفتار
.....
اکبر قاسمی کللی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسماعیل خوش صوت
نگارا بی تو دل بیمار دارم
چو میت موروکژدم یار دارم
مکان در قبرسون وشهر ارواح
به دل اندوه و غم بسیار دارم
.....
در انساعت که چون پیراهن از ناز
بپیچم گرد قدت یار طناز
بمانند کبوتر از سر شوق
دهم دل از سرای سینه پرواز
......
همه شب جز تو در خوابم نباشد
قرار قلب بی تابم نباشد
میان دشت خشک وداغ هجران
لب خشکیده را آبم نباشد
.....
نماز شامگاهی دردبسیار
به دل دارم خدا از فرقت یار
شود روزی اگر وصلش میسر
جوان گردد دل محزون آوار
......
گمان کردم که با هجران توانم
جدا چون روح سرگردان بمانم
ندانستم که بی شوق وصالت
نخواهم زنده در زندان بمانم
......
کمان ابروان و تیر مژگان
لب سرخ و دو چشم مست جانان
نشسته در دل محزون آوار
نخواهد زندگی با دردهجران
......
کماندارش نمود از غم کمانم
غم هجرش ضعیف و ناتوانم
خدایا تابکی در سجن هجران
بسوزم با دل محزون بمانم
.....
به قبرستون اگر افتد گذاری
ببینی اندر آن وادی مزاری
ندارد سنگ و بی نام و نشان است
در آنجا قاسمی دارد قراری
......
اکبرقاسمی کللی