دلا کردم نصیحت چند بارت
به با خوبان نشستن نیس کارت
نصیحت کردم و نشنیدی از من
پریشان کرده خوبان روزگارت
سحر چون زهره ازمشرق برآمد
نگارم همچو مه از در درآمد
زفیض مقدم دلدار فایز
بحمدالله شب هجران سرآمد
اجرای زیبا ازجناب یاسین ابراهیمی و بانو سهیلا خواجه
#شروه_دشتستانی #شروه_بوشهری #شروه_خوانی #برازجان_آبپخش_سعدآباد_شبانکاره_وحدتیه_دالکی #مصیبت_خوانی #پنجشنبه_و_یاد_درگذشتگان
https://www.instagram.com/reel/CxleGActCTq/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حبیب بهادری به (یاد جوان ناکام)
چـهــــلم
فلک خاک مصیبت بر سرم ریخت
ک در اشک از چشم ترم ریخت
چهل روزه است دست جور گردون
می اندوه وغم در ساغرم ریخت
چهل روز است رفته از بر من
گل یاس منو نیلوفر من
چهل روز است قلبم داغدار است
چو رفته از بر من مادر من
چهل روز است با افغان و زاری
کنم اشک از رواق دیده جاری
چهل روز است کز فقدان مادر
کنم با اشک دیده سوگواری
چهل روزه است جان بیتاب گشته
دلم از هجر مادر آب گشته
چهل روزاست شبها شمع بزمم
فروغ چهره ی مهتاب گشته
چهل روز است قلبم. پر زداغ است
مرا لبریز خون دل ایاغ است
چهل روز است گوهرهای اشکم
بروی قبر مادر چلچراغ است
چهل روزاست شد مهمان زهرا
کناره سفره ی احسان زهرا
چهل روزاست دل تنهای تنهاس
زهجر روی مادر لاله اساست