فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
توی ذوق دیگران نزنیم،
به هم ضدحال نزنیم این طور
همدیگر را آزار ندهیم
تاحالا هیچ موردی در تاریخ بشریت
ثبت نشده که کسی گفته باشد:
از بس خوب ضدحال میزنه
و ذوقم رو کور میکنه عاشقش شدم!
عاشقش موندم!
هر بار که این کار را می کنیم
آدم های دور و برمان
یک قدم عقب می روند،
یک قدم دورتر می شوند...
و اندک اندک آن قدر دور که با هم
غریبه می شویم
آدم ها که دور شدند دیگر
سر جای اول برنمی گردند.
آدم ها کِش نیستند...!!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
✍️گفت: سالهای زیادی فکر میکردم حالم خوب نیست چون؛ زندگی اونطوری که میخواستم پیش نرفته و به اهداف و آرزوهام نرسیدم
اما در جلسات تراپی با جنبه های جدیدی از خودم آشنا شدم🤌
متوجه شدم یک آدم سرزنشگر و پرتوقع در من وجود داره که نمیذاره بدون شرط به خودم عشق بورزم!
یعنی انقدر «بایدها» و «نبایدها» رو به من گوشزد میکنه که باعث میشه هیجانهای مثبت کمی رو تجربه کنم..
از طرف دیگه یک فرد بازنده در من وجود داره که فکر میکنه هیچوقت زندگی خوب جلوه نمیره🫠
اما کمکم تونستم من «سالم» رو در درونم تقویت کنم🤍
این من دیگه نمیخواد زندگی آرمانی داشته باشه فقط داره یاد میگیره
جنبه های مثبت و منفی خودش رو کشف کنه
📍پس؛
گاهی مشکل این نیست که زندگی ناکامی و شکست داره
مشکل اینه که نتونستیم قطبهای متضاد خودمون رو بشناسیم.
اگر ترس هست شجاعت هم هست اگر حماقت هست خرد هم هست
اگر ناامیدی هست امید هم هست
فقط کافیه مدیریت اونها رو یاد بگیریم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
شرافت
شرافت نوعی پایبندی به اخلاق است وقتی هیچکس نه آن پایبندی را می بیند، نه می فهمد. وقتی نه پاداشی در کار است و نه سپاسی.
خوب بودن نوعی پایداری است برای انسان ماندن. نوعی پای فشردن است برای ایستادن در قامت انسانیت.
شریف بودن در نهان، شکفتن گلی است پشت سنگی، دور از دست، دور از چشم. جایی که نه تماشایی هست و نه تحسینی.
شریف باش همچون گلی در غربت کوه ها.
شریف باش نه به خاطر دیگران که برای خودت.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌹🍃
فردا چیست؟!
🔻 ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود ، تا زمانی که کودک بی سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم ، خوب زندگی میکردیم.
🔹 تمامی #احساساتمان ،#غم و #شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج میکردیم. انگار فهمیده تر بودیم ، چون همیشه میترسیدیم شاید فردا نباشد.
💎 از وقتی «فردا » را یاد گرفتیم
همه چیز را گذاشتیم برای فردا
از داشته های امروز لذت نبردیم
و گذاشتیم برای روز مبادا...شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم....
🔑 «فردا»روزیست که داشته های امروزت را نداری، پس امروز را زندگی کن فردا حقیقت ندارد.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_یاسمن
#بازی_سرنوشت
#پارت_بیست_هشت
سلام اسمم یاسمن دختری جنوبی
باتموم شدن حرفم عمادیکی خوابندتوگوشم که سرم خوردلبه ی دیوارگفت مراقب به حرفزدنت باش زبون درازی کنی خودم قیچیش میکنم
رفتم تواتاق به حال روزخودم گریه میکردم ومیدونستم روزهای سختی روپیش رودارم..اون شب خواهرعمادامددنبال برادرش برای شام وهیچ کس سراغی ازمن نگرفت..شب دوم عروسیم تنهاتوحال خوابیدم..وفرداصبحشم عمادرفت پیش مادرش صبحانه بخوره بره سرکار
حالم اصلاخوب نبودنزدیک یازده صبح بوددرازکشیده بودم که جاری کوچیکم امدپیشم ومعلوم بوددزدکی امده..تاچشمش خوردکبودی پیشونیم گفت اگرمیخوای زندگی ارومی داشته باشی زبونت روکوتاه کن بااین مادرودختراش درنیفت.باتعجب گفتم من ازحقم دفاع کردم نمیتونم زیربارحرف زوربرم جاریم گفت منم اوایل مثل توبودم وشناخت کاملی ازاین خانواده نداشتم متاسفانه عشق وعاشقی کاردستم دادچون میبینم توام مثل من عاشق عمادشدی به چاله افتادی دلم برات میسوزه انگارگذشته ی خودم برام زنده شده تودلم گفتم خبرنداری من ازسرناچاری بدبختی وابروم تن به این ازدواج دادم..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
وقتى جوان بودم، قايقسوارى را خيلى دوست داشتم. يک قايق كوچک هم داشتم كه با آن در درياچه قايقسوارى مىكردم و ساعتهاى زيادى را آنجا بهتنهايى مىگذراندم.
در يک شب زيبا و آرام، بدون آنكه به چيز خاصى فكر كنم، درون قايق نشستم و چشمهايم را بستم. در همين زمان، قايق ديگرى به قايق من برخورد كرد. #عصبانى شدم و خواستم با شخصى كه با كوبيدن به قايقم، آرامش مرا بههم زده بود دعوا كنم؛ ولى ديدم قايق خالى است! كسى در آن قايق نبود كه با او دعوا كنم و عصبانيتم را نشان دهم. حالا چطور مىتوانستم خشم خود را تخليه كنم؟ هيچ كارى نمىشد كرد!
دوباره نشستم و چشمهايم را بستم. در سكوت شب كمى فكر كردم. قايق خالى براى من درسى شد. از آن موقع اگر كسى باعث عصبانيت من شود، پيش خود مىگويم: اين قايق هم خالى است!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
همه سر و ته یک کرباس
نیستند !
نه تمام زنها و نه همه مردها
هر کسی عطر خودش را دارد
درست مثل اثر انگشتش ! حالت موهایش، رنگ چشمها و خطوط کف دستش...
این بیرحمانه ترین جمله ایست که شنیده ام.
چطور به خودمان حق میدهیم با یک جمله : همه شون سروته یک کرباس هستند، قضاوت کنیم. توی دل همدیگر را خالی کنیم یا در تصمیم گیری کسی ، با این کلام نسخه ای بپیچیم!؟!
هر روز که بیدار می شویم یک انسان متفاوت تر هستیم .
این شکوفایی شگفت انگیز راز وجودی انسانی ماست. ما ، هیچکدام ما، سروته یک کرباس نیستیم. نیستیم به خدا.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🤍دو تا باور مهم برای جذب هر خواسته ای.
باور اول،باور فراوانی هستش که باید به این باور کنید که از خواسته ای که شما میخواید بینهایت ازش هست و بینهایت فرصت هم هست برای دریافتش.
باور دوم،ایمان به خدا هستش که باید این باور داشته باشید حالا که بینهایت ثروت و عشق در جهان هستش خدا میتونه شما رو به سمتش هدایت کنه.
خدا این قدرت داره که شمارو به سمت خواسته هاتون هدایت کنه..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_یاسمن
#بازی_سرنوشت
#پارت_بیست_نه
سلام اسمم یاسمن دختری جنوبی
جاریم گفت دقیقاروزپاتختی منم مادرعمادتمام پولهاوطلاهم روگرفت گفت من بایدجبران کنم ولی الان هرمراسمی که باشه پولش رو از ما میگیره..چندبارخواستم بهت بگم به خانواده ات خبربدی کادوهات روبعدابرات بیارن که اینانبینن ولی حقیقتش ترسیدم.الان هم حواست روجمع کن طلاوپول داری ببربذاریه جای امن چون وقتی نیستی میان خونت رومیگردن ازحرفهاش مخم سوت میکشیدباورش برام سخت بودیعنی توخونه ی خودمم امنیت نداشتم..میدونستم هرچی میگه راسته،اون روزازخونه بیرون نیومدم ولی فرداش که رفتم توحیاط خواهرعمادتاورم وکبودیه پیشونیم رودیدباکمال پرویی گفت دست داداش باغیرتم دردنکنه مادرشوهرمم تادیدگفت تاتوباشی بلبل زبونی نکنی..میدونستم درافتادن باهاشون فایده نداره چون اوناچندنفربودن من تنهاوازهمون روزاول شمشیر رو از روبسته بودن..از ازدواج من چندوقتی گذشت وتواین مدت کم بیشم همه روشناخته بودم وبجزجاری کوچیکم بقیه باهام لج بودن وعمادهمیشه پشت خانواده اش بودخیلی لاغرشده بودم ویاربارداریم خیلی اذیتم میکردوازحالتهام مادرعمادشک کرده بودکه حامله هستم وچندباری که ازم پرسیدگفتم عقب انداختم ولی چون شکم نداشتم فکرمیکرداوایل حاملگیمه..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#تربیت_فرزند ✨
.
💟مامانای مهربون؛
اینقدر بچه هاتونو به رخ هم نکشین❌
و باعث دل نگرانی بچهها نشین❗️
نشستن
راه رفتن
دندون درآوردن
چاقی
لاغری
هیچ ربطی به تربیت کودک نداره❌
همه ی اینا مربوط میشه به👇🏼
ژنتیک
بدن کودک
تغذیه
محیط رشد
یا زمان طولانی رشد
پس به جای توجه به ظاهر، تربیت کودکتون براتون مهم باشه✔️
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#یک_پند_یک_معرفت
گاهی در جملات خود اگر دقت کنیم به روشنی درمییابیم که هر کجا سخن از کار نیک و آخرت باشد شیطان بر زبان ما جملات زیبایی قرار میدهد.
مردان وقتی سیگار میکشند نمیگویند حق اهل و عیالمان را دود میکنیم، اما وقتی که میخواهند مبلغی در راه خدا و برای نیازمندان بدهند، میگویند: «حق زن و فرزند ماست، حق ما نیست»؛
حق تعالی میفرماید: با من تجارت کنید و یقین کنید که ضرر نخواهید کرد. وقتی کلام از تجارت با خدا با مال است، هیچ انسانی ریسک و خطر نمیکند. هرچند راه تجارت با خدا خطری ندارد که هیچ، بلکه سرشار از سود است.
ولی وقتی کسی میخواهد در یک شرکت هرمی که سودش و حتی تکلیف سرمایهاش مشخص نیست سرمایهگذاری کند، میگوید: «من این مبلغ را خطر کردم ترس ندارم حتی همهاش را بخورند و محو کنند...»
بدرستی که نفس و شیطان اجازه نمیدهند انسان بداند تجارت راستین و واقعی کدام است؟!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
به سرم زد يك شب ناشناس امتحانش كنم
بازىِ خطرناكى بود اما به ريسكش ميارزيد!
سلام
سلام...شما؟
غريبه
خدا خدا ميكردم كه ديگر پيامى نگيرم
آخر قرارمان اين بود كه ناشناسى واردِ حريممان نشود
-ميشه خودتونو معرفى كنيد؟
نوشتمو نوشت
ساعتها برايم گفت
از تنهايى اش
از گذشته اش كه پاك بود از آدمها
ناليد از عشقهاى امروزى
گفت منتظر است يك دانه نابَش سرِ راهش قرار گيرد...
با شماره ى خودم پيغام دادم جواب نداد
براىِ غريبه اما،
حاضر بود جانَش را بدهد
عجيب بود كه ديگر خبرى از شلوغىِ كارَش نبود
عجيب بود كه ديگر دستش هم بند نبود
عجيب بود،همه چيز عجيب بود
بعد از سالها،
مرا با غريبه اى عوض كرد كه خودم بودم
گاهى در زندگى غريبه شويد
آدمها گاهى غريبه ها را به عشقشان ترجيح ميدهند!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد