هدایت شده از معراج
☑️ پیش بینی آیةالله مولوی قندهاری
▪️پیشبینی شیخ ژولیده؛ شیخ فضلالله بر دار میشود و شیخ عبدالکریم مؤسس حوزه علمیه قم و فتنه اکبر ...
▪️آیتالله روح الله قرهی عضو مجلس خبرگان: یکبار مرحوم آیتالله بهجت فرمودند که آقای شیخ فضل الله نوری میگوید:
▪️من به مجلس میرزای بزرگ (میرزای شیرازی) رفته بودم و در آنجا بودم، دیدم شیخی ژولیده ای آمد، صاحب مجلس به احترام ایشان تمام قامت بلند شد. مجلس بحثی بود و هرکس پرسشی داشت و ایشان پاسخ می دادند.
▪️من یک سوال فقهی داشتم و به نزد این فرد رفتم تا سوال خود را بپرسم. تا سلام کردم گفت: سلام باباجان اسمت چیست؟ گفتم من فضلالله نوری هستم، گفت عجب، نکند تو همان شیخ شهید ما باشی که در تهران به دار آویخته میشوی؟ شیخ گفت من جا خوردم. حالم تغییر کرد و با خود گفتم من از طبرستان به نور آمدهام تا درس بخوانم و نهایتاً قصد کردهام اگر در نجف مردم، در قبرستان وادیالسلام دفن شوم و اگر بخواهم به ایران بروم به نور میروم و با تهران کاری ندارم.
▪️متحیر بودم که این فرد چه میگوید، دیدم یک شیخ یزدی نیز برای سوال فقهی آمد و سلام کرد و این فرد به او گفت: عمو اسمت چیست؟ گفت عبدالکریم حائری یزدی، گفت بهبه! آقای حائری مؤسس حوزه علمیه قم، و بلافاصله بعد از بنده ایشان هم متحیر شد که حوزه علمیه قم چیست؟ این فرد چه میگوید؟
▪️شیخ فضلالله نوری میگوید: دیگر این فرد را رها نکردم و تا جایی که آن آقا بعدها فرمودند خداوند به تو فرزندی میدهد که پای دار تو کف میزند و تو ناراحت میشوی. اما بعد میفرمایند تو ناراحت نباش و نباید از حب پدر بودن خود بکاهی. عوامالناس میگویند این فرد چگونه میتواند خوب باشد و ادعای اصلاح امت داشته باشد، در حالی که فرزندش مخالف است.
▪️بعدها، مرحوم حائری، حوزه علمیه را تاسیس نمود و مرحوم فضل الله نوری به همان کم و کیف به دار آویخته شدند...
☑️ پیشبینی آیتالله مولوی قندهاری از فتنههای آینده انقلاب
▪️آیت الله قرهی: شش ماه آخر عمر آیتالله مولوی قندهاری بود؛ ما نشسته بودیم و برای ما تعریف میکردند و میفرمودند فتنه هایی میآیند که من در آن زمان نیستم و شما باید سینههایتان را سپر این سید عظیمالشأن -اشاره به آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب کنید. گفتند ایشان سپهسالار امام زمان (عج) هستند. ایشان این سخنان را درحالی مطرح میکردند که از رهبر_انقلاب ۴۰ سال بزرگتر بودند.
▪️بارها مشاهده کرده بودم که علی رغم این فاصله سنی و کسالت جسمی که آیتالله قندهاری داشتند هربار که رهبر انقلاب به مشهد سفر میکردند این آیتالله قندهاری بودند که به ملاقات ایشان میرفتند. میگفتند ایشان که میآید سریع به من خبر دهید و به دیدن ایشان میرفتند. خیلی عجیب بود این مرد، همه چیز را میدانست. بعد فرمود من نیستم میبینید روز به روز به جمال و کمال این سید افزوده میشود و طوری میشود که مثل آقا سیدابوالحسن اصفهانی یکهتاز میشود.
هدایت شده از 🌺قرآن و عترت🌺
✅وقتی بعضی هامون قرآن رو به نفع خودمون معنی و تفسیر میکنیم اینطور میشه...
مردی قطعه زمینی کنارِ زمین یه بنده خدایی داشت، و هرسال بخشی از اون زمین رو به زمین خودش اضافه میکرد.... یه روز از اون مرد پرسید این نقصان در قطعه زمین ما از چیست؟
گفت: مگر سخن خدای نشنیده ای که میگوید: ✍«أَوَلَمْ یرَوْاْ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا /آیا ندیدند که ما پیوسته به سراغ زمین میآییم و از اطراف (و جوانب) آن کم می کنیم؟! (رعد:آیهی 41)
گفت: پس این افزونی در خاک شما از کجاست؟
پاسخ داد: «✍ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاءُ /این (رسالت و نزول قرآن) فضل و کرامت خداست که به هر که بخواهد میدهد و خدا را فضل و رحمت نامنتهاست.(جمعه:آیهی 4)
مرد بیچاره پرسید: چرا همهی فزونیها برای توست و همهی کاستیها برای من؟!
زمین خوار گفت: ✍«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْیاء إِن تُبْدَ لَکمْ تَسُؤْکمْ /ای کسانی که ایمان آورده اید مپرسید از چیزهایی که اگر بر شما آشکار گردد پریشانتان کند.» (مائده:آیهی 101)
┏━✨🌺✨🌺✨━┓
🍀@Sepah🍀
┗━✨🌺✨🌺✨━┛
﷽ 🎆 🌇 امام سجاد علیه السلام (۴):
🌆 ابو حمزه ثمالى روایت کرده كه يك روز جمعه بعد از نماز صبح امام سجاد (ع) به كنيز خود كه سكينه نام داشت فرمود:
هر سائلى که به در خانه آمد او را محروم نكنيد و غذايش بدهيد زيرا امروز جمعه است. من عرض كردم: اینطور نيست كه هر كسى درخواست كند پس مستحق باشد!
امام فرمود: اى ابو حمزه ميترسم كه بعضى از آنها كه سؤال مينمايند مستحق حقيقى باشند و ايشان را چيزى ندهيم و به ما اهل بيت نازل شود آنچه كه به حضرت يعقوب و خاندانش نازل گرديد.
البته طعام بدهيد، طعام بدهید. زيرا حضرت يعقوب هر روز گوسفندى ذبح ميكرد (چون عائله او زياد بود) و قسمتى از آن را به فقرا صدقه ميداد و قسمتى از آن را خود و اهل و عيال او صرف مينمودند،
تا شب جمعهاى موقع افطار سائل مؤمن روزه دار مسافر غريب مستحقى كه در پيشگاه خداى تعالى با قرب و منزلت بود بر در خانه آن حضرت آمد
و گفت طعام دهيد از زيادى غذاى خود سائل غريب مسافر گرسنه را، چندين مرتبه تكرار كرد و آنها مىشنيدند ولی سخنش را باور نميكردند
چون نااميد شد و تاريكى شب همه جا را فرا گرفت گريست و کلمۀ استرجاع بر زبان جاری کرد (و عبارتى باين مضمون گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»)، و شكايت كرد.
گرسنگى خود را به خداوند و شب را با گرسنگى بسر برد، و صبح نمود در حالى كه روزه بود و صبر كرد بر گرسنگى و حمد خداى را بجاى آورد.
يعقوب و خاندانش آن شب را با شكم سير خوابيدند، و صبح نمودند در حالى كه زيادى غذاى شب آنها مانده بود،
حقتعالى وحى فرمود به يعقوب در صبح همان شب كه: اى يعقوب ذليل نمودى بنده مرا و غضب مرا بسوى خود كشيدى
و مستوجب تأديب و عقوبت من شدى و باعث گرديدى كه تو و فرزندت مبتلا به بلا شويد.
اى يعقوب همانا محبوبترين پيغمبران و گرامىترين ايشان نزد من آن پيغمبري است كه ترحم به مساكين و بيچارگان بندگان مرا بنمايد
و با ايشان مجالست و معاشرت نمايد و اطعام كند و پناهگاه و ملجأ ايشان باشد.
اى يعقوب ترحم نكردى به بنده من ذِميال .....، اى يعقوب مگر ندانستهاى كه عقوبت و بلا به دوستان من زودتر ميرسد تا به دشمنان من،
و اين از لطف و حسن نظر من است به اولياء خودم، و «استدراج» و امتحان من است نسبت بدشمنانم.
بعزت خودم قسم! نازل كنم و فرو فرستم بر تو بلا را، و تو و فرزندان تو را در معرض مصيبت و عقوبت قرار دهم،
بايد مهيا و آماده بلاى من شويد، و راضى به قضا و مقدرات من باشيد ، و در مصائب صبر كنيد.
ابو حمزه گويد عرض كرد: فدايت شوم در چه وقت حضرت يوسف آن خواب را ديد. فرمود:
در همان شبى كه يعقوب و خاندانش با شكم سير خوابيدند و ذِميال گرسنه خوابيد و يوسف چون خواب را ديد صبح به پدر خود حضرت يعقوب نقل كرد.
حضرت يعقوب سخت مغموم شد از شنيدن خواب و وحى هم به او شد كه مستعد بلا باش، به يوسف فرمود
برادران خود را از اين خواب آگاه مكن زيرا ميترسم حيله و مكرى در باره تو بنمايند، و يوسف غافل از دستور پدر شد، و خواب را برای برادران نقل كرد.
حضرت سجاد (ع) فرمود: أولين بلائى كه يعقوب و خاندانش گرفتار آن شدند حسد بود كه برادران به يوسف بردند در زمانى كه خواب را از او شنيدند،
و ميل و علاقه يعقوب به يوسف زياد شد و ميترسيد آن وحى كه خدا به او فرموده بود كه: مستعد و آماده بلا باش، در فرزندش يوسف واقع گردد.
لذا بيشتر نسبت به او إبراز محبت مينمود و ....... حضرت يعقوب فرمود من محزون ميشوم اگر او را ببريد و ميترسم گرگى او را بخورد.
زیرا او ميترسيد بلائى كه به او وحى شده است كه «مهيای آن گردد» در باره يوسف باشد چون او را بيشتر از فرزندان ديگرش دوست ميداشت.
و ليكن قضا و قدر الهى بر خواسته يعقوب غالب گرديد، و امر پروردگار بر او و يوسف جارى شد
و يعقوب قادر نبود و نتوانست كه دفع بلا نمايد از خود و يوسف و برادر ديگرش (بنيامين) و يوسف را با اكراه قلب در حالى كه منتظر بلا بود ببرادرانش واگذار نمود.
.......... هنگام غروب آفتاب و شبانه بسوى پدر با چشم گريان باز گشتند و گفتند: ......
حضرت يعقوب چون سخن ايشان را شنيد کلمۀ استرجاع بر زبان جاری کرد (و عبارتى باين مضمون گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»)،
و سخت گريست و بيادش آمد از آن وحى كه خدا فرموده بود مستعد و مهياى بلا باش، و صبر را پيشه كرد.
🌆 (علل الشرائع، ترجمه مسترحمى، ص: 110).
سپاهی کیست؟
سپاهی هموطن است، او شهروند است، پدر است و برادر، شاید عمو باشد یا دایی!! میتواند همسایه باشد یا فامیل.. در همه طایفه ها و اقوام وجود دارد، ممکن است ترک باشد یا لر ممکن است فارس باشد یا بلوچ، گاهی عرب است و می تواند مازندرانی باشد یا گیلانی شایدم کرد باشد... محل سکونتش ایران، نه فقط، بلکه در دایره انقلاب اسلامی است... اغلب آدم خوبی است ولی بندرت و یا گاهی ممکن است ترک اولی هم بکند درست مثل دیگران، زیرا معصوم نیست ولی سپاهی با سایر آدمها فرق هایی دارد.... او دشمنان خارجی زیادی دارد و ایضا معدود فریب خوردگان داخلی،ولی پای خدمت که برسد برای او نوع نگاه، تفکر، نژاد و رنگ پوست و ... فرقی نمیکند، در سیل و زلزله در گرما و سرما برای هموطنانش از جان مایه می گذارد، او مرز نمی شناسد چون پاسدار انقلاب اسلامی است ... برای او بچه های کرمانشاه و خوی و بچه های سوریه و ترکیه زلزله زده یکسانند، البته نظر حقوق بشر آمریکایی با او یکسان نیست و شاید باکلاس بودن در دنیا حمایت از یکی و نفی دیگری است!!
سپاهی کمی عجیب است اگر اسیر آمریکایی نیز بگیرد مثل انسان با او رفتار می کند.. تا بدین روز برای وطنش هزاران شهید داده، در غم و شادی کنار ملتش ایستاده، بعضا مشاهده شده از جیب حتی بالاتر، از جان برای هموطنش مایه گذاشته ، در عوض اندک ناسپاسان برای او سبزی پلو با ماهی سرو میکنن!! آنهایی که به راحتی فحش رکیک میدهند همانهایی هستند که ادب اروپایی های نایس را می ستایند!! بگذار هرچه میخواهند بگویند ... سپاهی زاهد شب، شیر روز است، غمش را دیگران نمیبینند اما شادی اش را همه...
آری سپاهی یک فرد نیست،
📲💭
آخرین استوریهای اینستاگرام اسماعیل احمدی، مدیر کل حوزه ریاست وزیر ورزش که در سانحه بالگرد در شهرستان بافت به شهادت رسید🌹
🇮🇷روحشون شاد💔🇮🇷
آزادی بیان در اروپا، یعنی شما میتونی در حیطهی چیزهایی که بهت میگن و به نفع اوناست نظر بدی!
✍ ماجرای صورت خونآلود دانشآموز اصفهانی چیست
🔺 از صبح امروز فیلم و تصاویری از یک دختر خردسال با صورت خونی در فضای مجازی پخش شده است.
👤 روابطعمومی پلیس اصفهان گفت:
🔸«ظهر دیروز در دعوای دو دانشآموز در محله خانه اصفهان پس از تعطیلی مدرسه، مادر یکی از دانشآموزان در دفاع از فرزندش وارد مشاجره شده و او را هل داد.
🔸ظهر دیروز با حضور عوامل پلیس این مادر بازداشت میشود و الان با قرار وثیقه آزاد است. با توجه به اینکه پرونده وارد پروسه قضایی شده، مقامات قضایی در اینباره اظهارنظر خواهند کرد.»
👤 مادر این دختر نیز اعلام کرد:
🔸«ظهر دیروز قبل از اینکه من در مقابل مدرسه محجوب در خیابان گلخانه فرزندم حاضر شوم، مادر یکی از دانشآموزان مدرسه دیگری در همان منطقه تحصیل، فرزندم را هُل داده و سر دخترم به زمین خورده است و زمانی که من به مدرسه رسیدم پلیس این فرد را بازداشت کرده و به همراه خود به کلانتری برده بود.
🔸دختر من ۹ساله و دانشآموز کلاس چهارم دبستان است. او تاکید کرد حال دخترم خوب است اما بینی او جراحت برداشته و ما پیگیر طی مراحل درمانی او هستیم.»
👤 پدر این دانشآموز هم گفت:
🔸«این خانم، دانشآموز خردسال را مورد آزار قرار داده است.»
🔸برخی از کاربران مجازی آسیبدیدگی این دختربچه را به موضوع حجاب ربط دادند که این ادعا با توجه به سن این دختر دور از ذهن است اما پیگیری خبرنگار فارس برای مشخصشدن حقیقت همچنان ادامه دارد./فارس
یکی از نکات مهم بیانات امروز حضرت آقا تکلیف علما برای حضور در بین جوانان بود
خوبه علمای بزرگوار بدونن همه مردم صف اول نماز جماعت نیستند که به شما رجوع کنند، شما باید دنبال نسل جدید برید شبهههاتشون رو پاسخ بدید
نه اینکه در اعتراض به معضلات اجتماعی هم تو حیاط حوزه تجمع کنید!
#طنز_جبهه
خاﻧﻢ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻣﯽﮔﻔﺖ:
ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺠﺮﻭﺣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ اﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ😊
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﻣﺮﺩﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻡ؟😇
ﺭﮒ ﺷﯿﻄﻨﺘﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭ ﮐﻤﯽ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﺑﺬﺍﺭﻡ! ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ ﺁﺭﻩ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﯼ!
ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺣﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﯽ؟😍
ﺩﯾﺪﻡ ﺷﯿﻄﻨﺘﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺪﺟﻨﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ ﻣﻦ ﺣﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ!😉😌
ﮐﻤﯽ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ از ﺗﻮ بهترنبود😒
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﺟﻬﻨﻢ😕😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت سجادی وزیر ورزش لحظاتی بعد از سقوط بالگرد در بافت
📸 آخرین تصویر از #اسماعیل_احمدی پیش از سانحه بالگرد
احمدی ساعتی پیش از این اتفاق بر سر مزار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی حاضر شده بود.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤