eitaa logo
شهدای مدافع حرم
483 دنبال‌کننده
46هزار عکس
37.2هزار ویدیو
83 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه فکر می‌کردم معلم کسی است که سر کلاس درس می‌دهد، امتحان می‌گیرد،‌ کم و زیاد نمره می‌دهد و تمام ! اما با گذر زمان فهمیدم معلم‌ها قدرت عجیبی دارند. آن‌ها می‌توانند دیدِ آدم‌ها‌ را به زندگی تغییر دهند، فهمیدم معلم‌ها همیشه در مدرسه نیستند ... 🌸🌸🌸 معلم می‌تواند همان کودکی باشد که تمام ناراحتی و دلخوری‌اش به چند دقیقه نرسیده تمام می‌شود. کودکی‌ که کینه به دل نمی‌گیرد و درس بخشش می‌دهد معلم‌ می‌تواند همان جوانی باشد که برای آرزوهایش می‌جنگد و درسِ تلاش می‌دهد. معلم می‌تواند همان سالمندی باشد که به فرزندان و نوه‌هایش بی انتها عشق می‌ورزد و هیچ‌کس مهربانی و عشق را به خوبی او یاد نمی‌دهد دنیا پر از معلم است ؛ معلم‌هایی که جدا از سن و سال، جدا از تحصیلات، درس زندگی می‌دهند هر کدام از ما می‌توانیم حتی برای یک نفر معلم باشیم ؛ به شرط آنکه در زندگی چیزی برای یاد دادن داشته باشیم ...
⚫پوستر ؛ چیست؟ 🔴غیرت یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. این صفت در قالب مطلوبش از شجاعت، بزرگ منشی و قوتِ نفسِ انسان سرچشمه می گیرد.. 🥀🥀 به یاد شهید مظلومِ غیرت؛ شهید 🥀🥀
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀اسمشو دفاع از ناموس میذارم...🥀 💔 🖤 🍂
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت‌وگو با همسر شهید «حمیدرضا الداغی» قرآن،نماز،عترت پیامبر ص ، امر به معروف و نهی از منکر کریم پیامبر ص معروف ازمنکر
40.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 کلیپ جدید منتشر شد 🔻 از حجاب تا شهادت... 🔺 تقدیم به روح شهید حمید رضا الداغی🖤 کفتارهای وحشی😡😡😡
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝ای مجاهد شهید مطهر .... 🎙سرود قدیمی و دلنشین محمد گلریز بمناسبت سالروز شهادت شهید مطهری و روز معلم 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست ... 🔸پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»