eitaa logo
شهدای مدافع حرم
392 دنبال‌کننده
39.9هزار عکس
32هزار ویدیو
72 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌖به قمر فاطمیون شهرت داشت یکی از شروط عقدش این بود که مدافع حرم باقی بماند.. 🌿کلام شهید: من حاضرم مثل علی‌اکبرِ امام‌حسین(ع) اربا اربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بمونه 🍁آخرش هم در حالِ خنثی کردن بمب بود که منفجر شد و بدنش تیکه تیکه شد! :) ♥️🕊 آی بی حجاب آیا میتونی جوابشو بدی؟ مدیون خونشون هستیما میدونی که؟ شادی روحشون صلوات ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید گرانقدر سید باقر علمی🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۱/۱ محل ولادت: قزوین تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ سال تفحص:۱۳۷۶ محل شهادت: ام الرصاص مزار: گلزار شهدای قزوین ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰مختصری از زندگینامه شهید سید باقر علمی 💐🍃شهید علمی یکم فروردین ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدنعیم و مادرش نجیبه نام داشت. تا پایان سطح سه اتمام کفایتین در رشته الهیات و معارف اسلامی درس خواند. طلبه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۶، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
یـــــا فاطـــــــــمــه سلام الله علیها♥️ ☘قبل از انقلاب همسایه بودیم . خوب میشناختمش . عاشق حضرت زهرا (س) بود تو جبهه هم کنارش بودم ، یه مدّتی بود دلم شور میزد نگران شده بودم اومد پیشم. دست انداخت گردنم و گفت : " تو دیگه چرا غصّه میخوری ؟ کسی که مادرش حضرت زهراست که نباید دیگه غصّه بخوره.. هر جا احساس کردی درمونده شدی بگو "💐 "یـــــا فاطـــــــــمــه (س)" 🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
آقای جواد حضرتی : «سيد مقيّد بود كه نماز را سر وقت بخواند و اين موضوع برايش خيلي مهم بود. در مواقعي كه با هم به قم مي رفتيم، حتي اگر لازم مي شد، اتوبوس را خارج از ايستگاه روزانه اش نگاه مي داشت و نمازش را مي خواند. ما معمولاً پنج شنبه ها از قم به قزوين مي آمديم و موقع برگشت، طوري حركت مي كرديم كه قبل از اذان صبح قم باشيم و به نماز جماعت و اول وقت برسيم. شهید سید باقر علمی💐 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🔹اگر بمانید ضرر کرده‌اید!🔹 علی گلی‌پور از خاطرات خود می‌گوید: این پل، پل ارتباطی فلزی متحرک مارد در مقر انرژی اتمی است که بر روی رود خروشان کارون نصب شده و ارتباط جاده اهواز، آبادان و جاده اهواز، خرمشهر را برقرار می‌کند. نزدیکی‌های عصر یکی از روز‌های سال ۱۳۶۳ اعلام شد، دشمن بعثی در منطقه پاسگاه زید پاتک شدیدی زده است و باید نیرو‌های جدیدی جهت استحکام خط پدافندی به نیرو‌های خط که در حال دفع پاتک دشمن هستند، ملحق شوند. گردان ما، چون از آمادگی خوبی برخوردار بود، برای انجام این مأموریت انتخاب شد و همگی به سرعت تجهیز و سوار اتوبوس‌ها عازم منطقه مورد نظر شدیم. در بین راه شهید سید باقر علمی که از طلبه‌های جوان و خوش فکر بود شروع به سخنرانی کرد و داستان لیلی و مجنون را برایمان تعریف کرد و اینکه چگونه ظرف‌های آب را مجنون می‌شکست. کنایه از اینکه اگر ما اینجا هستیم و می‌خواهیم جانفشانی کنیم، صرفاً اینگونه نیست. بلکه بخاطر این است که محبوب به ما نظر کرده و ما را از میان تمام بندگانش برگزیده است و ما هم باید به این لطف و کرامت الهی شاکر و سپاسگزار باشیم. حرف‌های سیدباقر که تمام شد به نزدیکی منطقه رسیده بودیم. ایشان جمله‌ای گفت که هنوز پژواک این جمله تاریخی مرا متأثر می‌کند: بچه‌ها بدانید که اگر به فیض شهادت برسید، خوش به حالتان و اگر بمانید، ضرر کرده‌اید. براستی که خسران این فیض اعظم هیچگاه و با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. ✨منبع: کتاب ماندگاران (مجموعه عکس و خاطره) ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻دست نوشته شهید سید باقر علمی 👇👇👇👇 امیدوارم روز قیامت، ما را رها نکنید برادرکوچک شما، سید باقر علمی: با سلام و درود به محضر برادر گرامی و عزیزم، استاد در عمل و علم - شهید امیر جوادی- آنکه ما را درس مقاومت و صبر و اخلاص آموخت، ولی من از کودنی و کم درکی هنوز هم لنگ می زنم، و همین ما را بس که در محضر شما، مدتی بوده ایم و حرف های خود را به شما استناد می دهیم. امیرآقا، در محضر شما نشستن و درس ادب آموختن، افتخاری است ما را و این هم بی ادبی نسبت به شماست که بخواهیم برایتان چیزی بنویسم، امیرآقا، اینقدر به فکر خودتان نباشید، برای دیگران هم دعا کنید، به فکر خود بودن، کارمشکلی نیست. امیر آقا، اگر اینجا ما را فراموش کنید، مسئله ای نیست، ولی امیدوارم که روز قیامت ما را رها نکنید. امیر آقا واقعاً در اینجا که هستیم خجالت می کشم از اینکه جای خالی شهدا را پرکرده باشیم، ولی چه باید کرد، فعلا ما را ببخشید و اگر برنگشتم، سلام ما را به تمام برادرها برسانید، خصوصاً به بچه های کوچک شهدا 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 دست نوشته دوم👇👇👇 بعدازظهر ساعت ۴ بود که به طرف پل آهنچی در حرکت بودیم که شنیدیم امشب خاموشی است. گفتیم :چرا، مگر چه شده ؟ نزدیکی های پل که رسیدیم شنیدیم عراق به ایران حمله کرده است . شب خود را به مدرسه رساندیم، نماز را در فیضیه و در تاریکی خواندیم. همه در فکر بودیم که عاقبت جنگ چه می شود؟ که سخنان امام به ما روحیه عجیبی داد. دیگر حال درس خواندن نداشتیم، لذا با ۱۳۰ تن از طلبه ها برای آموزش به تهران عازم شدیم تا بعد از یک ماه آموزش به جبهه ها اعزام شویم. ولی طی مدت آموزش، متأسفانه آنقدر ما را اذیت کردند که جمعیت ۱۳۰ نفری ما به ۸۰ نفر رسید، وقتی وضع را اینگونه دیدیم شکایت نامه ای نوشته و به محضر امام دادیم. امام اجازه ملاقات دادند، زمان ملاقات تعداد ما فقط ۶ نفر شده بود، به منزل امام رفتیم و به صورت خصوصی دست امام را بوسیدیم و عرض شکایت کردیم که ایشان فرمودند: دستور می دهم که شما را اعزام کنند. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠✨فرازی از وصیت نامه شهید بزرگوار سید باقر علمی 🌷 از خداوند متعال صبر و استقامت براى پدر و مادرم خواستارم. 🌷یک جان به خداوند کریم باید می ‏دادم! اگرچه عُمر خود را تباه کردم و قلب نورانى را سیاه و لیکن شُکر خداى را که -ان شاء الله- بتوانم تحویل بدهم و خداوند از سر تقصیراتم بگذرد. «استغفراللّه ربّى و اتوب الیه». 🌷از تمام دوستان و آشنایان، اقوام و خویشان حلالیت بطلبید. پدر، مادر و خواهرها! مرا ببخشید. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─