eitaa logo
شهدای مدافع حرم
370 دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
30.3هزار ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدرضابهم گفت: خواب دیدم در مسجد جامع هستم و پاهام آلوده به نجاست است و از ساق پا به پایین هرچه آب میریزم پاک نمیشه، تعبیرش چیه؟ گفتم: خدا إن شاء الله شما رو آمرزیده... محمدرضا گفت: نه! تعبیرش این نیست. چند روز بعد دوباره دیدمش. بهم گفت: تعبیر خوابم رو فهمیدم. مادرم یه جفت جوراب نوبهم داده بود که پوشیدم و احتمالا این جوراب از سال های قبل داخل صندوق بوده و ممکنه خمس آن را نداده باشند.لذا خمسش رو دادم و این تعبیر خوابم بود و حالا احساس راحتی میکنم..... معلم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
از همه هستی خودتان در راه خدا بگذرید دنیا ارزش ندارد؛ دنیا را بدهید به اهل دنیا، دنیا را با عشق امام‌حسین(ع) عوض نکنید ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤 🌷در شلمچه، پایم روى مین رفت و بخشى از آن قطع شد. وقتى اسیران را در مکانى جمع کرده بودند، دیدم یکى از عراقى ها موهاى ریش یکى از رزمندگانِ مسن را یکى یکى مى کَند. نتوانستم تحمل کنم و با حمله او را عقب زدم .... 🌷آن عراقى که از رویارویى با یک اسیر مجروح مى ترسید چند نفر را صدا کرد و همگى به جانم افتادند. آن قدر زدند تا بى هوش شدم و چون حالم خیلى خراب شد، مرا به بیمارستان فرستادند. در آن جا بدون این که بى هوش کنند یا موضع عمل را بى حس کنند، به ور رفتن با پایم پرداختند. عمل جرّاحى بیش از اندازه طول کشید. به طورى که چندبار بى هوش شدم و به هوش آمدم. 🌷اولین شب، بعد از عمل را بدون حتى یک دارو و آمپول به صبح رساندم. دردم بسیار شدید بود. صبح زود صداى یک انفجار چشمم را به سوى در بیمارستان برگرداند، نمى دانم صدا دقیقاً از کجا بود. ناگهان در باز شد و بانویى که دست به سینه ى دیوار گذاشته بود داخل آمد .... 🌷عجیب بود که تا هنگام وارد شدن به اتاقى که در آن بسترى بودم، دستش را هم چنان به دیوار مى گرفت و جلو مى آمد. از من پرسید: «چرا این قدر ناراحتى؟» این را گفت و دست مبارکش را روى پایم گذاشت. سپس گفت: «ناراحت نباش». باز دست بر دیوار گذاشت و رفت. از همان روز تا به حال ـ که در کشورمان هستم ـ دیگر ناراحتى پا نداشته ام. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷وقتی صلوات مردمی که برای تشییع پیکر محمدرضا دیرینه حقیقی آمده بودند تمام شد، پیکر شهید را درون قبر گذاشتند. لحظاتی بعد محمدرضا آرام تر از همیشه، درون قبر خوابیده بود. تا این لحظه همه چیز روال عادی خود را طی می کرد. اما هنوز فرازهای اول تلقین تمام نشده بود که عموی شهید فریاد زد: «الله اکبر! شهید می خندد!» 🌷او که خم شده بود تا برای آخرین بار چهره پاک، آرام و نورانی محمد رضا را ببیند، متوجه شده بود كه لب های محمد رضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود، در حال باز شدن و جدا شدن است و دندان های محمدرضا یکی پس از دیگری در حال نمایان و ظاهرشدن است. 🌷عموی او می گفت: اول خیال کردم لغزش حلقه های اشک در چشمان من است که باعث می شود لب های شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، اشک هایم را پاک کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب های او در حال بازشدن بود و گونه های او گل می انداخت. 🌷پدر و مادر شهید را خبر کردند. آن ها هم آمدند و به چهره پاک فرزند دلبندشان نگریستند. اشک شوق از دیدن چنین منظره ای به یک باره، بار غم و رنج فراق محمدرضا را از دل آن ها بیرون آورد. مادرش فریاد زد: «بگذارید همه بیایند و این کرامت الهی را ببینند» 🌷تمام کسانی که برای تشییع پیکر شهید به بهشت آباد اهواز آمده بودند، یکی پس از دیگری بالای قبر محمدرضا آمده و لبخند زیبای او را به چشم دیدند. روی قبر را پوشاندند، در حالی که دیگر آن لب ها بسته نشد و تبسم شیرین و لب های باز شده شهید باقی بود. 🌷دست نوشته شهید در دفترچه یادداشت: روى بنما و وجود خودم از یاد ببر خرمن سوختگان را گو همه باد ببر روز مرگم نفسی وعده دیدار بده وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر 🌷این سخن شهید درباره تبسم لحظه تدفین است که پس از شهادت، در خواب به مادر می گوید: مادرم! آنچه را که شما فکر می کنید در دنیا و آخرت بهتر از آن نیست، مشاهده کردم! ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - راز ادب عباس - استاد پناهیان.mp3
4.24M
🔳 (س) ♨️راز ادب عباس(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. سالروز وفات بانوی فداکار اسلام ،حضرت ام البنین(س)تسلیت باد. 🖤🖤🖤
ازش‌پرسیدن‌: این‌چیہ‌روسینت‌سنجاق‌کردی‌؟ گفت: این‌باطریه‌؛‌نباشه‌قلبم‌کارنمیکنه 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed