آیتالله مدنی نخستین کسی بود که در نجف به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام، لبیک گفته با تعطیل کردن کلاسهای خود در نجف و تشکیل مجالس سخنرانی در جهت افشای چهره پلید رژیم مزدور پهلوی گام بر داشت.
پس از کوچ کردن امام خمینی از ترکیه به عراق و اقامت در نجف آیتالله مدنی از جمله کسانی بود که به موجب عشق و ارادت افزون به امام در سختترین روزها در کنار ایشان بود. معروف است که هر موقع حضرت امام به علتی نمیتوانستند برای اقامه نماز جماعت حاضر شوند، آیتالله مدنی به جای امام به اقامه نماز جماعت میپرداخت. آیتالله مدنی چه در نجف و چه در روزهایی که برای امر تبلیغ به ایران سفر میکرد از امام نیز سخن میگفت و رسالت و وظایف مؤمنین را در مقابل رژیم پهلوی برایشان گوشزد میکرد. و این بود کهدر سالهای ۵۱ـ۵۰ از جانب سازمان امنیت وقت کشور (ساواک) تحت مراقبت قرار گرفت و به جرم اختلال در امنیت منطقه تبعید گردید. مدتی در نورآباد ممسنی (۲۲ ماه)، زمانی در گنبد کاووس (یازده ماه) و سرانجام به بنادر گرم جنوب و کردستان، همچنان این سید بزرگوار زندگیاش در تبعیدگاهها سپری گشت
سید اسدالله مدنی (۱۳۹۲-۱۳۶۰ ش)، از علمای شیعه مبارز علیه حکومت پهلوی، امام جمعه همدان و تبریز و از اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی بود
وی نزد آیتالله حجت کوه کمری، آیتالله سید محمدتقی خوانساری، امام خمینی، آیتالله سید محسن حکیم، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله سید عبدالهادی شیرازی شاگردی کرده و به درجه اجتهاد رسید. او از مبارزین پیش از انقلاب اسلامی بود و چندین بار توسط حکومت شاهنشاهی دستگیر و به شهرهای مختلف ایران تبعید شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به فعالیتهای خود ادامه داد و نماینده مردم همدان در مجلس خبرگان قانون اساسی شد و به حکم امام خمینی (رحمةالله) به امامت آن شهر منصوب گردید، پس از مدتی با شهادت اولین شهید محراب آیتالله قاضی طباطبائی، به حکم امام خمینی امامت جمعه تبریز را عهدهدار و با حزب خلق مسلمان در آن منطقه به مقابله پرداخت و توانست توطئه آمریکا و ایادیش در آذربایجان را خنثی کند. سرانجام آیت الله مدنی در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ در جریان برگزاری نماز جمعه، توسط سازمان مجاهدین خلق ترور و به شهادت رسید
چندین سال در حوزه علمیه نجف به تدریس اشتغال داشت و درس ایشان از جمله درسهای زنده توأم با عضویت بود. آیتالله راستی کاشانی که در آن دوران در محضر ایشان بود میگوید: از درس ایشان محصلین زیادی استفاده مینمودند ... و شاگردانشان با یک عشق و علاقه خاصّی در درس ایشان شرکت می کردند
وی در نجف اشرف در درس خارج مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی (رحمةاللهعلیه) و مرحوم آیتالله حکیم (رحمةاللهعلیه) و مرحوم آیتالله خوئی (رحمةاللهعلیه) شرکت کرده و از مراجع بزرگی از جمله آیتالله حکیم در نجف و آیتالله حجت کوه کمری در قم و آیتالله خوانساری اجازه اجتهاد دریافت کرد
آیتالله مدنی پیش از نهضت سال ۱۳۴۲ در ایران با فرقههای گمراه در ستیز بود. بذر بهائیت در کشورهای اسلامی به وسیله استعمار انگلیس پاشیده شد و نهال آن در دامن کجاندیشان به اصطلاح روشنفکر پرورش یافته بود. در اندک مدتی توسط دستهای پنهان در ممالک اسلامی به ویژه شیعهنشین ترویج یافته با ورود فرهنگ بیگانه و بازگشت روشنفکران غربزده از پرورشگاه خود، این کیش ضد مذهب به اوج خود رسید. رضا خان و عاملان دیگر غرب در ایران برای کوبیدن اسلام خصوصاً مکتب تشیع به ترویجکنندگان مرام بهائیگری میدان داده بودند و این تفکر ضد دینی در سراسر ایران به ویژه در آذربایجان بدون موانع در حال گسترش بود. (جزئیات ماجرای برخورد ایشان با بهائیان زادگاه خود در کتاب شهید مدنی جلوه اخلاص (از مجموعه دیدار با ابرار) به تفصیل آمده است.) آیتالله مدنی در چنین روزگاری بود که از حوزه علمیه به زادگاهش بازگشت و مدتی در آنجا ماندگار گردید و از آن روز دوران مبارزات وی نیز شکل گرفت. (یادواره شهید محراب آیتالله مدنی، خاطرات آقای بروجردی داماد ایشان.) وی در کنار سید مجتبی نواب صفوی در مقابل افکار پوچ کسرویها نیز مقاومت کرد.از همینرو وقتی شهید نواب مصمم به مبارزه شد در تهیه اسلحه وی را یاری کرد. در حوزه نجف در بین دوستان آیتالله مدنی معروف بود که «اسلحهای که نواب صفوی تهیه کرد با پول کتابهای آیتالله مدنی بود.»
#شهدای_امام_رضایی(ع)
🚩آن شب شهید غلامعلی توی همان صحن همیشگی که به امام رضا(ع) توسل می کرد با مولا قرار گذاشت چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و باهر قدم یک بیت برای آقا امام رضا (ع) بگوید... قدم برمیداشت، اشکهایش میریخت و زیر لب زمزمه میکرد...
💕قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت
از روزی که با تو آشنا شدم
مورد مرحمت خدا شدم
گفتهایی هر کی بیاد به پا بوسم
تو گرفتاری بدادش میرسم
منم امروز به زیارت اومدم
به امیدی در خونهات اومدم
گفتهایی هر کی بیاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر میزنم
توی قبرم رضا جون منتظرم
که بزاری کف پاتو رو سرم
از گناه بال و پرم سوخته شده
چشم من به حرمت دوخته شده
💥روح الله برای من هدیہ امام رضا (ع) بود👈 همسری کہ امام هشتم بہ ادم هدیہ بدهد وامام حسین (ع) او رابگیرد وصف نشدنی است... من عروس چنین مردی بودم... با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم گفتم: 🙏 یا امام رضا (ع) اگر مردی متدین واهل تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می کنم یک ماه بعداز اینکہ از مشهد برگشتم روح الله آمد خواستگاری ام و شدم عروس امام رض ا(ع)...👌 برشی از زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی 🌷
🌷بعد علی اکبر(ع)🌷
✨شهید مهدی صابری توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیدن به سن 30 سال، بعد از علی اکبر (ع) برایم ننگ است. مادرش می گفت : آخرین بار که از سوریه برگشت ایران، با هم رفتیم مشهد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقا خونه ایستاده و می خنده. ازش پرسیدم: چیه مادر؟ 👈
😊چرا می خندی؟...گفت: مادر! امضای شهادتم رو از امام رضا (ع) گرفتم... بهش گفتم: اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم. مهدی دستش رو به سمت آسمون بلند کرد و گفت: 💓مادر خدا هست...
💥خیلی #امام_رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.هر وقت عازم مشهد می شد، چند نفر را هم همراه خود می کرد و گاهی خرج سفرشان را هم می داد. انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم."همیشه 👈باب_الجواد را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده. مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد. سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد... برشی از زندگی شهید مدافع حرم محمد پورهنگ
💥ارادت خاصی که به امام هشتم آقا امام رضا داشت و چه زیبا شد🕊️ هشتمین شهید مدافع حرم لشکر هشت نجف اشرف در هشتمین روز از هشتمین سال۹۴ در خاک آرمید🕊️ او روز جمعه بود که با اصابت موشک کورنت به تانکش🖤 مصادف با تاسوعای حسینی، عباس گونه شربت شهادت را نوشید🕊️پاسدار شهید پویا ایزدی
#کتاب_مدافعان_حرم #ناصر_کاوه
شفا به دست امام رضا(ع):👇
🌟...بعد از ملاقات با امام رضا(ع ) کنار ضریح بیهوش شدم .صبح در بیمارستان چشم باز کردم و دیدم آقای دکتر رفیعی با خانم غرویان و خانم بنی هاشمی و پرستارهای بیمارستان همه داخل اتاق ریختند . وقتی آقای دکتر دید وضع من خوب است دستور داد یک آزمایش خون دوباره از من گرفتند که یکی دو ساعت بعد جوابش را آوردند. بعد دوباره آقای دکتر دستغیب و آقای دکتر بلوریان و آقای دکتر رفیعی همگی داخل اتاقم آمدند و گفتند....
🌟.... دیروز که ما تو را اینجا آوردیم تو می بایستی ظرف دو ساعت بعد از بین میرفتی؛ چون عفونت شدیدی وارد خون تو شده بود ولی امروز که آزمایش گرفتیم هیچ اثری از عفونت در خونت وجود نداشت!؟
💥... به آقای دکتر گفتم من میدانم چه شده، امام رضا (ع) با یک نگاه خودش به ما حیات و زندگی بخشید و....
بسم الله الرحمن الرحیم
# نمازی با ثواب ختم ۱۲هزار مرتبه قرآن کریم و....
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود : اگر کسی در شب جمعه 2 رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعداز سوره حمد 50 مرتبه سوره اخلاص را بخواند و بعد از اتمام نماز بگوید :
” اللهم صلِّ عَلی النبی العَربی و آلِه “
خداوند گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چنان باشد که گویی ۱۲/۰۰۰؛دوازده هزار مرتبه قرآن را ختم کرده است و تشنگی روز قیامت حفظ کند وتمام غم و اندوه او را بر طرف سازد و او را از شیطان و لشگریانش حفظ کند و مرگ را بر او آسان کند و در آن شب یا روز بمیرد شهید
مرده است و خداوند عذاب قبر از او بر دارد و هر چه از خدا تقاضا کند به او عطا فرماید و نماز و روزه او را خداوند قبول کند و دعای او را مستجاب گرداند و ملک الموت روح او را قبض نکند تا آن که رضوان ریحان بهشت را به نزد او آورد.
📚جمال الاسبوع سیدابن طاووس
📚الفوز الموبدحجه الاسلام سید حسن رضوی ص ۱۶۹
💥انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است