eitaa logo
شهدای مدافع حرم
379 دنبال‌کننده
38.1هزار عکس
30.8هزار ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
کنارش ایستاده بودم، شنیدم که می گفت: صلی‌الله‌علیک‌یا‌صاحب‌الزمان بهش گفتم: چرا الان به امام زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید‌ این وزش‌ باد‌ و‌ نسیم‌ سلام من رو به امام زمانم برساند... 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📉 آمار شهدای دفاع مقدس از جنگ چه می‌گوید؟ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 «قصه بابا»، را کیا یادشون هست..؟! 🔹 سرود ماندگار بچه های آباده بنام مادر_برام_قصه‌بگو که همه بچه‌ های دهه ۶۰ ازش خاطره دارند و یاد آور سالهای تلخ و شیرین جنگ ۸ ساله ایران و عراق است. ◇ روایتی زیبا و نوستالوژیک _شهید_با_مادر و یادآوری خاطراتش از پدرشهیدش است. ◇ این بار «قصه بابا» را به روایت تصاویر ماندگار از زمان، دوران دفاع مقدس، ببینیم. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🔹شهید ❌ مالتان برکت ندارد ... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
حڪایټ‌چشمان‌ِباباقاسم❤️_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 اونایی کہ میخوان شهید بشن فقط یہ‌کار انجام بدهند اونم اینکہ از نفسشون باید رد بشن؛ و برای اینکہ‌از نفسشون‌ رد بشن ؛ باید حواسشون بہ چشماشون و نماز اول وقتشون باشہ ... و این لازمہ‌اش ، دائم الذکر بودن و توسل بہ بی بی دوعالم هستش❤️:) ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰                ﷽ آروم و با هیبت وارد شد ،عصا به دست قدم زنان ،آمد جلو و سلام کرد ؛ گفت :مادر جون اینا برای کمک به جبهه... النگوهاش و در آورد و گذاشت روی میز . داشتم می نوشتم دیدم داره میره گفتم مادر صبر کن بهتون رسید بدم ؛ یه لحظه ایستاد وبا همون نگاه خسته و با هیبتش یه لبخند زد وگفت : مادر جون چهارتا پسرم شهید شدن رسید نگرفتم برای چارتا النگو رسید بگیرم !!! 🥀مادر شهیدان جوادی نیا ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر آشنای آسمان ها 🌷
🔴شهیدی که خودش مهمان های مراسم را دعوت می کند... شهید_سرتیپ 🌻🌿دختر شهید بزرگوار تعریف می کنند: به مناسبت سالگرد پدرم یک تعدادی مهمان دعوت کرده بودم منزل و متأسفانه غیر از یک نفر آنها بقیه نیامدند... من آن شب که مهمان هارا دعوت کردم و تشریف نیاوردند خیلی ناراحت شدم چون مراسم سالگرد پدرم بود و من خیلی دوست داشتم مهمان هایی که دعوت کرده ام تشریف بیاورند... ☀️من به شدت گریه کردم و همان شب پدرم را خواب دیدم که ایشان آمده اند و پای تلفن نشسته اند...یک دفتر تلفن بزرگ جلوشان باز است و دارند تلفن می زنند... از اتاق بیرون آمدم و بهشان گفتم: بابا چکاری انجام می دهید؟ گفتند: باباجان!چرا ناراحت می شوی؟ این مهمان هایی که برای مراسم من می آیند همه را من خودم دعوت می کنم و اگر نیامدند دعوت نشده اند، شما ناراحت نشو... از آن سال هر کس را که برای مهمانی ایشان دعوت می کنم و تشریف نمی آورند اصلا ناراحت نمی شوم چون می گویم حتما پدرم ایشان را دعوت نکرده و مطمئنم که بهشت زهرا آمدن هم دعوت شهداست... ان شالله خداوند توفیق ادامه دادن راه شهدا را به ما عنایت بفرمایند... نگاه_شهدا_را_به_خودمان_جلب _کنیم _ ان شاءالله🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━