با توجه به رحلت پيامبر اسلام (ص) در بيست و هشتم صفر، بنا به روايت هفتاد و پنج روز، در مورخة سيزدهم تا پانزدهم جمادي الأوّل ، شهادت حضرت زهرا(س) است و اين ايام را فاطمية اوّل مي خوانند.
اما بنا به روايت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادي الثاني است و اين ايام را فاطمية دوم مي خوانند.
#وابستگی یعنی
تــو هر #شــــب ،
خــواب را از #چشمان من بگیری
و هر #صبــح دلیل بیداری ام شوی
#یادشهداباصلوات
#رزمندگان_لشکر_۲۵کربلا
شب و عاقبتمون شهدایی🌥✋
هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلخ اما واقعی!
🔻هنرمندانی که به نظام دهن کجی کردند باز هم کارهای بزرگ می‌گیرند!!
🔰کوروش زارعی:
✖️ببخشید مسئولان فرهنگی ما خواب هستند!
✖️هم در دولت قبل هم حالا!
🔻رهبری به آقای ضرغامی فرمودند:
✖️در آنجایی که مربوط به آبروی اسلام و ایران است هزینه نمی‌کنید،
✖️اما برای سریال بدون بیننده و بی‌پیام هزینه می‌کنید!
❌هنرمندانی را که بیشتر به انقلاب و نظام دهن کجی می‌کنند، بیشتر تحویل می‌گیرند!
🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
هدایت شده از استاد دانشمند
16.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍🌍🌍شگفتی های بدن انسان احسنت به خدا💐منتظر چه هستی بگو⚘الله اکبر الله اکبر
https://eitaa.com/joinchat/2172911817C67eb483b53
@mehdiidaneshmand
🍃 🍂🌺🍂🍃
°•🌱
🔰عشق و ارادت شهید مجید قربان خانے به حضرت زینب (س)
قرار بود نیروها سه نصف شب سوار تویوتا به منطقه عملیات در نزدیکی خان طومان اعزام شوند. مرتضی کریمی گردانش را با «لبیک یا زینب س» حرکت داد. حاج مهدی کنار دیوار ایستاده بود و نیروها را وارد خط می کرد، تا چشمش به مجید افتاد، خونش به جوش آمد.
قرار قبلی هم این بود که هر طوری شده مجید را بپیچانند. می خواستند او را به عنوان نگهبان معطلش کنند و بعد از عملیات به عقب برگردانند. شاید اثر گعده خنده و شوخی دیشب بود که الان مجید در خط مقدم بود؛ همان گعده ای که ناگهان به مجلس روضه تبدیل شد و صدای لبیک یا زینب (س) با باران اشکش در هم آمیخت. صدای گریه بچه ها، افراد بیرون اتاق را به تعجب واداشته بود.
حاج مهدی گفت: کی تو را آورده اینجا؟ فقط برو عقب نبینمت.
آرام رفت ته ستون. صدای تیر و لبیک یا زینب (س) بچه ها درهم آمیخته بود. صدای لبیک یا زینب مجید همه را متوجه خودش کرد.
حاج قاسم گفت: مگر قرار نبود برگرداندت عقب؟
مجید گفت: از دست حاج مهدی فرار کردم و آمدم. مگر من مرده باشم که این نامردها بخواهند طرف حرم بی بی نگاه چپ کنند.
پیش می رفت و شلیک می کرد. وقتی پشت جان پناهی نشست، تیرهای تکفیری ها به وصال رسانده بودندش.
📚کتاب مجید بربری؛ زندگی داستانی حرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی، نویسنده: کبری خدا بخش دهقی،ناشر: دار خوین؛ نوبت چاپ: هفتم- ۱۳۹۸؛ صفحه ۱۵-۲۰٫
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬تصاویری از حضرت آقا که احتمالا تا کنون ندیده اید
برای سلامتی ایشان صلواتی مرحمت بفرمائید
#رهبر_جان♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وداع جانسوز مادر شهید مهدی صابری با تنها پسرش💔😭
✨مدیون شهدائیم