eitaa logo
شهدای مدافع حرم
369 دنبال‌کننده
36.5هزار عکس
29.7هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوت سوره مریم (س) با صدای چهار تن از قراء مشهور مصری 🌾 🌺🌹🌺 🌺 نسیم وحی 🌺 🇮🇷 @nasimevahy 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
⭕️اجرای سند۲۰۳۰ در مدارس ایران خیلی ریز و خزنده مدارس بهترین زندان برای فرزندان شماست،زندانی که می خواهند قبل از سن بلوغ تفکرات فرزندانتان را منحرف و در چهارچوب مسائل جنسی قرار دهند!! @khatevelayat
🔴جنبش جهاد اسلامی اعلام کرد پس از پایان آتش بس رژیم صهیونیستی شاهد جهنم موشکی خواهد بود. @akh_moq_is
🔴 عکس های تلویزیونی روسیه نشان می دهد که نیروهای روسی در نزدیکی بلندی های جولان اسرائیل در سوریه مستقر شده اند. ✍️ جهان برای خلق صحنه ای بی بدیل آماده می‌شود . @worldwar3ir
🎥خاخام یهودی :از نظر اعتقادات یهودی ، 100٪ مطمئن هستم که دولت اسرائیل پایان خواهد یافت. این از نظر دینی است . ما منتظر آن روز هستیم و برای آن روز دعا می کنیم. مطمئنم این روز خیلی زود فرا خواهد رسید. 🇮🇷 @QODS_COM | اخبار سپاه قدس
🔴مقامات سعودی، شیخ عبدالله الاحدال، نایب رئیس شورای علمای اهل سنت حضرموت و یکی از اعضای موسس جامعه علمای جهان اسلام را دستگیر کردند. وی امروز در مکه مکرمه به دلیل سخنانی که درباره جنگ غزه و نقش حاکمان عرب داشت، بازداشت شد. 👇👇 🆔️ @akhbarmoghavamat
⭕️ گزارش باراک راوید از پشت صحنه‌ی مذاکرات آتش‌بس غزه: هنگامی که مک‌گورک، فرستاده‌ی ویژه‌ی آمریکا در خاورمیانه از یک جلسه‌ی پرتنش با نتانیاهو خارج می‌شد، نتانیاهو دست او را گرفت و گفت «ما به این توافق نیاز داریم». درخواست کرد که بایدن به امیر قطر زنگ بزند و کار را نهایی کند 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☝️کره شمالی پرچم اسرائیل را برروی دستمال توالت چاپ کرد لطفا نشر حداکثری تا مسئولان کشورمان این کارزیبا را در ایران رواج دهند.
💢 رئیس جمهور مصر : کشور فلسطین باید خلع سلاح شود/ نیروهای نظامی عربی یا غربی بعد از جنگ کنترل غـزه را در دست بگیرند 〰〰〰〰 👈اینجاست که حاکمان یهودی عربی صهتونیستی برای ارباب خود دم تکان می دهند
بسم رب الشهداء والصدیقین 🔰 گل اشکم شبی وا میشد ای کاش همه دردم مداوا میشد ای کاش به هرکس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ای کاش گاهی وقت ‌هاکه بغض دلتنگی بر دلت سنگینی میکند ومحرمی را نمی یابی شاید اگرچشمانت را ببندی و در کنج خاکریزی از خاکریز‌های شلمچه بیتوته کنی کمی آرام شوی. آری من دلتنگ شلمچه ام،دلتنگ غروب قطعه ای از بهشت وامتداد خورشید با گنبد طلایی حسین بن علی علیه السلام غروب شلمچه وحسرت گذشتن از آنسوی مرزها دلگیری غروب شلمچه را زمانی فهمیدم که چشمانم آبی بیکران آسمانش را زیارت کرد،همانجایی که محل بارش بی امان گلوله ها وخمپاره ها بود جایی که جوانان مست عطر شهادت بودند وچفیه وپلاک وسربندشان آغشته به خونی بود که برای دفاع از وطنشان فداکردند. در روزهایی که کاروانان ره عشق بسوی شلمچه رهسپارند،روح وروانم به آنجا پرمیکشد جبههٔ همهٔ عاشقانه ها،عاشقانه هایی از جنس عبد وخالق مهربانش شلمچه است که آینهٔ درخشانی است که جبهه و خاک های سرخ رنگش در عمق وجود آن میدرخشد دریچه ای از آسمان که از آن بوی بهشت استشمام می‌شود جایی که اشک هایت میهمان خاک ها می‌شوند ایمانت به امید آرزو میبخشد و دلت را به آسمانی امانت میبرد که گویا به خاکش نزدیک است به نماز که می ایستی دلت روانه آسمان میشود گویا نماز را اقتدا کرده ای به قافله ای از عشق قافلهٔ شهدا... نماز بر تربت شهیدان،آن هم در غروب بی نظیر شلمچه آرامش دل های عاشق و بی قرارمان می شود حیران میشوی دلت به آنجا وصل میشود می‌مانی که بمانی یا بروی،دل بکنی یا دل جا بذاری؟! مرور میکنم گــاهی خاکریزهای طلائیه را رملستانِ فکہ را،عطشِ شلمچہ را... و امـــان از شلمچہ امـــان از شلمچہ و داستانِ عطشے که مےکُشــد ما را... این روز ها دلم سنگینی می کند، هوای چشمانم بارانیست، دلم هوای شلمچه دارد دل تنگی ام را چگونه برایت بگویم ؟؟!! چگونه بگویم هوای قدم زدن در خاک اسمانیت را دارد ؟! چگونه بگویم دلم بوی خدا را در نزدیکی شما میخواهد ؟! اری دلم تورا میخواهد ای قطعه ای از بهشت، همان جای که خون شهدا بر خاکت بوسه زدنند.. در این روزهای دوری دلم تو رامیخواهد. دلم همان صدای راوی می خواهد که از مظلومیت شهدای شلمچه بگوید ومن ارام بر روی خاک ها بنشینم و زانویم را بغل بگیرم و اشک های دلتنگی صورتم را بشویند و مرا رها کنند از این دلتنگی دیرینه پس می‌نویسم برای تو ای شهید،ای آینهٔ رشادت‌ها و جوانمردی ها،ای امواج خروشان غیرت وای روشنای چشمان ظلمت زدهٔ من! شاید گوشهٔ چشمی از جانب تو مرا بس باشد تا در مسیرت،قدم بزنم،نفس بکشم وروح بی‌قرارم سامان بگیرد... همزاد کویرم تب باران دارم درسینه دلی شکسته پنهان دارم در دفتر خاطرات من بنویسید من هرچه که دارم از شهیدان دارم
🌨☔️ زیر چتر شهدائیم باران می بارد و ما نفس می‌کشیم در این هوای پُر از طراوت آری!🌱 📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
••|💚🦋|•• آقا جان یا صاحب الزمان؛❤ با هزاران عشق و ارادت سلام💚   اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌤أللَّهُـمَ عجِّـلْ لِوَلیِک ألْـفرج
📝شهـید آسـید مرتضی آویـنی: یـاران...! پای در راه نهـیم ڪہ این راه رفتنی اسـت و نه گفتنی...🌱 سـلام بـرشهـدا✋🏻📿 💐🍃صبحتون وعاقبتمون شهدایی
◽️یادمان باشد بودن امـروز من و ٺو بہ خاطر رفٺن دیروز "شهــــــــــــــــداست" 🔺پس بیاید با حرکت کردن در مسیرشان پیرو راهشان باشیم و دلشان را شـاد کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 ای برادران و خواهران بسيجى سعی کنید تقوا و ايمان در راس كارتان باشد و هميشه كارتان بر اساس شناخت باشد ، نه با تقليد كوركورانه و خداى نكرده با كار و پستى كه داريم نكند سوء‌استفاده كنيم و خط سازشكارى داشته باشیم و دنبال منافع شخصی خود باشیم ، بلكه كارمان ‌در نظر خدا و با قضاوت وجدان انجام گيرد . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊🌹🌴
💥روضه حضرت زهرا(س):👇 🌟 خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند ... حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد. خیلی‌ها داشتند باور می‌کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد. حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم، تورجی‌ زاده را پیدا کن... شهید تورجی‌زاده فرمانده گردان یا زهرا سلام الله علیها بودند و مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا(س) بود. خلاصه تورجی را پیدا کردند... حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا(س) برام بخون.... تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت... صدا را روی تمام بی سیم‌ها انداخته بودند. خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند. خط را گرفته بودند. عراقی‌ها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود:       " در بین آن دیوار و در       زهــرا صدا می زد پدر       دنبال حیـدر می دوید      از پهلویش خون می چکید      زهرای من، زهرای من..." 🌷🌷🌷محمد ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت . یکی از سادات گردان نقل می کرد : یک بار به سنگر فرماندهی رفتم . محمد به احترام من از جا بلند شد . گفتم : «یک مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز برم .» به دلایلی مخالفت کرد . اصرار کردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم : «باشه شکایت شما را می برم پیش مادرم.» هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که پا برهنه به دنبالم دوید ! دستم را گرفت و گفت :«این چه حرفی بود که زدی؟! بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا کردم هر چه قدر میخواهی بنویس.» تا به چهره اش نگاه کردم دیدم خیس از اشک است . گفتم :«به خدا شوخی کردم منظوری نداشتم و...» اما محمد همچنان اصرار داشت که من حرفم را پس بگیرم ! یک سال بعد در عملیات کربلای 10 گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت کرد . خیلی عجیب بود ، سه ترکش به او اصابت کرده بود . یکی به پهلو یکی به بازو و دیگری به سر . یک باره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم . او از شهادت خود این گونه گفته بود : من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا (س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا "زهرا(س)" باشم . مدتی بعد پیکر او تشیع شد و همان گونه که وصیت کرده بود سربند یا "زهرا (س)" به پیشانی او بستیم و در کنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرمید . 🌷مداح دل سوخته شهید محمد رضا تورجی زاده🌷 تندتر از امام و ولایت فقیه نروید که پای‌تان خرد می شود ... از امام هم عقب نمانید ، که منحرف می شوید ... 🌷 شهيد ، محمد رضا تورجی زاده 🌷 بیشتر مناجات ها و مداحی های محمد در مورد امام زمان بود...خیلی دلتنگش بودم؛ تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم... خوشحال بود و با نشاط ؛ یاد مداحی هاش افتادم ، پرسیدم: محمد این همه در دنیا از آقا خوندی، تونستی آقا را ببینی؟...محمد در حالی که می خندید گفت: "من در آغوش آقا امام زمان(عج) جان دادم..."راوی مادر شهید 💥 سر قبر شهید_تورجی‌زاده که رفتیم، دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و گفت: آمین بگو😨 من هم دستم را روی قبر شهید تورجی‌ زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیر😉 اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که می‌دانی من چه می‌خواهم، پس دعاکن تا به خواسته‌ام برسم🙏...راوی: شهید مدافع حرم مسلم خیزاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز سه شنبه شبــهـای شهید تورجــی زاده! 🌷شهید صاحب الزمان(عج)🌷 🌷...محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟ بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا میرم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندن نماز امام زمـــان (عج) بر می گرد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشکـــــــ از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار ۱۴ بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم! آیت الله میردامادی نقل می‌کنه ، بعد از شهادت، خوابش را دیدم. ازش پرسیدن این همه از حضرت زهرا گفتی و خوندی، آخرش چه ثمری برات داشت!؟ جواب داد، همین که تو آغوش امام زمان (عج)، جان دادم برام کافیه. کتاب شهدا و اهل بیت ناصرکاوه  به نقل از سردار علی مسجدیان